درس‌هایی از ۶۵سال تاریخ تیپاکس

درباره راهبردهای محمدعلی، اشرف و مهرداد فاخر برای ساختن، بقا و توسعه

 آن‌ها که در دهه چهل شمسی از مقابل شمس‌العماره و دارالفنون می‌گذشتند، با دیدن تابلوی گاو بال‌دار تیپاکس که در کنار سرباز هخامنشی و چرخ گردون کتاب‌فروشی امیرکبیر خودنمایی می‌کرد، به برندی نگاه می‌کردند که با وجود جوان بودن در حال خلق تاریخی دراز و پرماجرا بود. در داخل این ساختمان، بنیان‌گذار شرکت ساختاری سازمانی را شکل می‌داد که قرار بود ستون‌های محکمی باشد برای عبور این گاو بال‌دار از دهه‌های پیش ‌رو. دهه‌هایی که در دل خود چالش‌ها و بحران‌ها و اتفاقات تاریخی را جای داده بود که هر کدام برای یک کسب‌وکار حکم زلزله را داشتند…

 اما تیپاکس چطور موفق شد ۶۵ساله شود و آن‌قدر عمر کند که هم جنگ ببیند و هم انقلاب؟ هم کرونا و هم تحریم و دوره‌های سیاسی متلاطم؟ و بسیار بسیار حوادث بزرگ دیگر؛ که هر کدام برای از پا درآوردن یک کمپانی کافی بودند؟ این سؤالی است که این روزها پرسیدنش دوچندان اهمیت پیدا کرده است. در بازخوانی این سخت‌جانی و تداوم باید سه دوره بنیان‌گذاری، بقا و تحول را با مدیرعاملی سه چهره از خانواده فاخر مرور کرد.

 محمدعلی فاخر؛ ۳۰ سال ساختن

 یک جوان تبریزی که در خاطره خانوادگی‌اش کاروان‌داری و حمل کالا، سابقه‌ای چنددهه‌ای داشت در روزهایی که هنوز ۲۰ساله هم نشده بود در بازار تهران کسب‌وکاری را بنا می‌گذارد که در طول دهه چهل با نام آژانس خدماتی پارت هزاران بسته و پاکت را میان شهرهای مختلف ایران ازجمله تبریز، جلفا، خرمشهر و تهران جابه‌جا می‌کند. اولین شرکت کوریری ایران که بعدها نامش می‌شود تیپاکس. نامش می‌شود معادل یک فعل در زبان فارسی و بچه‌ها در کتاب‌های مدرسه می‌خوانند و یاد می‌گیرند که «تیپاکس کردن» یعنی ارسال سریع کالا.

 چطور مردی که جد پدری‌اش بیش از ۱۵۰ سال پیش کاروان‌سرایی با ۷۰ قطار شتر را در روستایی اطراف مرند اداره می‌کرد؛ روی خاطره همان کسب‌وکار خانوادگی، شرکتی را می‌سازد که نامش به یک فعل در زبان فارسی بدل می‌شود؟ مهم‌تر اینکه چطور در تندباد حوادث گوناگون شش دهه را تاب می‌آورد و می‌رسد به ۶۵ سالگی؟ راز این ماندگاری را باید در رؤیای محمدعلی فاخر جستجو کرد. کسی که از همان روزهای آغازین، اندیشه و باورش این بود که تیپاکس صدسالگی را خواهد دید. اطرافیانش او را آدمی خوش‌فکر، سخت‌کوش و جستجوگر تعریف می‌کنند که برای بزرگ کردن و شکل‌دادن به بخش‌های مختلف کسب‌وکار لجستیکی‌اش آرام و قرار نداشته است. مردی که می‌گویند اگر تحریم‌های بین‌المللی نبود احتمالاً به‌جای دی‌اچ‌ال و فدکس و بسیاری از شرکت‌های پستی شناخته‌شده دنیا، امروز باید گاو بال‌دار او بر ساختمان‌های بلندمرتبه جهانی نقش می‌بست.

 فاخر در دهه چهل و پنجاه سرویس‌های لجستیکی را تعریف کرد که بسیاری از آن‌ها هنوز هم نو و مدرن به نظر می‌رسند. فکرش را بکنید: راه‌اندازی اولین ناوگان پیک موتوری در ایران! تصور کنید: خرید ماشین برای شما با دادن وکالت‌نامه از طریق تیپاکس! یا برای فردی در شهر دیگر گل سفارش دهید تا تیپاکس گل بخرد و ببرد درب منزل او تحویل دهد! نسخه دارویتان را از شهرستان تیپاکس کنید تا دارویتان تهیه شود و بعد در خانه شما ارسال شود! در شهر تهران شرکتی خصوصی ببینید که پول نقد میان بانک‌ها توزیع می‌کند! محمدعلی فاخر یک بنیان‌گذار بالفطره بود. راه‌اندازی در خون او بود. کسی که تیپاکس را ساخت و به دست نسل‌های بعد داد…

 اشرف فاخر، ۲۰ سال تاب آوردن

 وقتی در سال ۱۳۶۶ دولت (باز هم رگولاتور اعظم!) مقرر کرد خدمات پستی در انحصار شرکت ملی پست است و هیچ شرکتی بدون مجوز آن حق فعالیت در این حوزه را ندارد، قلب بیمار محمدعلی فاخر یارای شرایطی که برای نابودی شرکتش شکل گرفته بود را نداشت. همه چیز دست‌به‌دست هم داده بود تا تیپاکس از بین برود. شرکت روزهای سخت و ناجوری را پشت سر می‌گذاشت و کسی امید چندانی به آینده نداشت.

