کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
هفته گذشته نشست مشترکی داشتیم با حضور بنده و جناب آقای اسلامی، رئیس سازمان نصر تهران و آقایان محمد خلج، مدیرعامل اسنپ و رضا الفتنسب، سخنگوی اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی. در این نشست بهصراحت درباره اتحادیه کسبوکارهای مجازی و نقش مهم این نهاد صنفی برای آینده کسبوکارهای نوآورانه صحبت کردیم.
موارد و حاشیههایی هم بود که بهصراحت و بدون پردهپوشی مطرح شد. خلاصه این نشست این بود که ما همه در یک جبهه میجنگیم و باید مراقبت کنیم که خدای ناکرده سوءتفاهمها بر ارتباطات ما سایه نیندازد؛ ما همه سوار بر یک کشتی هستیم و میخواهیم با کمک هم شرایطی را ایجاد کنیم تا بتوانیم به توسعه اقتصاد نوآوری در ایران کمک کنیم. درباره محتوای جلسه اجازه دهید فعلاً چیزی نگویم تا از طریق کانالهای مناسب رسانهای و بهصورت رسمی اطلاعرسانیها انجام شود.
آنچه میخواهم به بهانه این جلسه بگویم این است که ما همه در یک جبهه مشخص فعالیت میکنیم. در فضای اقتصادی سه ستون اصلی داریم؛ دولت و نهادهای ناظر حاکمیتی، کسبوکارها و فعالان اقتصادی و نهادهای صنفی و در نهایت مردم و مصرفکنندگان و نهادهای حمایتی از حقوق مردم.
در این مثلث مردم و کسبوکارها از یک جنس هستند. این حرف به معنای اینکه کسی در مقابل کس دیگری قرار دارد، نیست؛ منظور این است که کسبوکارها و فعالان اقتصادی دغدغههای نزدیکتری به دغدغههای مردم دارند و در این میان حاکمیت و نهادهای نظارتی وجود دارند تا شرایط را تسهیل کنند.
موضوعاتی مانند انحصار باید توسط دولت دنبال شود و جلوی آن گرفته شود. دولت کارش این است که شرایط را برای فعالیت کسبوکارها تسهیل کند؛ البته در عمل میبینیم که چقدر از این حرف دور هستیم و متأسفانه هر روز شاهد این هستیم که بخشی از دولت چگونه چوب لای چرخ کسبوکارها میگذارد.
علی ایحال با اینکه هیچکدام از این سه رأس مثلث در مقابل هم نیستند و هدف نهایی همه هم رشد اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی مردم است، ولی لازم است در بخش کسبوکارها با هماهنگی و در راستای منافع عموم حرکت کنیم.
نهادهایی مانند اتحادیه کشوری کسبوکارهای مجازی در کنار نهادهایی مانند سازمان نظام صنفی رایانهای میتوانند زمینه مطالبهگری بیشتر را فراهم کنند.
نهادهای صنفی باید از دولت و حاکمیت مطالبهگری کنند. یک کسبوکار بهتنهایی نمیتواند این نقش را بازی کند و جمعشدن کسبوکارها زیر یک پرچم به آنها جرئت و جسارت مطالبهگری میدهد. همه ما تجربه کردهایم و میدانیم که ادبیات رگولاتورها در ایران تا چه حد از بالا به پایین است و متأسفانه برخی که فرصت نزدیکی به رگولاتورها را پیدا میکنند، به جای مطالبه مطالبات صنفی، معمولاً مطالبهگر خواستههای شخصی و کسبوکاری خودشان هستند.
صنف و اصناف با وجود همه چالشها و محدودیتهایی که دارند تا همین امروز هم توانستهاند حتی بهصورت نیمبند پرچم مطالبهگری را بالا نگه دارند؛ بهعنوان نمونه در ماجرای طرح صیانت، اگر نبود این همگرایی مثالزدنی نهادهای صنفی در مخالفت با طرح، شاید تا همین امروز طرح تصویب شده بود و تمام.
با اینکه قانون در زمینه کسبوکارهای مجازی و مبتنی بر فناوری تناقض دارد، ولی ما چارهای نداریم که تا زمان اصلاح قوانین در همین چهارچوب بهصورت مسالمتآمیز فعالیت کنیم. سازمان نصر بر مبنای قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای شکل گرفته و اتحادیه کسبوکارهای مجازی و اتحادیه فناوران رایانه بر مبنای قانون نظام صنفی.
حالا اینکه چرا قانونگذار پیشبینی این تناقضها را نکرده که اینچنین ما را دچار مشکل کند، موضوع این یادداشت نیست و اصلاح آن هم در کوتاهمدت ممکن نیست.
تا آن زمان دوستانمان، چه در اتحادیه کسبوکارهای مجازی، چه در سازمان نظام صنفی رایانهای باید تلاش کنند مطالبهگر خواستههای کسبوکارها و صدای رسای آنها در برابر حاکمیت و رگولاتورها باشند.
امیدوارم با حضور افرادی مانند محمد خلج، رضا الفتنسب و میلاد منشیپور و سایر کسانی که دغدغه صنفی دارند، شاهد تشکیل یک اتحادیه قوی و به دور از حاشیه باشیم که بتوانند مطالبهگر خواستههای کسبوکارها باشند، نه اینکه خود به مانعی بر سر راه کسبوکارها تبدیل شوند.