کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
وقتی کسبوکارهای رمزارزی خیلی جدی خود را نشان دهند و مواضع چراغخاموش بودن را کنار بگذارند، قطعاً تأثیر مثبت روی رفتار حاکمیت با آنها و این مدل کسبوکارها را شاهد خواهیم بود. نریمان امانی، مدیر صرافی رمزارز سیتکس میگوید با آگاهسازی حاکمیت و عموم مردم، حاکمیت نیز درمییابد که این مدل کسبوکارها حرفی برای گفتن دارند و مردم نیز به این مدل کسبوکارها اعتماد دارند.
در واقع ورود مردم به عرصه مالی جدید در دنیا را راحتتر میپذیرند. مجموعه سیتکس شرکتی در حوزه آیتی است که حدود ۲۰ سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده است. کار آنها در ابتدا با انواع و اقسام پروژههای نرمافزاری و سختافزاری شروع شد، اما از پنج سال پیش یعنی حدود سال ۱۳۹۵، وارد حوزه رمزارز و بلاکچین شدند.
در این مدت، در انواع حوزههای بلاکچین مانند ماینینگ، تریدینگ و سرمایهگذاری فعالیت داشتهاند و دو، سه سالی است که بهطور خاص روی حوزه بلاکچین فعال هستند. در حوزه بلاکچین، چه در حوزه کریپتوکارنسی و چه نرمافزاری، پروژههای مختلفی را در دست اجرا دارند و از حدود یک سال و نیم پیش صرافی رمزارز خود را ایجاد کردهاند که در حال حاضر عمده تمرکز شرکت روی این بخش است.
در حال حاضر سیتکس در چه مرحلهای است؟
اگر منظورتان صرافی است، باید بگویم که اکنون پروژه راهاندازی شده و مردم از آن استفاده میکنند، اما بهدلیل رویکردی که در حوزه فناوری داریم، چندان تلاش نکردیم تا صرافی رمزارز را با ماهیت فعلی آن معرفی کنیم و بیشتر بهدنبال ایدههای نو در این حوزه هستیم و از صرافی بهعنوان ابزاری نو که بتواند سایر پروژههایمان را پیش ببرد، استفاده میشود.
در این مقطع پروژه دیگری هم داریم مثل پروژه سیوا که بخشی از کار صرافی است و پروژه صندوقداری غیرامانی است. بهطور کلی روال برنامههای سیتکس به این سمتوسو در حال حرکت است.
درباره ایدهها و پروژههای دیگر سیتکس و برنامههای آتی خود بیشتر توضیح میدهید؟
فناوری بلاکچین حوزهای نو است و هر روز در این بخش اتفاقات جدیدی در حال وقوع است. از متاورس و انافتیها گرفته تا حوزههای دیفای و اپلیکیشنهایی که شاید اصلاً در حوزه کریپتوکارنسی هم فعال نباشند، ولی جذابیتهای دیگری دارند.
مجموعه ما در تلاش است در تمام راهحلهایی که بلاکچین میتواند برای صنایع مختلف ارائه دهد، فعالیت کند. در بعضی موارد پروژههایی را هم در دست داریم که برای صنایع مختلف مناسب است. در برنامه آیندهمان قصد داریم تمرکزمان را روی پروژههای دیفای بگذاریم و به سراغ اپلیکیشنهای مادی که در بستر بلاکچین هستند، برویم.
با توجه به اینکه شما تمرکز خود را روی بلاکچین و رمزارز گذاشتهاید، فکر میکنید موضع رگولاتور باید چگونه باشد تا هم تنظیمگری در این حوزه اتفاق بیفتد و هم به کسبوکارها آسیبی وارد نشود؟
با ورود فناوریهای نو، خواهناخواه چالشهایی در حوزه رگولاتوری نیز ایجاد میشود. چون مسئله بلاکچین موضوعی جهانی است، وضع قوانین برای کنترل و پیگیری رگولاتوری نیز میتواند برگرفته از تجربیات کشورهای پیشرفته باشد و میتوانیم در قانونگذاری و تنظیمگری از آنها الگوبرداری کنیم. کشورهای دیگر توانستهاند از فناوری بلاکچین در بخشهای مختلف استفاده کنند، بنابراین نظام حاکم بر این کشورها تنظیمگری را انجام داده است.
به نظرم در این حوزه، رگولاتوری باید اندکی انعطاف نشان دهد؛ زیرا بلاکچین، حوزه جدیدی است و هر روز نیز اتفاقات جدیدی در آن میافتد و بهروز میشود. چنانچه بدون توجه به اینکه این موضوع جدید است و قرار است اتفاقات جدید در این حوزه تجربه شود، برای آن قوانین وضع شود، عملاً راه را بر پیشرفت این فناوری در کشورمان میبندیم.
وقتی فناوری جدیدی وارد میشود، کسبوکارهای نو خیلی راحتتر به سراغ آن میروند تا بتوانند از ابعاد آن فناوری آگاه شوند. حاکمیت نگاه کلانتری به قضیه دارد و معمولاً وارد جزئیات و آینده آن نمیشود؛ بنابراین کسبوکارهای نو باید بهعنوان یک مشاور در کنار حاکمیت حضور داشته باشند، حتی اگر آنها را نپذیرند.
