کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
اهمیت سلامت و اقتصاد و ضرورت پیوند آن به نوآوری برای کسانی که در این فضا نفس میکشند یک پیشفرض اولیه است. تزریق نوآوری و پیوند آن با اقتصاد سلامت، متغیرها، پیشفرضها و شرایط مختلفی دارد. یکی از متغیرهایش کسبوکارهای جدید با مدل کسبوکاری تازه هستند و مهمتر از همه یک جریان کسبوکاری در اقتصاد سلامت ایجاد میکنند. جریانی که میتواند اتفاقی بزرگ را رقم بزند. سلامت زیربخشی از اقتصاد کشور است که سالهاست با ریتم مشخصی حرکت میکند. ولی فعالان کسبوکاری، تصمیمگیرندگان و مسئولان نظام سلامت و مردم به عنوان ذینفع گلایه دارند که اتفاق نوآورانهای نیست تا بازی را دگرگون کند. در این راستا هفتهنامه کارنگ پنجشنبه شب نشستی مجازی با حضور بازیگران نوآوری سلامت از قانونگذاران مجلس تا وزارت بهداشت و صاحبان کسبوکارهای نوآور برگزار کرد تا به موضوع اساسی رگولاتوری اکوسیستم نوآوری سلامت بپردازند. در این نشست بیش از 150 تن از سرمایهگذاران، شتابدهندهها، شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهای نوآور و نمایندگان دولت و مجلس حضور داشتند و بازیگران سلامت از مطالبه کسبوکاری خود از دولت آینده گفتند و به یکدیگر پاسخ دادند.
رضا جمیلی، سردبیر کارنگ
در این نشست بررسی میکنیم که چرا حداقل در ده سال گذشته حوزه سلامت مانند اکوسیستم نوآور بخشهای دیگر اقتصاد رشد نکرده است؟ دلایل بسیارند ولی در این نشست درباره مقررات و رگولاتوری نظام سلامت به عنوان یک عامل بازدارنده در رشد جریان نوآوری گفتوگو میکنیم. حاضران این نشست، کسبوکاری در حوزه سلامت دارند. از افراد مختلف اقتصاد سلامت، صاحبان گجتها، طراحان پلتفرمهای مشاوره و نوبتدهی، مدیران کلینیکها و حتی بخشهای سنتی و کسانی که تجربه مدیریت بیمارستان دارند دعوت کردیم تا ابعاد بیشتری مطرح شود. برای آغاز میپرسیم که رگولاتوری تا امروز چه تأثیری روی نوآوری سلامت گذاشته و چقدر میتواند در دگرگونی وضعیت آینده تأثیرگذار باشد.
هادی شجاری، همبنیانگذار آریا مدتور
من درباره تجربه چند ساله خود در گردشگری سلامت صحبت میکنم. گردشگری سلامت میانحوزهای است و رگولاتوری آن چند بازیگر دارد. وزارت بهداشت، وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت امور خارجه. در کنار آنان، رگولاتوری نظام پزشکی و اتاق بازرگانی را هم دیدهایم. در اینجا به وزارت بهداشت میپردازم. هرچه درباره وزارت بهداشت میگویم، به شکلی دیگر در مورد وزارت گردشگری هم صدق میکند. تجربهام میگوید چیزی که از سوی رگولاتوری به گردشگری سلامت آسیب زد، تمامیتخواهی بود. وزارت بهداشت توتالیتر بود و میخواست همه چیز برای او باشد. نقش وزارت گردشگری را ندید و این موجب اختلاف شد. متقابلا وزارت گردشگری هم نقش وزارت بهداشت را ندید. توصیهام به مسئولان جدید این است که سایر نهادها و سازمانها را نیز ببینند. در رشتهای مانند گردشگری سلامت، نباید تکبعدی نگاه کنیم بلکه باید شاهد همافزایی میان نهادها باشیم. این سبب شد در چندسال گذشته شاهد فرصتسوزی باشیم.
جمیلی
در ده سال گذشته در زیستبوم استارتاپی دیدیم که رگولاتور، بهویژه وزارت بهداشت رودرروی کسبوکارهای نوآور ایستاد. ولی سایر وزارتخانهها اینطور نبودند. وزارت صمت، سازمان توسعه تجارت الکترونیکی و حتی بخشهای مختلف قوه قضاییه و… رگولاتور کسبوکارهای نوآور هستند. ولی وزارت بهداشت از معدود نهادهایی بود که کار را به دادگاه کشاند، رودررو ایستاد، بخشنامههای مختلف صادر کرد و دست به تهدید و ارعاب زد. اینگونه نبود که وزارت بهداشت به کسبوکارهای نوآور بیتوجه باشد. بلکه نگاه تقابلی داشت. به نظر تو این تقابل وزارت بهداشت با نوآوران ناشی از کدام ویژگی این رگولاتور است؟
شجاری
من پیش از تاسیس آریامدتور، دو سه سال با جامعه پزشکان کار کردم. کارهایی مانند طراحی سایت، اپلیکیشن و… قصد جسارت ندارم ولی شناختی که کسب کردم این بود که پزشکان فقط خودشان را قبول دارند. از آنجا که ساختار مدیران وزارت بهداشت هم دست پزشکان است، نگاه از بالا به پایین دارند و مهندسها را قبول ندارند.
مهدی خدادادی، بنیانگذار دکتر ساینا
نکته آقای شجاری درست است. تضاد منافع وجود دارد. همه میگویند که چرا باید یک پزشک وزیر بهداشت شود و جامعه پزشکی میخواهد که وزیر بهداشت حتما پزشک باشد. در کابینه پیشنهادی ابتدا یک روانشناس به عنوان گزینه وزارت بهداشت مطرح بود و پزشکان اعتراض کردند که او تجربه دو شب کشیک در بیمارستان را ندارد، چطور میخواهد وزیر شود. لذا این تضاد منافع بین مسیر درست و منافع پزشکان چالش ایجاد میکند.
امین دولتی، بنیانگذار مشورپ
ما درباره سرویسی صحبت میکنیم که جزو خدمات پایه و مورد نیاز مردم است. این خدمت لاکچری نیست و اگر بزرگ و مهم شد، به دلیل استقبال مردم بود. اگر استارتاپها به آن ورود کنند که کردهاند، پروسه شفافتر خواهد شد و این شفافیت خیر زیادی برای خود وزارت بهداشت هم دارد. درست گفتند که دلیل گارد گرفتن وزارت بهداشت تضاد منافع است. ولی دنیا و تکنولوژی به سمت سلامت رفتهاند و آب روانی است که نمیتوان جلوی آن را گرفت. تنها میتوان به نحوی شایسته، مسیر آن را مدیریت کرد. حتی با کارشکنیها این اتفاق خواهد افتاد.
