استارتاپهای سلامت انتظار داشتند با روی کار آمدن دولت نسبتاً اصلاحطلب مسعود پزشکیان، فضای قانونگذاری و رگولاتوری نوآوری به نفع آنها بچرخد. این انتظار بر مبنای وعدههای انتخاباتی و ترکیب کابینهای بود که ظاهراً قرار بود نگاه جدیدی به فناوری داشته باشد.
اما آنچه در ماههای اخیر رخداده، نهتنها این امیدها را برآورده نکرده؛ بلکه وضعیت را در برخی حوزهها و اکوسیستمها مبهمتر از گذشته کرده است. البته که نباید منکر گشایشها و درمجموع نگاه مثبت دولت به نسبت آنچه در دوره عیسی زارعپور و همفکرانش بر فناوری کشور میگذشت بود؛ ولی انتظارها از «دولت مسعود» حداقل در بین اکوسیستم نوآوری فراتر از دعواهایی است که این روزها روی دایره پهن شده است.
زنجیره تصمیمات تهاجمی
ماجرا از اواخر اردیبهشت آغاز شد. انجمن داروسازان ایران در نامهای رسمی به رئیسجمهور، پلتفرمهای فروش آنلاین دارو را «مفسدهآفرین» خواند و خواستار لغو فوری مصوبه توزیع دیجیتال دارو شد. این نامه که پلتفرمهای آنلاین را به ایجاد «مفسدههای غیرقانونی» متهم کرده بود، زمینهساز اقدامات بعدی شد.
به فاصله کمی بعدازاین کشمکشها، سازمان غذا و دارو تیر خلاص را به کسبوکارهای مجازی زد و ضمن «ممنوعیت همکاری داروخانهها با پلتفرمهای اینترنتی»، آنها را تهدید کرد که «با متخلفان برخورد میکند.»
کمیسیون سلامت دیجیتال سازمان نظام صنفی رایانهای کشور در بیانیهای تند به این بخشنامه اعتراض کرد و آن را «بیسابقه و برخلاف سیاستهای ملی» خواند. اتحادیه کسبوکارهای مجازی نیز واکنش تندی نشان داد و این تصمیمات را مصادره زنجیره تأمین دارو و اعمال انحصار اطلاعات تجاری دانست.
مهدی خدادادی، مدیرعامل پلتفرم «دکتر ساینا» هم در انتقادی تند نوشت: «بیش از سه سال است سازمان غذا و دارو و انجمن داروسازان نهتنها کشور را سر کار گذاشتند، بلکه با استراتژی اجرای بد دارند قانون مصوب را به سخره میگیرند.»
بسیاری دیگر از چهرههای صنفی استارتاپیها شخصی یا نیمهرسمی اعتراضشان را مطرح و با همان ادبیات مرسوم تقابلی که در این سالها میان این دو جناح باب شده، حمله پزشکان مدافع وضع موجود را با پاتکی بسیار شدید پاسخ دادند. اما گویا این بار ماجرا فرق میکند و داشتههای دو طرف در این تک و پاتک خیلی برابر نیست.
بمب این دعوا روز شنبه منفجر شد. اول هفته جاری مسعود پزشکیان در پارافی به وزیر ارتباطات یادآوری کرد که در موضوعات مرتبط با اقتصاد سلامت باید با وزارت بهداشت هماهنگ باشد. این پاراف نهتنها نشاندهنده تقویت موضع جبهه سلامت بلکه نمایانگر تضعیف جایگاه وزارت ارتباطات در حوزهای است که قرار بود یکی از اولویتهای دولت جدید باشد.
به نظر میرسد حامیان نوآوری از همان ابتدا باید میدانستند وقتی یک جراح قلب رئیسجمهور باشد و محمدرضا ظفرقندی وزیر بهداشت، خیلی سادهانگارانه است که فکر کرد با چند کمپین شبکههای اجتماعی و بیانیههای تندوتیز نهادهای صنفی تازهتأسیس میتوان کاری از پیش برد و حریف نهادهای صنفی قدرتمند و قدیمی و بانفوذ حوزه سلامت شد.
تغییر رویکرد با ورود مرد قدرتمند نظام سلامت
ادبیات تهاجمی استارتاپها در سالهای اخیر بهخصوص وقتی وزارت بهداشت و متولیان آن را متهم به عقبماندگی و تصمیمهای کوتهبینانه در موضوع نوآوری میکردند، اغلب از سوی مسئولان وزارت بهداشت و نظام سلامت، از جمله در نهادهای قدرتمندی چون سازمان غذا و دارو و نظامپزشکی، چندان جدی گرفته نمیشد.