کدام نهاد را برای تنظیمگری این فضا مناسبتر میدانید؟
چالشی که در این حوزه نوپا وجود دارد و تعیین رگولاتور مناسب برای آن را دشوار میکند، این است که بستگی دارد بخواهیم از چه بُعدی به آن نگاه کنیم. اگر بخواهیم از دیدگاه چالش مالی به آن نگاه کنیم، نهادهای مالی برای رگولاتوری مناسباند و اگر بخواهیم نگاه فناورانه به آن داشته باشیم (که بسیار منطقی و بجاست) باید از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در امر رگولاتوری کمک بگیریم.
اما بهتر آن است که بهدلیل جامعیت این حوزه، کمیتهای متشکل از نهادهای اقتصادی، حقوقی و فناوری اطلاعات، رگولاتوری این بخش را بر عهده بگیرند تا بتوانند تمامی ابعاد آن را پوشش دهند. ضمن آنکه بخش مهمی از کسبوکارهای مهم در آینده در این حوزه شکل میگیرند و لازم است در این رگولاتوری، دیدگاه کسبوکارهای خصوصی در امر سرمایهگذاری نیز دخالت داده شود و نظرات آنان پرسیده شود.
بعضیها معتقدند کسبوکارها خودشان باید دستبهکار شوند و رگولاتور را آگاه کرده و در تنظیمگری کمککننده باشند. نظر شما چیست و چه کارهایی میتوان در این بخش انجام داد؟
نکتهای که وجود دارد این است که وقتی فناوری جدیدی وارد میشود، کسبوکارهای نو خیلی راحتتر به سراغ آن میروند تا بتوانند از ابعاد آن فناوری آگاه شوند. حاکمیت نگاه کلانتری به قضیه دارد و معمولاً وارد جزئیات و آینده آن نمیشود؛ بنابراین کسبوکارهای نو باید بهعنوان یک مشاور در کنار حاکمیت حضور داشته باشند، حتی اگر آنها را نپذیرند.
این حوزه، حوزه مالی است؛ بنابراین نیاز است مردم نسبت به این بخش آگاه شوند تا بدانند در حال ورود به چه دنیایی هستند و در واقع، این وظیفه کسبوکارهاست که در حوزه اطلاعرسانی، هم در کنار مردم و هم در کنار حاکمیت باشند و به آنها مشاوره دهند.
مسئله رگولاتوری و دیدگاه حاکمیت به این حوزه، نهتنها در ایران، بلکه در کشورهایی که حتی دید بازتری به مسئله فناوری دارند، سختگیرانه است. حالا شاید میزان سختگیریها به اندازه ایران نباشد، اما شاهد هستیم آمریکا هفته گذشته لایحهای تصویب کرد که مسئله تنظیمگری رمزارزها را ذیل مسائل امنیتی قرار داد و همین لایحه، تأثیری چشمگیری در قیمت کریپتوکارنسیها داشت. به نظر شما، چرا کشورهای لیبرال و پرچمدار نوآوری و فناوری، گاهی موضع سختگیرانه در پیش میگیرند؟
موضع سختگیرانه نسبت به کریپتوکارنسیها نشان میدهد تنظیمگری از سوی حاکمیت وجود ندارد – البته در مورد سیاستهای یک کشور خاص صحبت نمیکنم – اما بهطور کلی، اگر اصول و چارچوب تنظیمگری در یک کشور رعایت شود، خطرات امنیتی کمتری برای آن کشور ایجاد میشود و جلوی اتفاقات ناخوشایند را نیز میگیرد. ولی اگر مبنا بر این باشد که مانع فعالیت این مدل کسبوکارها شویم، دیواری کشیدهایم که تبعات منفی آن، حتماً به جامعه و حاکمیت نیز برمیگردد.
سیتکس تابهحال جذب سرمایه داشته یا برنامهای برای جذب سرمایه در آینده دارد؟
خیر. این شرکت برنامهای برای جذب سرمایه ندارد.
طی این چند سال که فعالیت داشتهاید، مهمترین چالشهایی که با آن مواجه بودهاید، چه بودهاند؟
در این حوزه، مهمترین چالش، همان مسئله رگولاتوری و مواجهشدن با قوانین موجود است. سیتکس بهصورت جدی در حوزه ماینینگ و ساخت تجهیزات مربوط به آن فعالیت میکرد و خیلی هم خوب پیش میرفت، اما از زمانی که بحث رگولاتوری و جمعشدن ماینینگها پیش آمد، از این فضا ناامید و دور شدیم و این فعالیت را کنار گذاشتیم. آنجا بود که جرقهای زده شد و دریافتیم باید به بخش آموزش و آگاهسازی مردم و حاکمیت توجه بیشتری کنیم.
چشمانداز شما از بازار و رگولاتوری این حوزه در ایران، در بلندمدت و کوتاهمدت چیست؟
در حوزه بازار، استقبال عمومی بسیار زیاد است و حتی بسیاری اوقات از اینکه مردم اینقدر پذیرای فناوریهای جدید هستند و حتی استدلال میکنند، متعجب میشویم و اگر این آگاهی به همین صورت پیش رود، چشمانداز آینده بازار را خیلی مثبت و روشن ارزیابی میکنم.
از منظر رگولاتوری هم باید گفت به این دلیل که در آینده اتفاقات خوبی در این بازار میافتد، حاکمیت چارهای ندارد جز اینکه به سمت تنظیم قانونی پیش برود که آن قانون به نفع مردم باشد و کشمکشها خاتمه یابد. در خاتمه، امیدوارم کسبوکارها بتوانند با قوای بیشتری به طیکردن مسیری که در آن هستند، ادامه دهند.