ما در بازارهای زیادی از دنیا عقبتر بودیم. ولی در تکنولوژی آنچنان عقب نبودیم. فاصله راه افتادن اوبر با ظهور استارتاپهای مشابه در ایران، حدود هشت سال بود. در استارتاپهای دیگر از جمله سلامت هم همین است. در دنیا اتفاقات خوبی در سلامت افتاده که در ایران همزمان درحال رخ دادن است. شفافیت و بهبود کیفیت زندگی مردم بخشی از آن است. دغدغهها هم درست و منطقیاند. اگر بدانیم که کار کنترل نشده چه خطراتی برای جامعه دارد، میفهمیم که ورود وزارت بهداشت و ایجاد چارچوب در این بازار واجب است. هر ورودی دردسرهایی دارد و ما باید دنبال شخصی باشیم که برای ارتقای کیفی سلامت جامعه این سختی را به جان بخرد، با استارتاپها همفکری کند و پلتفرمها را درک کند. راحتترین تصمیم در این شرایط نادیده گرفتن است. سلامت فعلا به صورت سنتی پیش میرود و فشاری هم به مسئولان نیست تا مجبور شوند نوآوران را ببینند. آنقدر این موضوع را نادیده میگیرند تا ببیند در آینده چه میشود. راه درست این است که ترندها را ببینند و در نشست با اتحادیه، سازمان نصر، استارتاپها و نیازسنجی از سوی جامعه، چارچوبها تعیین شود.
حسن راشکی، مدیرعامل شرکت تریتا و رئیس اسبق اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت
تریتا در حوزه گردشگری سلامت فعال است و میکوشد حلقه واسط مراکز ارائهدهنده خدمت با فروشندگان خدمت درمانی باشد. من پیشتر در نقش رگولاتور بودم. سعی کردم در وزارت بهداشت این موضوع را پیش ببرم و مشقات بسیاری داشتم. در نهایت قید حضور در بخش دولتی را زدم. ده سال پیش تخصصم تمام شد و باید ضریب کا را میگذراندم.
در رشته ما، متخصصان پزشکی اجتماعی برای مدیریت نظام سلامت آموزش میبینند. ولی در کشور کمتر پزشک اجتماعی را میبینید که اجازه ورود به حوزه مدیریت نظام سلامت را گرفته باشد. همه دنبال هیئت علمی هستند. من پس از کار در معاونت درمان، درخواست دادم که وارد گردشگری سلامت شوم ولی چنین جایگاهی در وزارتخانه وجود نداشت. برای من مسئله این بود که بیماران عراقی، آذری، افغانستانی و… وارد بیمارستان میشوند ولی فرایندی برای پذیرش و درمانشان وجود ندارد. اصلا بیمارستان نمیداند که آنها را پذیرش کند یا نه. اگر پذیرفت، با چه تعرفهای پول بگیرد؟ دلار بگیرد یا ریال؟ اگر این مسائل ساماندهی نمیشد، این فرصت به تهدید بدل میشد و تبعات سیاسی هم داشت. مدیر من گفت دو سال دیگر در وزارت بهداشت هستم ولی مسیری را تعریف میکنم که گردشگری سلامت هدفمند شود. یک سال مطالعه کردم تا ببینم چه کاری میتوان در وزارت بهداشت انجام داد و در نهایت اداره گردشگری سلامت وزارت بهداشت را راه انداختم و اولین رئیس آن بودم. بدنه سخت و مقاومتها در برابر تغییر زیاد بود.
مدیران به دنبال حفظ صندلی بودند. برای جذب نیرو کمبود بودجه داشتم ولی کمبود شدید نیروی کار هم داشتم. کمک گرفتن از نیروی بخش خصوصی به دلیل ترس از کاهش قدرت حاکمیتی با مخالفت روبرو میشد. با یکی دو کارشناس نه چندان مسلط به گردشگری سلامت در اداره کوشیدم که فرایند پذیرش بیماران بینالمللی را در بیمارستانها تعریف کنم و آییننامه آیپیدی از دل آن شکل گرفت. با سختی بسیار آییننامه را به مرحله ابلاغ به دانشگاهها رساندم و کل این فرایند بیش از چهار سال طول کشید. انتفاع مالی هم برای من نداشت. تنها به دنبال کاری ماندگار در وزارت بهداشت بودم. با مدیر جدیدم اختلافات جدی در نحوه اجرای آییننامه داشتم. حاضر نشدم از مرحله آزمایش صرفنظر کنم و به 135 بیمارستان ظرف شش ماه مجوز بدهم و در نهایت از وزارت بهداشت جدا شدم. تا سه سال بعد حتی یک بار درباره آییننامه از من مشورت نخواستند.
جمیلی
بخشی از بدنه رگولاتوری درمان کیفیت لازم برای همراه شدن با نوآوری را ندارد ولی وقتی کار به مقابله و شکایت و فیلتر میرسد، حتی یک اداره کل مثل فناوری اطلاعات در حوزهای که اصلا وظیفهای ندارد، نقشآفرینی جدی میکند. کمی درباره این تقابل بگویید.
راشکی
من تمامیتخواهی را بهتجربه دیدهام. این فرهنگ نهادهای دولتی ماست که میخواهند حاکمیت کامل خودشان را در یک عرصه نشان دهند. همان زمان در وزارت بهداشت پیگیر بودم که یک شورای راهبری گردشگری سلامت متشکل از وزارت خارجه، وزارت بهداشت، سازمان میراث فرهنگی وقت، نظام پزشکی، اتاق بازرگانی و… یعنی ذینفعان شکل بگیرد. باشد. شورای راهبری که ایجاد شد، دغدغهام این بود که هر سازمانی کار خودش را بکند. ما هم در وزارت بهداشت IPD را عملیاتی کنیم. ولی مقامات بالاسری من معتقد بودند گردشگری سلامت یعنی وزارت بهداشت. چون بیمارستان و پزشک برای ماست. میراث مقاومت میکرد و میگفت ویزا برای ماست و گردشگر یعنی سازمان میراث فرهنگی.
خدادادی
شما با تجربه کار در بدنه نظام سلامت، بخش دولتی و خصوصی پیشنهادهای عملی را بگویید.
راشکی
وزارت بهداشت باید بر ارائه درست دپارتمانهای IPD در مراکز درمانی و نظارت بر آنها تمرکز کند. اگر این دپارتمانها بهدرستی شکل بگیرند، به توسعه گردشگری سلامت کمک میکنند. با وزارت گردشگری هم تعاریف روشنی داشته باشد و بداند که چگونه شرکتهای تسهیلگر یا آژانسهای مسافرتی با IPD ارتباط داشته باشند.
