کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
برای شما هم پیش آمده که یک محتوای تصویری را با کمی فاصله زمانی و با کمترین تفاوت، در صفحه اینستاگرام دو برند ببینید؟ تا حالا احساس کردهاید که هویت بصری صفحه دو برند، بیش از اندازه به هم شبیه است؟ شاید در چنین شرایطی، تصور کنید برند دوم، ایدههای محتواییاش را از صفحه برند اول کپی کرده، اما معمولاً اینطور نیست.
در بیشتر موارد، هر دو یک ایده تصویری را جای دیگری دیدهاند و بدون کمترین تغییری، آن را دوباره اجرا کردهاند؛ انگار تنها چیزی که در این دو تصویر تغییر کرده، محصول است. همین! کسانی که در جستوجوی ایدههای بصری هستند، از ابزارهای مختلفی برای بنچمارک و رسیدن به ایده نهایی استفاده میکنند.
خب، تا اینجای کار همهچیز عالی است. ایدههای متفاوت دریچه جدیدی را به روی ما باز میکنند و قرار هم نیست این ابزارها و پلتفرمها را کنار بگذاریم. تنها چیزی که نباید فراموش کنیم این است؛ یک ایده جذاب، نباید به شابلون تولید محتوا تبدیل شود. دلایلش هم روشن است.
اول؛ به هویت برند توجه کنید
محتوای ما باید هویت و شخصیت برندمان را به مخاطب و مصرفکننده معرفی کند. کاپفرر که یکی از بزرگان حوزه برندینگ است، میگوید برندها هم مثل انسانها، هویت دارند.
از نظر او برای برندسازی، باید هویت خودتان را بهصورت مستقل تعریف کنید و در عین حال جایگاه خود را در مقایسه با دیگران پیدا کنید. صفحه شما در رسانههای اجتماعی و وبسایتی که به مخاطب ارائه دادهاید، تا چه اندازه به شما در رسیدن به این هدف کمک میکند؟
دوم؛ محصول را به مخاطب معرفی کنید
مخاطب شما در این صفحه، برای آشنا شدن با برندتان تلاش میکند. او میخواهد اهداف، چشماندازها و در عین حال محصولاتتان را بشناسد؛ پس محتوای شما باید محصول مورد نظرتان را به بهترین شکل معرفی کند. یادتان نرود که شابلونها، شاید ایدههای بصری جذابی باشند، اما حرفی از محصول شما به میان نیاوردهاند.
برای اینکه مخاطب، محصولتان را همانطور که هست و باید، بشناسد، ایدهای متناسب با فیچرها و بنفیتهای محصول را انتخاب کرده و تا آنجا که میتوانید، آن را در خدمت معرفی درست محصول و پوزیشنکردن آن در زندگی مخاطب تغییر دهید.
سوم؛ به انسجام محتوایی صفحه توجه کنید
نباید انسجام محتوایی صفحه را نادیده بگیریم. وقتی محتوایی که در صفحه منتشر میکنیم، تنها نمونه کپیشده ایدههایی است که در صفحهها و پلتفرمهای متفاوت دیدهایم، نمیتوانیم انتظار انتشار محتوای منسجم را هم داشته باشیم.
برای ساختن این انسجام، به جای تکرار الگوهای محتوایی، نیاز به شناخت درست برند، شناخت دقیق مخاطبان و تفکیک روتهای محتوایی بر این اساس دارید. یادتان نرود، قرار گرفتن محتواهای بینظیر در کنار هم، الزاماً صفحهای بینظیر را نمیسازد.
چهارم؛ پرسونای مخاطب را از یاد نبرید
مخاطب شما کیست؟ چندساله است؟ چه دغدغههایی دارد؟ روزش را چطور شب میکند؟ چطور لباس میپوشد؟ چه غذایی میخورد؟ چه کتابی میخواند؟ کجا سفر میرود؟ اصلاً مخاطب همه محصولاتتان از یک جنس است؟ یا اینکه باید به سؤالاتی از این دست، جوابهایی متفاوت بدهید؟
شناخت درست مخاطب هدف، نیازها، دغدغهها و خواستههایش، به شما در تولید محتوای متناسب با این مخاطب و مصرفکننده احتمالی کمک میکند.
پنجم؛ شبیه رقبایتان نباشید
همکاری با پیمانکاری که صفحه رقیب را به بهترین شکل پیش میبرد، صفحه شما را به بهترین رسانه تبدیل نمیکند. گفتیم که باید از تکرار ایدههایی که در دسترس همه قرار دارند، پرهیز کنید. خط قرمز دیگر میتواند این باشد که از همکاری با کسانی که در حال تولید محتوا با رقیب هستند، بپرهیزید.
شما برای تولید محتوای متفاوت، به زاویه دیدی متفاوت نیاز دارید، پس اگر بخشی از کار تولید را برونسپاری میکنید، قبل از عقد قرارداد از یک نکته مطمئن شوید؛ نباید در دفتر تأمینکننده شما، اثری از رقبایتان باشد.
ششم؛ نقطه تمایز را پیدا کنید
به جای استفاده از شابلونها، باید در تولید محتوا نقطه تمایز و برگ برنده ایجاد کنیم. ارزش پیشنهادی شما برای مخاطب چیست؟ این ارزش را در قالب چه محتوایی انعکاس میدهید؟ مخاطب از فیچرها و بنفیتهای محصولاتتان چه میداند؟ آنها را با چه فرم و نوعی از محتوا به او منتقل میکنید؟
یادتان نرود که برای دیجیتالمارکتر شدن، قبل از هر چیز باید دنیای مارکتینگ را خوب بشناسید. پس به جای تولید تکتک محتواها، چند قدم به عقب برگردید و برنامه جامعی برای فعالیتهای رسانهایتان دستوپا کنید؛ برنامهای که تمام مرزهای محتوایی و بصریتان در آن مشخص شده و به شما در ساختن مسیری منسجم کمک میکند.