کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
شکی نیست که از میان کشورهای متفاوتی که تاکنون روند رگولاسیون را کلید زدهاند، روند آن در ایالات متحده از باقی گزینههای بهمراتب جنجالبرانگیزتر و مبهمتر بوده است. برای مثال، «سم بنکمنفرید»، مؤسس صرافی افتیایکس در مصاحبهای وضعیت فعلی روند رگولاسیون در این کشور را «تلاشی از سوی حزب سیاسی برای جور کردن مقامات سیاسی و کنترل بازار» توصیف کرده است.
عدم شفافیت این روند تنها محدود به ماهیت سیاستهای احتمالی و مورد بحث نیست. واضح است که دولت آمریکا هنوز در برابر صنعت رمزارزها برنامه فراگیر و مشخصی ندارد و این امر باعث شده هر نهادی که ارتباطی با اقتصاد این کشور دارد، خود را در نقش نهاد مسئول برای رگولاسیون رمزارزی ببیند.
در ابتدای این روند کمیسیون اوراق بهادار ایالات متحده که بهطور مختصر اسایسی (SEC) خوانده میشود، یکی از پررنگترین نقشها را در پیشبرد روند ضدرمزارزی ایفا میکرد. به مرور زمان اما فدرالرزرو آمریکا به ریاست «جروم پاول» و وزارت خزانهداری به رهبری «جنت یلن» هر کدام با سیاستها و راهبردهای رگولاتوری جدیدی وارد میدان شدند که در بسیاری موارد با آنچه سایر نهادها در حال تلاش برای آن هستند، تفاوت و تناقض بسیار دارد.
اما همه اینها شاید در مقایسه با مشکلی که سیاستگذاری کلی آمریکا در ۶۰ سال اخیر تجربه کرده، کوچک باشند. البته داریم از بافت دوقطبی سیاستهای آمریکا و دشواری تصویب مؤثر لایحهها سخن میگوییم. دور از ذهن نیست که بگوییم در جهان سیاست آمریکایی، بهندرت موضوع و مشکلی وجود دارد که هر دو حزب غالب این کشور، یعنی جمهوریخواهان و دموکراتها بتوانند بر سر آن تفاهم پیدا کنند.
یک از نمونههای بارز آن سیاست خدمات سلامت عمومی این کشور است که میتوان گفت در هر دوره انتخابات این کشور از دهه ۸۰ میلادی تاکنون موضوعیت داشته، اما دوگانگی و عدم قابلیت تصویب مؤثر، این کشور را از ایجاد تغییر معنادار در این زمینه محروم کرده است.
با در نظر داشتن چنین فضای سیاسی در دولت آمریکا، آیا موضوعی مانند رمزارز که به خودی خود بحثبرانگیز است، بیش از پیش بین احزاب درگیر فاصله انداخت؟ یا اینکه بر خلاف تمام انتظارات موفق خواهد شد اتحادی بین دو حزب ایجاد کند که زمینه تصویب لایحهها و قانونگذاری مؤثر را فراهم کند؟
زمینهها
محتملترین سناریو برای یک اتحاد بینحزبی در سیاستهای آمریکا، وضعیتی خواهد بود که در آن رمزارزها به قدری مشکلساز تلقی شوند که مشکلات آنها به طرز فزایندهای از فواید آنها بیشتر شناخته شود. در چنین صورتی تصویب سریع و یکباره لایحهها با موافقت دو حزب دور از ذهن نیست.
هرچه باشد سنا و مجلس نمایندگان پیشتر نشان دادهاند که در صورت بروز سناریوهای حساسی مانند جنگ همسوی با یکدیگر رأی خواهند داد. در حال حاضر دور از ذهن نیست که بگوییم وضعیت فعلی بازار و صنعت رمزارزها به گونهای است که برخی سیاستمداران آمریکایی میگویند رمزارزها امنیت مالی شهروندان و سرمایهداران کوچک را به خطر میاندازند.
اما مهم است که درک کنیم تلقیشدن یک چیز توسط قشر سیاسی آمریکا آن را با واقعیت برابر نمیکند. رمزارزها بهطور حقیقی خطر بزرگی نیستند، اما درک قشر سیاسی از بازار و صنعت رمزارزها به ضعف شهرت دارد. در این بین، اتفاقات اخیر مانند سقوط ترا یواسدی و البته بلوکهکردن سرمایه مشتریان توسط شرکت سلسیوس ذرهبین را بیشتر از همیشه روی صنعت رمزارزی قرار داده است. جنت یلن از همین حالا وعده «رگولاسیون فراگیر» را داده است.
سناتور دموکرات نیویورک در مصاحبهای بهتازگی گفته است: «تهدیدی که هماکنون توسط رمزارزها و وب ۳ به وجود آمده، همان تهدیداتی است که در روزهای ابتدایی ابداع وب ۲ شاهد آن بودیم. در آن زمان از قانونگذاری و رگولاسیون وب ۲ غافل شدیم و این فناوری نقش پررنگی در ایجاد اختلاف در کشور و آسیبزدن به قشر جوان ایفا کرد؛ اشتباهی که نمیتوانیم درباره وب ۳ تکرار کنیم.»