احمد طاهرخانی، بنیانگذار هومکا
من در حوزه لجستیک بین شهری سابقه کوچکی در مبارزه با رگولاتور دارم. تفاوت اینجاست که آن ارگانها با استارتاپها رودررو مقابله نکردهاند. ما در این فعالیت اصطلاحاتی مانند پلتفرم را در آییننامهها گنجاندیم و معاون وزیر با این اصطلاحات آشنا و علاقهمند شد. تا جایی که وزیر هم همراهی کرد و دستوراتی مانند صدور بارنامه آنلاین را داد. مسئله اینجاست که وزیر و معاون پذیرفتند، مدیرکل اکراه داشت و کارشناس مقاومت میکرد. ولی در سلامت ما به همینجا هم نرسیدیم. ما یک گوشه نشستهایم و نان و ماستمان را میخوریم. آنها ناگهان میگویند تو کی هستی که این کار را میکنی؟ اصلا اجازه این کار را نداری. در حوزههای دیگر میگوییم به ما دیتا بدهید ولی در حوزه سلامت اینطور نیست. هنوز نمیتوانیم به رگولاتور سلامت بگوییم که ما این داده را میخواهیم و قصد داریم فلان دکتر یا پرستار را اعتبارسنجی کنیم. تمامیتخواهی، مقاومت و ترس از دست دادن منافع مانند سرگذشتی که اسنپ و تپسی داشتند، در حوزه سلامت جدی است.
پزشکان از قدیم ارج و قرب داشتند ولی قرار نیست در حوزههای مدیریتی هم چیزی که فکر میکنند را به عمل تبدیل کنند. شخصیتهای حاکم بر سلامت کار را سخت میکنند. یک راهکار این است که چند نفر از این مدیران را با خود همراه کنیم. ولی آنها خودشان تنها نیستند و با یک صنف قدرتمند همراهند و آن صنف از این افراد مطالبهگری دارد. همچنین لایههای کارشناسی وزارتخانه با نوآوری بیگانهاند. ما به دنبال یکی از مجوزها بودیم که در 15 سال گذشته یک واو آن جابهجا نشده. کارشناس از شرکت ما بازدید کرد و ایراداتی گرفت. گفتم چیزهایی که در این آییننامه نوشته شده، برای ما موضوعیت ندارد. ما آنلاین هستیم. پزشک و پرستار اینجا نیست. در آییننامه مراقبت در محل، بندی هست که میگوید مثلا دفتر شما باید اتاق استراحت پرستار داشته باشد. حالا ما باید با رگولاتور و قوانین قدیمی بجنگیم. احتمالا پس از پاندمی کرونا وزارت بهداشت به سمت ما میآید. ما هم باید صنفی تشکیل دهیم تا صدای قویتر داشته باشیم.
شهریار شرافتی، مدیرعامل دکتردکتر
نکتهها کاملا درست بود. ولی لزوما فقدان ساختار درست و شفاف رگولاتوری جلوی رشد ما را نمیگیرد. در سال 99 در برنامهای که ما با خود وزارت بهداشت در دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران داشتیم، آنها به من گفتند که شما غر میزنید. ما تاکنون جلوی کار کدامتان را گرفتهایم و کسبوکار چه کسی را بستهایم؟ بارها دفترهای اسنپ در کشور پلمب شده یا دیجیکالا فیلترینگ ساعتی شده است. ولی تا الان نشنیدم یک استارتاپ سلامت فیلتر شده باشد. من فکر میکنم اگر لیدر سلامت دیجیتال مثل دیجیکالا و اسنپ نداریم، تقصیر رگولاتوری نیست. به دلیل تجربه کسبوکار است.
حیطه سلامت اولین جایی است که استارتاپها به یک صنعت ورود میکنند که یک هفتهای نمیتوانیم تعطیلش کنیم. ما خدمات در منزل، نوبتدهی آنلاین، کلینیک مجازی، مشاوره آنلاین، تلهمدیسین و زیرشاخههای مختلف داریم ولی از دید من متخصص مدیکال نداریم که تجربه زنجیره مدیکال را به ما بگوید. ما هم تلاش زیادی کردیم و پاسخ نگرفتیم. پیشنهاد من برای ارتباط منطقیتر روش جهانی است. در هر ساختار و صنعتی در دنیا وقتی دولت بخواهد با بخش خصوصی گفتوگو کند، سراغ فلان صنعت، صنف یا مسئول نمیرود. بلکه همه یکجا به هم ملحق میشوند و همانجا بصورت منظم با هم جلسه میگذارند و گفتوگو میکنند. تحلیلگران دولت هم دیدگاه خود را در آنجا به اشتراک میگذارند. همانجا با تحلیل و داده واقعی درباره تصمیمات و ساختاری که باید چیده شود بحث میکنند. ساختار هم همیشه موقتی است و ابتدا تست میشود. انتظار ما این است که اگر همه را نمیتوان جمع کرد، سی چهل نفر را جمع کنند. باید یکدیگر را جدی بگیریم. ترک فعل رگولاتوری باعث کندی ما شده ولی فقدان لیدر حرفهای به کیفیت کار ما برمیگردد.
جمیلی
موضوع این نشست ویژگیهای رگولاتور سلامت است. بهزاد سیفی به عنوان سرمایهگذار اکوسیستم استارتاپی بگوید که چرا ما هنوز یک بازیگر قدرتمند در اکوسیستم استارتاپی سلامت نداریم؟
شرافتی
بگذارید من یک نکته اضافه کنم. ما بچههای موفقی داریم و استارتاپهای حاضر در این نشست موفق هستند. ولی موفقیت این استارتاپها به معنی موفقیت لیدر آنها است. وگرنه بطور کلی تیم کم است، نیرو کم است، نیروی فنی اصلا در بازار نیست و نیروهای حرفهای برای اسنپ، دیجیکالا و علیبابا کار میکنند. این ربطی به رگولاتور ندارد ولی رگولاتور میتواند کمک کند و نشان بدهد که پله بعدی چیست. چه چیزی در زیرساخت منطقی است و به چه چیزی نیاز داریم.
بهزاد سیفی، مدیرعامل شتابدهنده هلثیو
ساختار وزارت بهداشت بسیار پزشکمحور است. در نظامهای سلامت پیشرو هیچ وزیری پزشک نیست. یک مشکل سلامت دیجیتال ما این است که وزیر بهداشت و معاونین او تعریف درستی از سلامت دیجیتال ندارند و متوجه اهمیت آن نیستند. در حالی که راهی جز سلامت دیجیتال نداریم. اگر از آنها درباره سلامت دیجیتال بپرسید، میگویند کارهای کامپیوتری است. گره دیگر این است که ما ذینفعان متنوعی با منافع متضاد داریم این پیچیدگی را زیاد میکند. گلایه من از استارتاپهای سلامت این است که در زمین خسته و سنتی وزارت بهداشت کار میکنند. باید طوری نقشآفرینی کنیم که وزارت بهداشت دنبال ما بیفتد و بگوید شما که میفهمید دیتا چیست، این چالش را حل کنید. ما زمانی به این سمت خواهیم رفت که سیستم سلامت را عمیق یاد بگیریم.