نه کسی چیزی به دل میگرفت و نه مقامات بلندپایه حوزه سلامت واکنش درخوری نشان میدادند. با سیاست یکی به نعل و یکی به میخ نه امتیازی به استارتاپهای سلامت میدادند و نه بازیگران محافظهکار و قدرتمند و البته ثروتمند بازار بزرگ و پیچیده دارو را از خودشان میرنجاندند.
ولی به نظر میرسد با روی کار آمدن محمدرضا ظفرقندی بهعنوان وزیر بهداشت، ماجرا فرق کرده است. آنها که او را میشناسند میدانند که خیلی اهل مماشات با آنها که میخواهند ترکیب بازی را به هم بزنند نیست! مردی که برای موقعیتها و انتخابهای مختلف حوزه سلامت بازی میچیند بدیهی است که زیاد تحمل و صبوری در برابر تیر و ترکش و تهدید استارتاپها را نداشته باشد.
ظفرقندی، چهرهای مقتدر و صاحبنفوذ در نظام سلامت که خیلیها از او حساب میبرند و سالها نامش با سازمان نظامپزشکی گره خورده بود، احتمالاً به این نتیجه رسیده که وقت آن رسیده استارتاپها و فعالان نوآوری سلامت را کمی متوجه این موضوع مهم بکند که «کت تن کیست!»
اما در این میان، یک باخت بزرگ دیگر برای ستار هاشمی و وزارت ارتباطات ثبت شده است. ستار که هنوز وعدههای رفع فیلترینگ شبکههای اجتماعی و بهبود وضعیت اینترنت را نتوانسته جامه عمل بپوشاند و نهایت میزان صراحت و انتقادش را در شوخیها و طنازیهای یک برنامه تلویزیونی و از زبان صداپیشه «جناب خان» مطرح میکند.
حالا از یک سو با نامه تندوتیز رئیسش روبهروست و از سوی دیگر با اکوسیستم نوآوری که تا همینجا هم از دست او نالان و شاکیاند. آنها که به ستار خیلی بیشتر از این دل بسته بودند حسابی ناامید و سرخورده و عصبانیاند.
آقای پزشکیان؛ واکنشتان «توماچ» نبود؟
خیلی وقت بود استارتاپها یا بهتر بگویم اکوسیستم نوآوری با حریفی اینچنین قدرتمند پنجه در پنجه نشده بودند. خیلیها در شوک هستند. یکی از صریحترین و تندترین نامهها و اکتهای آقای رئیسجمهور در یک سال گذشته را در موضوعی شاهد بودهاند که کسی فکرش را نمیکرد تا این اندازه برای او اهمیت داشته باشد.
شاید موضوع دارو و پلتفرمهای فروش اینترنتی آن برای مسعود پزشکیان چندان مهم نباشد؛ اما محمدرضا ظفرقندی برای او آدم مهمی است. خیلی مهم. کسی که میتواند نظام سلامت را با آدمها، موضوعات و جریانات مختلف همراه یا رویگردان کند.
تحلیل ساده و یک پاراگرافی مجزا این است که آنچه امروز در حوزه سلامت دیجیتال رخ میدهد، فراتر از یک اختلاف ساده بین نهادهاست که ساختارهای سنتی قدرت، حاضر نیستند فضا را با بازیگران جدید تقسیم کنند و ترجیح میدهند با استفاده از کلیدواژههایی مانند جان مردم مقاومت خود را توجیه کنند… اما بازی این بار کمی پیچیدهتر شده است. چهره همیشه پیروز حوزه سلامت دوست ندارد تصویر شکستناپذیرش مخدوش شود.
واکنش آقای رئیسجمهور اما کمی زیادهروی و شوکآور بود. چه کسی اول یک هفته بهاری انتظار داشت بااینهمه مسئلهای که روی میز کار پزشکیان ریخته، او ضربتی و شلاقی به یک دعوای قدیمی ورود کند؟! آنهم در دعوایی که یکسرش استارتاپیهای خوشآبورنگ و همیشه امیدوار اقتصاد کشور بودند. آقای پزشکیان کمی «توماچ» نبود؟
ماجرا هرچه بود و با هر شدتی، فعلاً ستار یک هوک سنگین از ظفرقندی خورده. اما قطعاً بازی استارتاپهای سلامت راندهای دیگری هم در پیش خواهد داشت که نتیجه آن شاید آنقدر که ما فکر میکنیم هم جدی نباشد!