کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یادش بهخیر، زمانی بود که یک مربی معروف در مورد آمادگی تیمش گفته بود: «۷۰ درصد آمادهایم، ۴۰ درصد باقیمانده را هم تا روز مسابقه آماده میشویم.» عجیب این بود که آن روزها ملت اینقدر بیدغدغه و بیسوژه بودند که تا مدتها این مصاحبه را برای هم تعریف میکردند و دور هم میخندیدند. آنها نمی دانستند که باید خودشان را برای روزهایی آماده کنند که از امثال این لطیفه به عنوان خاطره یاد کنند.
چند روز پیش خبری در رسانهها پیچید که در آن گفته شده بود: «چند ماده از طرح موسوم به صیانت تصویب شد.»
با این خبر تعدادی از رسانههای سیاهنمایی که بدجور خوراک لیست سیاهاند، شروع کردند این سؤال را مطرح کردن که «آیا طرح صیانت تصویب شده است؟»
یکی از مسئولان امر وقتی با این سؤال مواجه شد، اولش با تعجب گفت: «جان؟ طرح صیانت دیگر چیست؟» وقتی هم تعداد زیادی خبرنگار-کشتیگیر آنقدر به جناب مسئول آشنایی دادند که مجبور شد یک چیزهایی یادش بیاید، سینهای صاف کرد و گفت: «خیر! فقط چند ماده آنهم در حد جُزمی!»
*توجه داشته باشید که جزمی از جزئی خیلی کمتر است.
حالا با این حساب ما نمیدانیم چند درصد این طرح تصویب شده و چند درصدش باقی مانده، اما چیزی که فهمیدهایم این است که آن مربی طفلک هم بد حساب نکرده بود و گاهی ممکن است جمع مادههای جزمی یک دفعه از کل طرح بیشتر بشود.
میفرمایید چطوری؟ اینطوری که نمایندههای محترم وقتی تکهتکه طرح را تصویب کنند، ممکن است یادشان برود که یک ماده را تصویب کردهاند یا نه و برای محکمکاری باز هم تصویبش کنند. بعد یکهو میبینیم که با تصویب ۱۱۰ درصد از طرح مواجهایم.
حالا از آن طرف هم خبر آمده فروش کسبوکارهای اینستاگرامی در حدی جزمی پایین آمده و همین خبر چماقی شده که بر سر مسئولان دلسوز کوبیده میشود. در حالی که واقعاً کوبیدن چماق بر سر افراد جرم است و کار صحیحی نیست و اگر سیاهنماها از حکمت کار مسئولان آگاه شوند، به جای سیاهنمایی، روسیاهی برایشان میماند. آنها متوجه نیستند که وقتی فروش صفحه آدم جزمیجزمی پایین بیاید، آن شخص به صورت کلی به فکر میافتد و به این نتیجه میرسد که برود و مغازهاش را جایی بزند که شهرداری نیاید و دکانش را تخته کند. آنوقت چه میشود؟ بله! روبیکا نصب میشود.
حالا شاید شما بفرمایید که آدم عاقل مغازهاش را از بر خیابان ولیصر برنمیدارد ببرد توی بیابانهای حسنآباد قم. اگر هم ببرد کسی نمیآید از او خرید کند. در حالی که اگر خوب به مسئله نگاه کنیم، بیابانهای حسنآباد هم برای فروش بد نیستند و بالاخره ممکن است یک نفر که راه گم کرده، مجبور شود از ماشین پیاده شود و از دکه کنار جاده یک آبمعدنی بخرد.
بله دوستان، باید عرض کنم این هفته هم همان دکه مستقر در بیابانهای حسنآباد از سرمایهگذارهای رمزارز بیشتر سود کرد تا ببینیم هفته آینده چه پیش میآید.
حال ما در اینستا چون است؟ چون؟
قلبمان از دست بعضی گشته خون
ظاهراً باید صیانت کرد؛ کس…
… با زبان خوش نمیآید برون