در دنیا نگاه به درمان و سلامت پیشگیرانه است. یعنی بهجای درمان، پیشگیری باید برجسته شود. رییس جمهور جدید در یکی از مناظرهها گفت میخواهم هزینههای درمان را پنجاه درصد کاهش بدهم. این فاجعه است. کاهش هزینه درمان یعنی مردم بیمار شوید و نگران درمان نباشید. در حالی که حاکمیت باید هزینه درمان را بالا ببرد و برای زندگی سالم هزینه کند. ساخت بیمارستانهای بیشتر ترند خوب و موفقی در دنیا نیست. اکوسیستم نوآوری هم مشکل نوآوری دارد در حالی که میتواند کارهای بزرگی کند تا مردم به سمت او بروند و وزارت بهداشت نیز ناگزیر به دنبال آنها برود. رگولاتور هم باید نهادی به عنوان سلامت دیجیتال تاسیس کند و نهاد مذکور کشور را به سمت سلامت دیجیتال ببرد. با هجوم تکنولوژی راهی جز سلامت دیجیتال نداریم.
پیام دیندوست، مدیرعامل هلدینگ بهفار
درباره نگرش پزشکان به دنیای دیجیتال صحبتهای مهمی شد. ولی همانطور که پزشکان درباره دنیای فنی اطلاعات ندارند و باید خود را بهروز کنند، حاضران این نشست با زمینه فنی هم باید اطلاعات خود را درباره محدودیتها و مسائل حوزه سلامت بهروز کنند. حوزه سلامت در همه دنیا متفاوت است و حساسیت بیشتری دارد. محرمانگی، حریم خصوصی، تبلیغات و غیره در سلامت همیشه چالش دارد. اینکه بخواهیم رگولاتور به دنبال ما بیاید یک راه است و اینکه برای رفع نگرانیها راهحل بدهیم، موضوعی دیگر است. ما بیش از بیست سال پیش در زمینه دارو کار را آغاز کردیم و موضوع خصوصیسازی حوزه دارو تازه مطرح شده بود.
رگولاتوری اطلاعاتی از اینکه چگونه سیستم را بچیند و به حوزه واردات، تولید و توزیع ورود کند، نداشت. ما توانستیم مشارکت فکری زیادی را با رگولاتور داشته باشیم و در تدوین آییننامهها مشارکت کنیم. رویکرد ما این بود که همیشه خودم را به جای ناظر و رگولاتور میگذاشتم. همچنین بندهایی که در آییننامهها میگذاشتیم، برگرفته از مقررات جهانی بود که به استاندارد سختگیرانه آن مطمئن باشیم. حوزه سلامت در دنیا در دست بزرگان و افراد باسواد است و بزرگان راهحلی برای مقررات سخت پیدا میکنند. در ایران تعامل باید بیشتر شود و وجود اصناف و انجمنها تاثیر دارد.
رضا قربانی، عضو هیئت مدیره نصر تهران
اغلب دوستان مرا با حوزه فناوریهای مالی میشناسند. من معتقدم صنف پزشکان مانند حوزههای دیگر پذیرای فضای جدید نیست و اگر ما بخواهیم از این فضا خارج شویم، زمان را از دست میدهیم. بخصوص در زمینه رگولاتوری. سازمان نظام صنفی رایانهای تهران کمیسیونی به نام کمیسیون نرمافزارهای سلامت الکترونیکی دارد که تمرکزشان روی نرمافزارهای HIS یا نرمافزارهای مدیریت یکپارچه سیستمهای بیمارستانی و سلامت است. در جلساتی که با آقای شاکر حسینی از قدیمیهای نصر داشتیم به جایگاه کمرنگ استارتاپها اشاره شده است. در فضای سازمان نظام صنفی رایانهای تهران حضور استارتاپهای حوزه سلامت باید پررنگتر باشد. امروز شاهد یک کارگروه در این حوزه هستیم. این کارگروه باید در حد یک کمیسیون و فراتر از آن فعالیت داشته باشد.
از میان بیست عضو هیئت مدیره نصر تهران هیچ یک از حوزه سلامت دیجیتال نیست. در برخی حوزههای دیگر هم ایم خلا وجود دارد و نقد به کسبوکارها نیست. این یک فرصت است و جایی مانند نصر، کانون و اتحادیه کسبوکارهای اینترنتی و NGOها جایی برای فعالیت هستند. یکی دو نهاد صنفی هم هست که فعالان این حوزه باید دست بگیرند. دغدغههای مطرح شده، پشت در ماندنها و نفهمیدن بدیهیات همیشه بوده و حاکمیت با شیوه همیشگی جواب میدهد. ولی من از دوستان میخواهم که فرصت حضور در سازمان نظام صنفی رایانهای را روی هوا بزنند. مخصوصا الان که کمیسیونهای جدید را شکل میدهیم.
کمیسیونها فقط برای بودن تشکیل نمیشوند. کار صنفی و تشکیلاتی به افرادی نیاز دارد که وقت و انرژی بگذارند. من از زمانی که درگیر کار صنفی شدم، از فضای کاری خودم دور شدم ولی این نوع فداکاری برای کسبوکارها لازم است. سلامت دیجیتال قطعا فراتر از نرمافزارهای سلامت است و فعالان آن باید در تصمیمسازیها جایگاه خوبی داشته باشند. ما در نصر با وزارت ارتباطات تعامل جدی داریم و امیدوارم ارتباط جدی و مستمری با وزارت بهداشت نیز شکل بگیرد. ارتباطی که در حوزههای مختلف گفتوگو کنند و در نوشتن آییننامه همفکری داشته باشند.
رضا الفتنسب، رئیس اتحادیه کسبوکارهای مجازی
کارگروه سلامت در اتحادیه کسبوکارهای مجازی از سه سال پیش و به خواست استارتاپهای سلامت تشکیل شد. پیگیریهای این کارگروه به امضای تفاهمنامهای با وزارت بهداشت و در زمان آقایان ایازی و قاضیزاده انجامید که با وزیر شدن دکتر نمکی، تفاهمنامه کاراییاش را از دست داد. در جلسات مختلف پافشاری کردیم که متولیان وزارت بهداشت تکلیف این کسبوکارها را معلوم کنند. وزارت بهداشت نیز واکنشی نشان نمیداد. ما و دوستان مشاور حقوقی در نظام صنفی دیدیم که در اساسنامه اتحادیهها یک بند هست که اجازه میدهد ما برای کسبوکارهای سلامت ضوابط بنویسیم. برای حاکمیت تعریف کردیم که پلتفرم بستری برای فعالیت صنفی است که یکی روی آن کالا عرضه میکند و یکی خدمات. بر این اساس توانستیم ضوابط را بنویسیم و صدور مجوز برای کسبوکارهای سلامت را که پلتفرم هستند، آغاز کردیم. معتقدم که باید با تیم جدید وزارت بهداشت هم پس از استقرار تعامل کنیم.