اینجا بود که کم‌کم دوره دوم تیپاکس شروع شد. دوره‌ای که می‌توان آن را دوره بقا و تاب‌آوری نامید. جنگ بود و آمار ارسال‌ها کم و اقتصاد کوچک شده بود و باید شرکت را زنده نگه می‌داشتند. اشرف فاخر، همسر محمدعلی که از دهه چهل در شرکت کار کرده بود شد مدیرعامل. او کسی بود که با چنگ‌ودندان میراث خانواده را از دو دهه سخت هفتاد و هشتاد به‌سلامت عبور داد.

 دوره‌ای که در آن تیپاکس کوچک شد، راهبرد توسعه جای خود را به بقا داد و بخش اعظم دغدغه‌های مدیرعاملی اشرف فاخر را دعواهای حقوقی، تلاش برای باز کردن نمایندگی‌های تعطیل‌شده و مبارزه درون‌سازمانی با موانع ساختاری، حقوقی و البته آدم‌هایی شد که فکر می‌کردند تیپاکس نفس‌های آخر را می‌کشد… اما روزهای سخت در یک دوره تقریباً ۲۰ ساله با مدیرعاملی زنی که یکی از اولین مدیران زن صنعت لجستیک می‌توان نامیدش سرانجام پایان یافت.

 مهرداد فاخر؛ آغاز تحول تیپاکس

 پدر ساخت، مادر زنده نگه داشت و پسر راه تحول و توسعه در پیش گرفت. مهرداد فاخر و برادر بزرگ‌ترش امیرحسین این روزها تیپاکس را می‌گردانند. شرکتی که همین ۲-۳ هفته پیش ۶۵ سال شد. شرکتی که با مدیرعاملی مهرداد فاخر، شرکت‌های همکار زیادی دارد. شرکت‌هایی که بخشی از هلدینگ فاخر هستند و از حمل سریع بسته‌های سبک تا بار بین‌المللی و لاکرهای هوشمند و کیف پول دیجیتال و هاب‌های بزرگ منطقه‌ای؛ یک اکوسیستم لجستیکی را شکل داده‌اند. اکوسیستمی که مهرداد فاخر راز بقای شالوده اصلی‌اش یعنی تیپاکس را «تاب‌آوری توأم با خلاقیت» می‌داند.

 تیپاکسی که از دهه ۶۰ و ۷۰ جان سالم به در برده بود، بدنه‌ای سالخورده و کند و سنگین، هم از منظر منابع انسانی و هم ساختار شرکت پیدا کرده و نیازمند دگرگونی بود. مهرداد فاخر در انگلستان مدیریت کسب‌وکار خوانده بود و می‌دانست تیپاکس با این ساختار و با این رویکرد نمی‌تواند ادامه دهد. از طرفی عصر تحول دیجیتال و اقتصاد پلتفرمی از راه رسیده بود و اکوسیستمی از خرده‌فروشی و آنلاین‌شاپ‌های شبکه‌های اجتماعی در حال شکل گرفتن بود که نمی‌شد به‌عنوان تیپاکس آن را نادیده گرفت. راهبردی که در نهایت تیپاکس و فاخر را به یکی از بازیگران تأثیرگذار اکوسیستم دیجیتال کشور تبدیل کرد.

 از برکات سخت‌جانی و البته طنز تلخ کسب‌وکار در ایران است که شرکتی که در اواسط دهه شصت زیر فشار دولت داشت از پای در می‌آمد در اواخر دهه نود، پروانه اولین اپراتور پست خصوصی کشور را از دولت می‌گیرد.

 تیپاکس حالا ۶۵ ساله است. سالانه حدود ۳۰ میلیون بسته جابه‌جا می‌کند و رکوردهایی چون جابه‌جایی بیش از ۱۵۰ هزار مرسوله در یک روز را دارد. کسب‌وکاری که از ۱۳۳۹ تا امروز بخشی از حافظه دادوستد در ایران بوده است؛ کسب‌وکاری که فاخرها خون دل زیادی برایش خورده‌اند…

نمایش لینک کوتاه
کپی لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/hwup کپی شد

مطلب قبلی

مطلب بعدی

مطالب پیشنهادی

ارسال یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شماره جدید هفته‌نامه کارنگ​

پربازدید‌ترین