کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
ایلان ماسک زده زیر میز و بعد از کلی خبرسازی گفته از خرید توییتر منصرف شده است. آقای پرهیاهو که قرار بود در یک ارزشگذاری ۴۵ میلیارد دلاری این شبکه اجتماعی را بخرد، حالا میگوید که بهدلیل حجم بالای اکانتهای فیک و رباتهای فعال در توییتر قید این معامله را زده است. کسی نیست بپرسد که آقای ماسک باهوش شما که یکی از سهامداران آن بودید، یعنی خبر از آنچه در درون این شرکت میگذشته، نداشتهاید که تازه الان پی به واقعیتهایش برده باشید؟!
واضح و مبرهن است که ماسک یا از همان اول قصدش خرید نبوده یا اینکه نتوانسته پول این معامله را جور کند. فرضیه دوم خیلی دور از ذهن است، آن هم برای کسی که یکی از ثروتمندترین آدمهای روی این کره خاکی و احتمالاً سایر سیارات است! ماسک آمده یک دوری زده و کمی سهام توییتر را بالا و پایین کرده و رفته و بعد پیچیده به بازی!
اما این بازیها برای ما کاربران دنیای فناوری و نوآوری ایران بازی آشنایی است. از این وعدههای سرِ خرمن هر روز، از مسئولان و سیاستگذاران ایرانی گرفته تا حتی برخی ویسیها و فعالان کسبوکاری به کاربران، استارتاپها و… میدهند و بعد راحت میزنند زیر میز بازی. انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته. از وعده اینترنت 5G گرفته تا همین کرونایاب و تولید یونیکورنهای استارتاپی؛ آن هم سبدسبد!
اما وعدهبازی مسئولان و سایر عزیزان اکوسیستم نوآوری ایران خیلی رو و آماتوری است. برای زیر وعده زدن هم نیازی نمیبینند که دو خط بهانه بیاورند. چنان خودشان را به آن راه میزنند که گویی آنها نبودهاند که همین دو سه سال پیش درباره گرفتن بازار منطقه خاورمیانه (و در مواردی حتی جهان) شعارها سر میدادند. تاکتیک داخلیها خیلی ساده است؛ آنها وعده را با وعدههای جدید میشورند و میبرند! جوری وعدههای گندهتر و فکانداز و تازه رو میکنند که آدمی یادش میرود که قبلاً چه گفته و چه قول و قراری گذاشته بودند.
دبهکردن در اکوسیستم نوآوری ایران به یک رسم مألوف تبدیل شده است. کسی هم نیست پی آن وعدهها را بگیرد و استنطاق کند که آقا و خانم وعدهدهنده! پس چه شد روزگار گل و بلبلی که میگفتید نزدیک است؟ چه شد آن اینترنت پرسرعت، چه شد آن همه یونیکورن؟ البته میدانم و میدانید که بخشی از این حسابکشی کار ما رسانهایهاست. اما هرچه باشد ما هم بخشی از این اکوسیستم هستیم دیگر! سِر شدهایم ما هم از این حجم عظیم خالی. متأسفانه!