جمیلی
از زمانی که شما در اتحادیه هستید، گرفتاری اصلی رگولاتوری را در چه چیز میبینید؟
الفت نسب
تجربه میگوید که نمیخواهند کار را به خارج از وزارتخانه بسپارند. به نظر میرسد عقیده دارند اگر پلتفرم یا یک کسبوکار کوچک یا بزرگ هستید، اگر میخواهید در حوزه سلامت کار کنید، من هم باید باشم. این انحصارگرایی است و نمیگذارد کسی خارج از سیستم وزارت بهداشت به آن وارد شود. مثلا فروش اینترنت مکمل دارویی نمیتواند روی مارکت پلیس باشد. ما در معاونت حقوقی وزارت بهداشت جلساتی داشتیم که معاونت حقوقی ریاست جمهوری به وزارت بهداشت گفت این کار شما اشتباه است و آن مدیر وزارت بهداشت برافروخته شد و گفت من اگر شده استعفا میدهم و از شما شکایت میکنم. کار در چارچوب وزارت بهداشت باید جلو برود. شما چه میگویید! تصور من این است که این نگاه شاید با تغییر دولتها کمی ضعیف یا قوی شود. باید کار را جلو ببریم، هرکجا لازم بود فشار را بیشتر کنیم.
بهمن برزگر، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری بیمه سلامت
من سابقا در سازمان برنامه و بودجه بودم برحسب اتفاق در ایجاد تعادل رگولاتوری در حوزه مخابرات و تدوین آن تا ایجاد نهاد رگولاتوری تجربه دارم. از سال 88 در حوزه بیمه در بخش سلامت فعالیت کردم و دو سال مدیرعامل شرکت آوای فناوری سلامت و به نوعی در وزارت بهداشت بودم. همه نقدهای دوستان را میپذیرم. نکته این است که کسی شما را راه نمیدهد بلکه خودتان باید راه را باز کنید. من در یک جلسه با آقای دکتر تارا در سازمان نصر درباره مجوز گفتوگو کردم.
او گفت الان دنبال مجوز نگرد. زمانی که تعداد کاربران شما از مرز 50هزار نفر گذشت و به مرز 100هزار نفر نزدیک شد، دنبال مجوز باش. وگرنه از کار خودت جا میمانی. من با اینکه در دولت هستم همین اعتقاد را دارم. دلیل آن هم تعارض منافع این حوزهها است. حاکمیت و رگولاتور در تعارض منافع به همدیگر لجام میزنند. در نظام سلامت چیزی فهمیده نمیشود بلکه باید فهمانده شود. یک دلیل آن بیاطلاعی صاحبنظران است که از طرفی درگیر این حوزه شده شدهاند و این خوب است. گامها را شما پیشقراولان باید بردارید و از رسانهها کمک بگیرید تا فضا باز شود. بگذارید من تعریف دقیقی از رگولاتور بگویم.
در نهاد دولت سه مفهوم داریم. سیاستگذار، اپراتور و مجوزدهنده. سیاستگذار قانون را مینویسد. رگولاتور قانونگذاری در ذیل سیاستهای کلانی را انجام میدهد که نهاد بالادستی میگوید. این نهاد مجوز ورود به بازار را میدهد و بر کسانی که مجوز دارند، نظارت میکند و در اختلافات داور است. یعنی حضور سه قوه در یک کسبوکار بطور یکجا. سوال این است که آیا ساختار وزارت بهداشت مبتنی براین عملکرد است؟ خیر. وزارت بهداشت در حوزه قوه حکمرانی از متوسط درک کشور حداقل پنجاه سال عقبتر است.
رگولاتوری اساسا در درون وزارت رگولاتور انجام نمیشود. آنها در پارادایم گذشته که سه نهاد سیاستگذار و مجوزدهنده و اپراتور یکی است و درک تفکیکی برای آن وجود ندارد، سر میکنند. آنان برای پلتفرمها مدل مفهومی و چهارچوب ذهنی ندارند. در دو سال گذشته سازمان سلامت به خاطر نیازهای خودش چهارچوب را با چالشهای زیاد عوض کرد. زیرا نمیتوانست به عنوان یک لایه درون حاکمیت خود را توسعه دهد. ولی در این زمان نیاز رگولاتوری بیشتر حس میشود. شورای اجرایی فناوری اطلاعات کشور با کمک ما و همکاران دیگر در وزارتخانه پیشنهاد ایجاد رگولاتوری را دادهایم. حکم آن خورده ولی هنوز جدی گرفته نشده است. اگر دوستان میخواهند به کسبوکار خودشان و کشور کمک کنند باید در یک چهارچوب مشخص و با کمک گرفتن از افراد مسلط به قانون به دولت کمک کنند تا این نهاد زودتر شکل بگیرد و وزارت بهداشت به سه بخش تفکیک شود.
رسول کاشفی، حرکت اول
ما در حوزه سلامت فعلا تنها روی استارتاپ نبض سرمایهگذاری کردیم که بسیار توانا است و در زمینه رگولاتوری تجربه چندانی نداریم. رگولاتوری نه در سطح ملی و کلان بلکه در سطح بیمارستان و پزشکی توانسته خود را نشان بدهد. در هر حوزهای که کسبوکارهای نوآور وارد شوند، رگولاتوری هست. در حملونقل بین شهری در آچاره و اوبار با آن درگیر بودیم. ولی کارآفرین راه خودش را پیدا میکند و باید به فکر توسعه کسبوکارش باشد در کنار آن مسائل صنفی را دنبال کند. این مسائل برای همه جهان است و ما کمی عقبتر هستیم. ولی کرونا باعث پذیرش بیشتر این حوزه توسط بازیگران سلامت شد.
جمیلی
شما ویسی هستید. چقدر مسئله رگولاتوری در تصمیمگیری شما برای ورود به حوزه سلامت موثر است؟
کاشفی
واقعیت این است که بیتاثیر نیست و کسبوکار باید نشان دهد که میتواند این مسائل را حل کند. ما در مرحله میانی رشد ورود میکنیم و توانایی استارتاپ در حل چالشها حائز اهمیت است.
مسعود تاجفرد، رییس هیئتمدیره اسنپدکتر
میخواهم در این باره تجربه خودمان را در اسنپدکتر بگویم. ما برای خودمان دنبال رگولاتور نمیگردیم. در یک سال گذشته نامههایی میآمد که میخواستند جلوی فعالیت استارتاپهای سلامت را بگیرند در همه آنها اسم اسنپدکتر هم بود و این نشان میداد که ما خطشکن هستیم. ما نترسیدیم و منتظر نبودیم که یکسری چیزها را آییننامهای و قانونمند شود. در یک سال گذشته سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام روانشناسی به ما نامه زدند و سعی کردند جلوی ما را بگیرند. وزارت بهداشت برای آزمایش کرونا در منزل به دکتر سمیعی نامه زد تا فعالیت ما پیگیری شود. بخش داروخانه را که شروع کردیم هجمهها با شدت بیشتری ادامه یافت. گفتند کسی با اسنپدکتر کار نکند و ما را به دادگاه و پلیس فتا بردند و شکایت علیه ما تنظیم شد.
یکی از وظایف ما به عنوان یکی از استارتاپهایی که فکر میکنم لیدر بازار و بزرگ است، این است که خطشکن باشیم و بقیه کسبوکارها در کنار ما حرکت کنند. قانونگذار ما وزارت بهداشت نیست. قانونگذاری باید برای تامینکنندگان ما، پزشکان و داروخانههای ما باشد. سعی میکنیم این اتفاق بیفتد به این صورت که جلو میرویم و روابط عمومی و کارهای پیرامون آن را انجام میدهم تا وزارت بهداشت متوجه شود قانون داروخانهها را که چهل سال پیش تصویب کرده، باید عوض کند. وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی قانونی بهروز دوراپزشکی را سریعتر تصویب کنند.
