کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
در شمال اسکاتلند دریاچهای وجود دارد به نام لُخنِس؛ دریاچهای با طول بیش از ۳۶ کیلومتر و عرضی در حدود سه کیلومتر. اطراف دریاچه هتلهای کوچک و مهمانخانههایی به سبک اسکاتلندی ساخته شده که خاطرات بهیادماندنی برای توریستها میسازند. طبیعت زیبای این منطقه تنها چیزی نیست که مردم را جذب خودش میکند؛ اینجا سالها خانه هیولایی بوده که به هیولای دریاچه لُخنس معروف است؛ چیزی که محلیها به آن میگویند «نِسی». از ۱۵۰۰ سال قبل برخی این هیولا را میدیدهاند و عکسی از این هیولا وجود دارد که مربوط به سال ۱۹۳۳ است. این هیولا را سالها افراد زیادی دیدهاند و حتی جزئیاتی دقیق از آن منتشر کردهاند.
کار تا جایی پیش رفت که چند گروه از دانشمندان هم با بررسی DNA موجود در آب دریاچه سعی کردند ردی از این جانور ماقبل تاریخ بیابند. نظریههایی هم درباره اینکه چگونه یک جانور مربوط به دوران دایناسورها توانسته است در آبهای لخنس زنده بماند، طرح شد و در نهایت مشخص شد حتی آن عکس سال ۱۹۳۳ هم ساختگی بوده است!
سالها با یک توهم توریستها به شمال اسکاتلند کشیده شدند و حتی امروز دیگر برای کسی مهم نیست که چنین هیولایی وجود نداشته و همه آن فیلمها و مستندها و گزارشها توهم و گزارش توهم بوده است. ذهن انسان دروغ را دوست دارد و شیفته روایتهای جذاب است؛ همین شیفتگی است که سینما را توجیهپذیر میکند. مردم به سینما میروند تا ساعتی از دنیای واقعی دور شوند و در یک دنیای تخیلی زندگی کنند.
متأسفانه دنیای کسبوکار واقعی است؛ آنچه میتواند مخدر انسانها در دنیای واقعی باشد، در عالم کسبوکار به سم کشنده تبدیل میشود. کسبوکارها در همه دورانها بودهاند. اگر دوران ماقبل مدرن شدن را کنار بگذاریم، در ۱۰۰ سال اخیر در همه شرایط کسبوکارها فعالیت کردهاند؛ بالا و پایین داشتهاند و در هر دورهای شاهد ظهور و سقوطها بودهایم، ولی این کسبوکارها بودهاند که توانستهاند مهمترین بازیگر خلق محصول و خدمت در جهان باشند.
تاریخ تحول کارآفرینی در جهان را هم که بررسی کنیم، متوجه تغییر و تحولات میشویم. زمانی کارخانهها مهم بودند و خط تولید، زمانی کمپانیها و شرکتها و زمانی استارتاپها و شیوههای نوین خلق ارزش. استارتاپ پاسخ به شرایط بوده است برای چابکتر بودن و قرار نبوده جایی برای توقف باشد و هدف نهایی. کسبوکارها و علم مدیریت در دورههای گوناگون شاهد تغییر در رویکردها بودهاند؛ هرگز آن چیزی که به آن رسیدهایم، نقطه پایانی نبوده و در پاسخ به دگرگونیها همیشه راهکار جدیدی یافتهایم.
بدترین انتخابها توسل به توهم بوده است؛ آنچه پایان کسبوکارها را رقم میزند، توهم است؛ چراکه کسبوکارها حتی میتوانند روزهای بحرانی را هم پشت سر بگذارند. در حالی که توهم آنها را به مسیری میبرد که در نهایت چیزی از آنها باقی نمیماند. کسبوکارهای بزرگ امروز جهان دورههای سخت تاریخی را پشت سر گذاشتهاند و افتخار کشورها امروز به کسبوکارهایی است که به نماد کشورها تبدیل شدهاند.
هر کشور توسعه یافتهای را که در نظر بگیریم، دهها کسبوکار را میتوانیم نام ببریم که به نماد آن کشورها تبدیل شدهاند؛ کسبوکارهایی که روابط گستردهای با دولتها دارند و هدفشان خلق ارزش است.
منکر بحران نیستم؛ منکر چالشهای پرشمار این روزها نیستم که من و همکارانم در «راهکار» زخمخورده بیدرایتیها هستیم و محکوم به تحمل شرایطی که ابعاد آن از اختیار ما بیرون است. معتقدم بسیاری از موضوعات در اختیار ما نیست، ولی تصور میکنم در شرایط سخت و بحرانی هم میتوان از خلق ارزش صحبت کرد.
حتی در شرایط جنگ هم نانوا باید نان بپزد و مردم برای تأمین نیازهای خود محتاج کشاورز هستند. تکرار مکرر چالشهای پرشمار این روزها حکم مخدری را دارد که بهمثابه هیولای دریاچه لخنس عمل میکند. از نظر روانی بسیاری را تخلیه میکند و میتوانیم مقصری برای همه نرسیدنها بیابیم.
آنچه امروز نیاز داریم توهم نیست؛ نه امید و نه ناامیدی؛ این روزها نیاز به افراد شجاعی داریم که افسانه هیولای دریاچه را کنار بگذارند و به مسئلههایی که میتوان برایشان راهحل پیدا کرد، فکر کنند. این تعریف کارآفرینی است؛ این تعریف استارتاپ است. اگر قرار بود همه چیز بر وفق مراد باشد و آنوقت صحبت از کارآفرینی و استارتاپ کنیم، چه چالشی را حل کرده بودیم؟ عبور از بحران کار سختی است؛ سختترین کار دنیا و آنها که انتخاب میکنند در فضای کسبوکارها فعال باشند، سختی کارهای سخت را باید به جان بخرند.
حالا وقت شروع کردن است.