کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
چرا در تعاملات انسانی با اینکه به همدیگر احترام میگذاریم و قلباً همدیگر را دوست داریم، اما باعث رنجش یکدیگر میشویم؟ آیا تا به حال به این اندیشیدهایم که چرا نمیتوانیم مطالبی را که از نظر خودمان بهظاهر ساده و پیشپاافتاده هستند، به طرف مقابلمان (دوست، شریک زندگی، همکار و…) منتقل کنیم؟ چرا گاهی از درک کردن او که به ما بسیار نزدیک است، اینقدر عاجزیم؟
هر علتی را معلولی است و این مسئله هم نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد. به نظر میرسد عواملی چون اختلافات فرهنگی و تربیتی، عدم انعطافپذیری و کمالگرایی میتواند در این فرایند تأثیرگذار باشد. اولین مورد اختلافاتی است که ریشه فرهنگی یا تربیتی دارند.
یک پدیده واحد ممکن است در فرهنگهای متفاوت تعابیر مختلفی داشته باشد. حتی نحوه انجام دادن فعالیتی یکسان، از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. مثلاً اهالی شهری فعالیتهای روزانهشان را با خونسردی بیشتری انجام میدهند و اگر از آن سریعتر انجام دهند برایشان غیرطبیعی است و بالعکس.
طبیعتاً وقتی دو انسان که در دو بافتار متفاوت رشد و پرورش یافتهاند، تصمیم به تعامل میگیرند (به دلیل همان تفاوتهای موجود)، از رفتارهای یکدیگر دچار سوءتعبیر خواهند شد و ممکن است برای انجام فعالیت مشترک سادهای دچار مشکل شوند.
عدم انعطافپذیری
انعطافپذیری یعنی توانایی سازگاری و انطباق با شرایط جدید و غیرقابل پیشبینی و رفتارهایی که از نظرمان نامتعارف و عجیب هستند. نکته قابل تأمل که باید به آن دقت داشت، این است که هرچه از نظر ما عجیب و متفاوت باشد، لزوماً غلط و اشتباه نیست.
اگر شخصی کارهایش را با طمأنینه انجام میدهد و میزان فعالیت روزانهاش کمتر از شماست لزوماً به این معنا نیست که قصد فرار کردن از فشار کاری را دارد. قدم بعدی تمرین مهارت شفقت و مهرورزی است. هرچقدر در پذیرش نقصهایمان با خودمان مهربانتر باشیم، پذیرش ناکامل بودن دیگری که امری کاملاً طبیعی است هم برایم آسانتر خواهد بود.
باید بیاموزیم که کامل نیستیم و گاهی باعث رنجش دیگری میشویم، پس به جای قهر کردن باید عذرخواهی کنیم. باید بیاموزیم که کامل نیستم و گاهی فراموش میکنیم، پس به جای بهانه آوردن باید جبران کنیم. باید بیاموزیم که کامل نیستیم و گاهی کارها را اشتباه انجام میدهیم، پس به جای پافشاری بر شیوه نادرست، باید نحوه درست انجام دادنش را بیاموزیم.
کمالگرایی
بسیاری از ما ناخواسته تحت تأثیر تربیتهای سختگیرانه آموزشی خود هستیم و این بدان معناست که خطا «باید» به کمترین میزان خود برسد. بنا بر اصیل بودن ماهیت زندگی، بسیاری از اتفاقات از کنترل و اراده ما خارج هستند و شاید عاقلانه این باشد که «باید»ی برای نحوه انجام دادن فعالیتهایمان و به تبع آن روابط بین فردی نگذاریم.
هر چه کمالگراییمان بیشتر باشد، چارچوبهای محکمتری برای پذیرش دیگری تعریف میکنیم و این یعنی سختتر شدن شکلگیری تعاملاتمان. شاید همگی این عوامل باعث میشود که نتوانیم از دریچه دیگری دنیا را ببینیم و جهان پیرامونمان را درک کنیم.
با اینکه دیگری را دوست داریم و هرگز نمیخواهیم باعث ناراحتیاش شویم اما به او آسیب میزنیم. زبان صحبت کردن با او را نمیدانیم و از بیان سادهترین نیازها و درخواستهایمان، عاجزیم. با تمام این ناکارآمدیها، شاید مهارتی باشد که بتواند تعاملات بین فردیمان را تسهیل کند.