یکی از دوستان در این باره گفتند که خودمان به چالشها و خطاها فکر کنیم. ما این کار را کردهایم. به سازمان غذا و دارو، سازمان نظام پزشکی و دادگاهها رفتیم، درباره همه خطرات احتمالی فکر کردیم و آن را مکتوب و مستند ارائه دادیم. مثلا گفتیم ممکن است فلان خطر برای ارسال دارو یا مشاوره دارویی وجود داشته باشد و برای آن راهحل پیشنهاد دادیم. در پاسخ گفتند که ما باید روی اسم شما نظارت کنیم. اسنپ شان پزشکان را زیر سوال میبرد. یعنی موضوعی نامربوط طرح کردند و به اصل قضیه توجه نکردند. رویکرد ما در اسنپدکتر خطشکنی و صفشکنی و در عین حال حفظ حقوق مردم، بیماران و کاربران است. جان مردم برای ما مهم است و خواهش من از همکاران این است که به دنبال رگولیشن برای خودمان نباشیم. جلو برویم و این را بدانیم که ضعفهای وزارت بهداشت در رگولاتوری صرفا به دلیل تمامیتخواهی نیست. گاهی عقب، گاهی تنبل و گاهی بیدانش هستند. ما باید آنها را بیدار کنیم.
جمیلی
تلاشهای شما و مراودات مستمری که با وزارت بهداشت داشتید، به کجا رسید؟ آیا از آنها ناامید شدید؟ شما بیش از هر کسبوکاری با وزارت بهداشت در تعامل بودید تا این رگولاتوری شکل مناسبی به خود بگیرد.
تاجفرد
برداشت و نتیجهای که گرفتم این است که ما سند و ادله دادیم و آنها هم میدانند که ما کار خود را درست انجام دادیم. آنها هم گذاشتند کار ما جلو برود تا دولت بعدی بیاید و کاری بکند.
گلرخ داوران، مدیرعامل اسنپدکتر
ترجیح ما این است که انجمن کسبوکارهای مجازی به عنوان نماینده کسبوکارهای این حوزه با وزارت بهداشت صحبت کند. این درستتر از آن است که هر استارتاپ جداگانه صحبت کند. زیرا هرکس ممکن است تنها به منافع خود توجه کند. ولی اگر این گفتوگو از سوی صنف و اتحادیه باشد، قابل قبولتر و به نفع همه خواهد بود. در زمینه مجوز ما مجوز فعالیت در حوزه سلامت داریم و اخذ این مجوز در دسترس همه کسبوکارهای مجازی هست. من از استارتاپها خواهش میکنم خودکمبینی جمعی را کنار بگذارند. همه ما الان به اندازه چندین بیمارستان کار میکنیم و تاثیرگذاریم. به اندازه کافی هم مورد توجه هستیم. الان صدای ما الان به اندازهای قوی هست که به گوش دیگران برسد.
جمیلی
به نظر میرسد الان کار صنفی مهمترین ضرورت این حوزه است. هر کسبوکار کار خود را انجام میدهد، هنگام مطالبه صنفی یک صدای واحد هستیم. این کار صنوف مختلف است که بتوانند کنار هم قرار بگیرند. خانم کریستینا دمورایس در کشورهای مختلفی کار کردهاند و به کمک همکار خود از تجربههای متعدد کار با رگولاتور میگویند.
عاطفه زارع، سفیران سلامت کویر
تجربه کار در آلمان و ایران و رسیدن به راهکار برای ما بطور خلاصه این است که ما باید قانون را ایجاد کنیم، استانداردها را بخوانیم و اگر یک صنعت بینالمللی است، درباره راهکارهای کشورهای دیگر آگاه شویم. از نهادهای دولتی هم بخواهیم که این موارد را قانون و مستند کنند.
محمدحسن ملکیفر، بنیانگذار داکتور
یکی از مشکلات ما با بدنه دولت این است که کسبوکارهای نوآور جلوتر از سیستمهای دولتی، قانونگذاران و ناظران هستند. بنابراین بازار را دقیقتر از دولتیها رصد میکنند. در حالی که این وظیفه دولت است که بازارهای داخلی و جهانی را با دقت رصد کند تا زیرساختهای لازم را برای کسبوکارهای نوآور فراهم کند. ما در حوزه گردشگری سلامت فعالیت میکنیم که دستکم اسم آن چندان هم جدید نیست. این حوزه در سالهای گذشته کاملا در دست دلالان بود. از چند سال گذشته که شرکتها وارد شدند، سازوکار قانونی دقیقی برای این کار در کشور نبود و هنوز هم نیست. البته IPD بیمارستانها را کمی سیستماتیک کردهاند. ولی از آنجا که ما با چند وزارتخانه و سازمان دولتی سروکار داریم، ولی هنوز این دستگاههای دولتی نتوانستهاند بهروز شوند. وقتی یک کسبوکار جدید شکل میگیرد، باید در بدنه اقتصادی جا بیفتد. گردشگری سلامت هنوز به عنوان یک رسته در مالیات و دارایی شناخته نشده و ممیز دارایی سلیقهای پروندهها را بررسی میکند. پس وقتی یک کسبوکار متولد میشود، باید در کل بدنه جا بیفتد. ما انتظار داریم دولت و قانونگذاران کسبوکار دو کار حمایت و مانعزدایی را انجام دهند. دور حمایت را که خط کشیدیم. در همهگیری کرونا ما یکی از آسیبپذیرترین کسبوکارها بودیم، ولی تسهیلات ندیدیم.
علی مالکی
دو سال پیش ما برای فعالیت در حوزه گردشگری سلامت در کشور مبدا یک شرکت تاسیس کردیم و پلتفرمی برای همه مراکزی که توان ارائه سرویس دارند، درست کردیم. همانطور که دوستان گفتند نهتنها حمایت نشدیم، بلکه به دستانداز افتادیم. وقتی برای مجوز به وزارت بهداشت مراجعه کردیم و ایده ما برایشان جذاب شد، یک شرکت معرفی کردند و گفتند با آنها کار کنید. وقتی کرونا همهگیر شد، ما ناگزیر تغییر ساختار دادیم و آن را تبدیل به مشاوره آنلاین برای بیماران خارجی کردیم. سپس به سازمان نظام پزشکی مراجعه کردیم تا پزشکانی که توان ارائه مشاوره به بیماران خارج از کشور را دارند، به ما معرفی کنند. این ایده با توجه به ارزش دلار و منات آذربایجان، درآمد خوبی برایشان داشت.