اولین لایحه دوحزبی؟
هرچند برای بسیاری احتمال تدوین یک لایحه از سوی نمایندگان دو حزب اتفاقی در آینده دور محسوب میشد، اما واقعیت متفاوت است. از همین حالا لایحهای توسط دو سناتور که هر کدام از حزبهای مختلف هستند، تدوین شده است؛ امری که میتواند زنگ خطری جدی برای صنعت رمزارزی باشد. مشترکبودن عامل تدوین یک لایحه میان دو حزب، تا حد کلانی نقش سیاستهای بینحزبی را کاهش میدهد و این امکان را میدهد تا هر نماینده یا سناتور بهطور حقیقی رأی خود را در خصوص آن صادر کند؛ اتفاقی که با جو فعلی ضدرمزارزی در شاخههای مختلف دولت آمریکا میتواند برای کریپتوییها گران تمام شود.
لایحه مورد بحث توسط سناتور «کریستن جیلیبرند» از نیویورک که نماینده حزب دموکرات است و سناتور «سینتیا لومیس» که نماینده حزب جمهوریخواه از ایالت وایومینگ است، تدوین شده است. این لایحه به سه بخش جداگانه تقسیم شده که هر کدام هدفی جداگانه را دنبال میکنند.
اتفاقات اخیر مانند سقوط ترا یواسدی و البته بلوکهکردن سرمایه مشتریان توسط شرکت سلسیوس ذرهبین را بیشتر از همیشه روی صنعت رمزارزی قرار داده است. جنت یلن از همین حالا وعده «رگولاسیون فراگیر» را داده است
در بخش اول این لایحه بر لزوم ایجاد یک چهارچوب مؤثر مالیاتی که به شکل فراگیر بتواند در انواع محیطهای رمزارزی پیادهسازی شود، تأکید شده است. همچنین در این بخش به ایجاد پروتکلهایی برای ارائه مجوز فعالیت به استیبلکوینها پرداختهاند؛ پروتکلهایی که از نظر جیلیبرند میتوانستند از سقوط ترا یواسدی جلوگیری کنند.
بخش دوم این لایحه در خصوص امنیت سایبری است. در این بخش به مفهوم جالب رگولاسیون خودمحور برای شرکتها اشاره شده و به نیازمندیهای چنین روندی توجه شده است. همچنین ایجاد کارگروههای جدیدی تحت کمیسیون رگولاتوری فدرال برای بررسی تهدیدات امنیتی وضعشده توسط رمزارزها مورد نظر است. در بند آخر این بخش نیز به تأثیرات زیستمحیطی ماینینگ توجه شده است.
اما شاید آخرین بخش این لایحه را بتوان مهمترین بخش آن قلمداد کرد. در این بخش پیشنهاد شده تا دستهبندی رمزارزهای مشمول رگولاسیون از «اوراق بهادار» به «داراییها» تغییر کند، اما چرا این تغییر مهم است؟ در حال حاضر دستهبندی رمزارزها بهعنوان اوراق بهادار آنها را تحت نظارت فرضی SEC قرار میدهد، اما تغییر تعریف رمزارزها به سمت داراییها، نهاد دیگری به نام کمیسیون تبادلات کالا (CFTC) را بهعنوان نهاد اصلی مسئول نظارت بر بازار و صنعت رمزارزی تعیین خواهد کرد.
با وجود پستی و بلندیها و برخی از نوآوریهای موجود در این لایحه که آن را از بسیاری از لایحههای پیشین متمایز میکند، بینحزبیبودن منشاء تدوین آن، کماکان انقلابیترین ویژگی آن است.
منتقدان چه میگویند؟
مسیر رگولاسیون تنها به واسطه دوحزبیشدن تعدادی از لایحهها هموار نمیشود. بسیاری از نمایندگان و کارشناسان از همین حالا در نقد این لایحه سخن گفتهاند. یکی از اصلیترین انتقادات واگذاری نظارت و قانونگذاری به کمیسیون تبادلات کالاست، از این نظر که بسیاری، تواناییها و منابع این سازمان برای قانونگذاری مؤثر بر صنعتی به وسعت رمزارزها را کافی نمیدانند.
«مالی وایت»، مهندس نرمافزار و بلاکچین و از کارشناسان صنعت رمزارزی در این مورد چنین میگوید: «این لایحه به خودی خود نشاندهنده میل به همکاری از سوی دو حزب است که میتوان آن را بهعنوان یک دستاورد قلمداد کرد، اما تقریباً در تمامی زمینههای دیگر دست رگولاسیون در مواجهه با صنعت رمزارزی تضعیف شده که دقیقاً چیزی است که امثال شرکت سلسیوس به آن نیاز دارند تا با تخلفاتشان قصر در بروند.
واضح است که رمزارزها در حال حاضر بیشتر به اوراق بهادار شبیهاند تا دارایی. عموم خریداران بهدنبال سود از خرید خود هستند و SEC همواره نهاد اصلی نظارت بر چنین مواردی بوده است. با این حال این لایحه تنها شروع راه همکاری دوحزبی است و آیندهای که توسط آن رسم شده، امیدوارکننده است.»