تنها چند روز طول کشید تا تابلو ابزارفروشی‌ها، نقش روی اتوبوس‌ها، تبلیغات متروها و تابلوهای تبلیغاتی سراسر شهر، تصویر دو دریل رونیکس را در کنار هم به نمایش بگذارند و در کنارشان نام رونیکس را (با فونتی چشمگیر) همراه با شعار تبلیغاتی‌اش درج کنند. اما کمتر کسی در آن روزها به شعار تبلیغاتی گیرای رونیکس توجه می‌کرد.
«آخرین ابزاری که می‌خرید!» آن‌قدر گیرا بود که بتواند در اولین نگاه توجه را به خود جلب کند، اما به شرط آنکه تصویر دو دریلی که کژتابی بصری ایجاد می‌کردند، در کنار هم نباشند. در روزهای حضور رونیکس در اغلب خیابان‌های بالاتر از مرکز شهر، کمتر کسی به شعار برند توجه می‌کرد و تصویر روی بیلبوردها با خنده و گاهی تمسخر در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد. کار آن‌قدر بالا گرفت که برخی از نهادهای رسمی هم به میدان نقد این تصویرها وارد شدند و برند رونیکس در فاصله کوتاهی بعد از این خنده‌ها و خشم‌ها، رویکرد تبلیغاتی خود را تغییر داد.
خیلی زود تصاویر میلاد کی‌مرام، با لباس‌کاری بر تن و ابزاری در دست، روی بیلبوردها نشست و دیگر مانعی برای دیدن شعار خوشایند رونیکس باقی نماند. شاید کی‌مرام یکی از بهترین چهره‌هایی بود که رونیکس برای تبلیغاتش می‌توانست از آن بهره بگیرد؛ مردی با چهره‌ای خشک و اندامی ورزیده که نقش‌های پیشینش هم او را با کانسپت مرد توانمند ابزار به دست بیگانه نمی‌کرد.
در فاصله اعتراض‌ها و انتقادها، تابلوهای مغازه‌هایی که در تبلیغات با رونیکس همراه شده بودند نیز تغییر کرد و تصویر مردهای ابزار به دست، به جای نقش دو دریل دردسرساز نشست. چابکی رونیکس در تغییر مسیر تبلیغاتی، وقتی با یک انتخاب خوب همراه شد، تأثیر حضور سلبریتی در تبلیغات این برند را دوچندان کرد.
میلاد کی‌مرام نه‌تنها روی بیلبوردهای رونیکس آن‌طور که باید نقشش را بازی کرده، بلکه در تیزر ویدئویی رونیکس هم تصویر مرد توانمند همه‌فن‌حریف را به‌درستی ایجاد کرده است. تقابل نقش او با مردی که نه ابزار مناسبی در اختیار دارد و نه از پس این‌کارها برمی‌آید، همه آنچه را که برند رونیکس قرار است به مخاطبش بگوید، بیان می‌کند.
یک پاسخ
منظور از شعار “رونیکس آخرین ابزاری که می‌خرید” اینه که همین ابزار میشه قاتل شما…