در سازمان نظام پزشکی به ما گفتند ما در ازای هر بیمار یک میلیون تومان از شما میگیریم تا در این زمینه کمک کنیم. ما بیش از آنکه فکر کنید، هزینه کردیم، اذیت شدیم، زمان گذاشتیم و امکاناتی برای ورود به کشور گذاشتیم که تازگی داشت. مثلا برای کسانی که میخواهند در ایران جراحی کنند ظرف 45 دقیقه وام میدهیم. شرایط به ما نشان داد که ناگزیر باید بدون حمایت تا جایی به کار خود ادامه دهیم که حذفنشدنی شویم.
محمد نصری، مدیرعامل آریامدتور
ما در گردشگری سلامت فعال هستیم. به توجه به نگاه سنتی به هر کسبوکار که عموما به یک وزارتخانه یا رگولاتور مربوط هستند، ما با چند وزارتخانه طرف هستیم. وزارت بهداشت، وزارت گردشگری و وزارت امور خارجه. مشکل اساسی ما عدم هماهنگی این گروهها با هم است. در این چند سال هر یک از این چند وزارتخانه مدعی تولیگری گردشگری سلامت است. فشار و سختگیری آن هم متوجه کسبوکارها است. مطالبه ما هماهنگی و صدای واحد از آنان است.
جمیلی
آقای شریفی شما به عنوان نماینده وزارتخانه و مدیر فناوری اطلاعات وزارت بهداشت با توجه به نکاتی که مطرح شد، دیدگاه خود را بگویید.
علی شریفی زارچی، مدیر فناوری اطلاعات وزارت بهداشت
الان فضای حاکم بر کسبوکارهای نوآور سلامت با پیش از همهگیری کرونا قابل مقایسه نیست. کرونا همهچیز را به سمت مجازی شدن پیش برد. به کارآفرینان حق میدهم که و نقدهای آنها درست است. من متخصص انفورماتیک و هیئت علمی گروه کامپیوتر شریف هستم. با شروع کرونا با دوستان اپلیکیشن ماسک را به دلیل نیاز فوری کشور به صورت داوطلبانه نوشتیم. پس من هم به عنوان مراجعهکننده این مسیرهای پرچالش را پیمودم و پیگیری مستمر داشتم. سه ماه پیش غافلگیرانه مسئولیت مدیریت فناوری اطلاعات وزارت بهداشت را بر دوش من گذاشتند و تلاشم این بود که قدمهای کوچکی را بردارم. اگر با رویکرد استارتاپی بگویم، یکی از کارهایی که انجام شد این بود که کاری انجام نشود.
مثلا پیشنویسی درباره کسبوکارهای استارتاپی وجود داشت که قطعا دید مثبتی پشت آن بود ولی در فضای دولتی نوشته شده بود و از نگاه استارتاپی فاصله داشت و چالشبرانگیز بود. پس جلوی تصویب آن را گرفتم و در روزهای نخست مسئولیت به دنبال آن بودم که استارتاپها و فعالان سلامت روی آن آییننامه همفکری کنند. یکی دیگر از اتفاقات این بود که همکاران من کدینگ خدمات سلامت را در زمینه مکملها، داروها، مواد آرایشی-بهداشتی، خدمات پاراکلینیکی، فیزیوتراپی و تصویربرداری استاندارد کردند و این استاندارد شدن خدمات، آیتمها و اقلام و کدگذاری آنها در همافزایی آینده میان پلتفرمها و ارتباط آنها با بیمهها، HIS و دیگر بازیگران کلیدی از جمله خود وزارت بهداشت کمک خواهد کرد.
جمیلی
شما قبول دارید که بخشی از گلایهها بجا است. شما گرفتاری را در کجا میبینید و چرا رگولاتوری در وزارت بهداشت تبدیل به پاشنه آشین کسبوکارهای نوآور و آنلاین شده است؟ آیا واقعا تضاد منافع وجود دارد یا مدیران اولویتهای دیگری دارند؟
شریفی
همان تضاد منافعی که اسنپ و تپسی در آغاز با تاکسیرانی داشتند، مثلا صنف داروخانهها با داروخانه آنلاین خواهند داشت. اگر دوراپزشکی توسعه یابد شاید تضاد بیشتری شکل بگیرد. این تضاد منافع بخشی از ماجرا است. یکی از مسائل بیاعتمادی به یکدیگر است. مثلا در همین نشست بسیاری از دوستان تجارب تلخ خود را مطرح کردند. همین تجارب شاید باعث بیاعتمادی عمیقی با وزارت بهداشت شود. در حالی که حوزه سلامت نیاز به قانون و نظارت دارد و همه میدانیم که حریم خصوصی و ذخیرهسازی دادههای سلامت افراد چه اهمیتی دارد. آیا امکان دارد کسی آن را بفروشد؟
این دادهها با چه سطوح امنیتی باید حفظ شوند و از این دست مسائل. رمز کارت بانکی یک نمونه است که کلی قانون و نظارت روی آن وجود دارد. با این حال اگر رمز شما لو برود به راحتی میتوانید رمز یا کارت را عوض کنید. ولی دادههای سلامت تا آخر عمر با افراد است و نمیتوان آن را عوض کرد. این موضوع حتی میتواند آینده فرد را تحت تاثیر قرار دهد. میبینید در برخی کشورها مردم نگران انتشار اطلاعات سلامتی خود هستند و قوانین حریم خصوصی هم به شدت سختگیرانه است.
جمیلی
ببینید ما چند مورد انتشار اطلاعات کاربران را داشتیم و تازهترین آن اطلاعات پلیس راهور بود که با آن فیشینگ انجام میشود. به نظر نمیآید الان حریم خصوصی اولویت وزارت بهداشت و دلیلی برای کندی آن باشد. حتی مطمئن نیستیم که دادههای سلامت ما به شکل مدون در جایی وجود داشته باشد. گرفتاری اصلی این است که وزارتخانه این کسبوکارها را مخل ریتم همیشگی و روند خود میداند. یعنی نیازهای جدید مدیریت نسل جدید میطلبد. همانطور که عدهای در مدیریت شهری و وزارت ارتباطات جسارت به خرج دادند و کسبوکارهای نوآور توانستند رشد کنند و به مردم خدمات بدهند. این اتفاق در سلامت نیفتاد و هرجا خواستند جلوی این کسبوکارها را بگیرند از کلیدواژهای به نام جان مردم استفاده کردند. شما به عملکرد چهار سال اخیر وزارت بهداشت در رگولاتوری نوآورها چه نمرهای میدهید؟
شریفی
من این موضوعات را در توجیه اقدامات گذشته نگفتم. اگر بخواهیم نگاه درستی به مسئله 50سال آینده کشور داشته باشیم و این مسیر را درست پایهگذاری کنیم باید چالشها را پیشبینی کنیم. چالشهایی که کشورهای پیشرو را به اینجا رسانده که باید قوانین دقیقی داشته باشند. ولی به عنوان کسی که در وزارت بهداشت چنین مسئولیتی دارم، میگویم که نگاه این مرکز به خودش به عنوان تسهیلگر و توسعهدهنده است. ما وظیفه خود میدانیم که زمین بازی را برای حضور استارتاپها توسعه دهیم. خدایی نکرده قوانین را به شکلی تنظیم نکنیم که بهجای کمک، مشکل را دو چندان کند. پس از همه دوستان برای مشارکت و همفکری دعوت میکنم.
مدلی که خانم کریستینا درباره امریکا مثال زدند، مدل بسیار درستی است. حوزه سلامت دیجیتال بسیار بزرگ است و نظارتی که روی تلهمدیسن، اینترنت اشیا، مشاوره آنلاین و غیره وجود دارد، هریک نکات و چالشهای متفاوتی دارند و نوشتن قانون برای آنها نه در تخصص و نه در توان یک نهاد حاکمیتی همچون وزارت بهداشت است. هر مجموعه میتواند آییننامه حوزه خود را بنویسد و پیشنهاد دهد. ما هم سعی میکنیم زبان مشترک را برقرار کنیم.
جمیلی
دوستان در فرصت باقیمانده از تجارب و مطالبات خود بگویند.
سپیده میرکریمی
امید ما این است که در دولت جدید و تیم جدید وزارت بهداشت سیاست بر این باشد که به بخش خصوصی و نوآور اعتماد بیشتری شود و حتی علاوه بر تنظیم قوانین و نقشه راه، برای فرهنگسازی و پذیرش سلامت دیجیتال در جامعه هم به کسبوکارها کمک شود.
بهار مازندرانی مدیرعامل بهزی
ما خدمات مراقبت از بیمار، آموزش بیمار، پیگیری مسیر درمان ارائه میدهیم و به صورت یک داروخانه آنلاین هم فعالیت میکنیم. من دغدغه مجموعه خود در چند مورد دستهبندی کردهام. ما برای تبلیغات با مانع قانونگذار روبرو هستیم. در زمینه معرفی و جذب نیروهای حرفهای هم چنین محدودیتهایی اعمال شده است.
در زمینه حفظ حریم خصوصی استاندارد سادههای وجود دارد که این نگرانی را حل کرده و در کشور ما هم ترجمه شده است ولی هنوز اجرایی نشده است. اگر اجرایی شود دریافت آن بسیار ساده و با یک درخواست امکانپذیر است. ما بارها برای آن درخواست دادیم. نکته پایانی من نوآوری شرکتها است. ما در بهزی نوآوریهایی مانند فالوآپ را داریم که هنوز داخل کشور تعرفه ندارد. تجربه صنعت ICT در این زمینه به ما کمک میکند. مثلا تاسیس دفتر همراهی صنعت و استارتاپها تجربه خوبی بود. هدف از قانون باید تنظیم و تعدیل باشد، نه پیشگیری. امید که در دولت جدید به این هدف نزدیکتر شویم.
حسین یاراحمدی مدیر اجرایی مدکمپ
مدکمپ یک استارتاپ تولید تجهیزات پزشکی است. در دوره کرونا کارهای زیادی انجام دادیم که بسیاری از این کارها دیده نشد و بسیاری دیگر با مشکلات اساسی روبرو شد. سلامت یک حوزه استراتژیک و پولساز است. هر جا پول باشد، فساد هست و هرجا فساد باشد، مشکلات فراوان برای کسبوکارها هم هست. یک مشکل اساسی ما با قانونگذار سهمخواهی است. کسانی که قانونگذارند، از بازیگران این صنعت هم هستند و مانع انجام کار میشوند. شاید اگر هریک از ما هم روی صندلی قانونگذاری بنشینیم، همین مسیر را طی میکنیم. از دید من راهکار در تغییر مسیر است. وگرنه مسیر این قطار با تغییر آدمها تغییر نمیکند.
جمیلی
آقای ارج شما بگویید که در حوزه احراز هویت در سلامت چه چالشی هست و در رگولاتوری چه کاری میتوان انجام داد؟
کیوان ارج، مدیرعامل شرکت جی اس اس
من یک تجربه جدید را مطرح میکنم که شاید برای دیگران هم جذاب باشد. ما وقتی راهحل نوآورانه به هر صنعتی بیاوریم، نهاد قانونگذار مربوطه را وادار کردهایم که الزامات را فراهم کند. به این روش که کار ما نوآورانه باشد ولی دغدغه آنها را هم بشناسیم. قطعا تضاد منافع داشتیم و حتی برخی راهحلها و ایدههای ما در حاکمیت کپی هم شده است. دغدغههای رگولاتور مانند محرمانگی در همه دنیا بسیار جدی است. کسبوکارهای نوآور باید موجودیتها را بشناسند و اصالت آنها باید احراز و اثبات شده باشد.
اصالت مستندات نیز باید احراز و محرمانگی آنها حفظ شود. اگر هم سندی صادر میشود، انکارناپذیر باشد. دغدغههایی وجود دارد که اگر توسط کسبوکارها رعایت شود، رگولاتور مجبور میشود از روی دست آنها الزامات را بنویسد. اگر مو لای درز ایدهها و راهحلها نرود، طبیعتا مقاومتها فقط در حد تضاد منافع خواهد بود و استارتاپها میتوانند با دست پر در برابر حاکمیت و در بازار ظاهر شوند. در این صورت اگر قانونگذار بخواهد چیزی هم بنویسد، از آنها برای همفکری دعوت خواهد کرد.
صادق هوشمند جویا، ویکلینیک
ما حدود چهار سال است که در زمینه پرونده الکترونیک کار میکنیم. از آنجا که حوزه کار پزشکی و سلامت است، تلاش ما این بود که همه مجوزها را بگیریم. من هم معتقدم که باید دغدغهها را بشناسیم و راهحل بدهیم ولی نکته اینجاست که تنظیمکنندگی با قانونگذاری متفاوت است. در جهان فعالان بازار قانون مینویسند و ما باید این را یاد بگیریم. دوم آنکه درباره استارتاپهای سلامت در امریکا نکته جالبی گفته شد.
من همانطور که میتوانم اطلاعات بانکی خود را در هر جا بخواهم نشر بدهم، مالک اطلاعات سلامت خودم هم هستم و میتوانم بگویم کجا ذخیره شود. ولی در سیستم سلامت الکترونیک هر کس کلاه خود را چسبیده است حتی به قیمت له شدن استارتاپهای کوچک. پس نقطه قانونگذاری را هدف نگرفتیم. نکته سوم آنکه دامپینگ و توسعه پلتفرمهای پولساز سعی در داشتن ویژن ندارند. بلکه میخواهند با زور پول پلتفرم را توسعه دهند. این شاید برای سوپرمارکت و تاکسی کار کند ولی برای سلامت کار نمیکند.
جمیلی
مجلس یکی از نهادهایی است که میتوانیم در آن مسائل صنفی و قانونگذاری را پیش ببریم. موضوعات مطرح شده در این نشست برای همه جدید است. خطاهای رخ داده هم برای این است که در فضای جدیدی قرار داریم و شاید باید از داشتههای خود مانند تجربه مجلس در قانونگذاری استفاده کنیم.