شماره ۱۸۲ هفتهنامه کارنگ با تصویر روی جلد اختصاصیافته به دیدار فعالان اقتصاد دیجیتال با رئیس جمهور منتشر شد. روایتی از گلایهها و چالشهایی که سالهاست در زیرساخت دیجیتال کشور تکرار میشوند و هنوز پاسخی روشن نگرفتهاند. این شماره، به مرور تجربههای اکوسیستم نوآوری ایران در دهه ۹۰ و گزارشهایی درباره حقوق ۱۰۰۰ میلیارد دلاری ایلان ماسک، و انتشار دو فهرست برای صرافیهای مجاز به تبلیغات رمزارزی را نیز در بر میگیرد. همچنین در این شماره نگاهی به اقتصاد دویدن نیویورک و سختگیری اخیر مدیران عامل در زمینه وفاداری داشتیم. بررسی رازهای رسیدن به قفسههای سفورا نیز از دیگر بخشهای خواندنی این شماره است.

کجراههای که نباید دوبار رفت…
رضا جمیلی، مدیر توسعه کسبوکار راهکار، در یادداشت خود با عنوان «کجراههای که نباید دوبار رفت» به مرور تجربههای اکوسیستم نوآوری ایران در دهه ۹۰ میپردازد. او این دهه را دوران طلایی شکلگیری کسبوکارهای نو و مفهوم سرمایهگذاری خطرپذیر میداند؛ زمانی که جسارت و خلاقیت جای محافظهکاری بازار را گرفت. جمیلی یادآوری میکند که تقدیس بیرویه واژه «استارتاپ» و ورود نهادهای دولتی به عرصه نوآوری، موجب انحراف مسیر و شکست بسیاری از تیمهای نو شد. او همچنین تأکید میکند که دولت باید از «چهرهسازی و جریانسازی» در این حوزه پرهیز کرده و تنها نقش پشتیبان را ایفا کند تا فرصت رشد واقعی برای ایدههای نو حفظ شود.
مطالباتی که پاسخ داده نمیشوند
در بخشی از این شماره با عنوان «مطالباتی که پاسخ داده نمیشوند» نگاهی داشتیم به دیدار فعالان اقتصاد دیجیتال با رئیس جمهور. در این دیدار به چالشهای جدی زیرساخت دیجیتال کشور و مطالبات بیپاسخ فعالان این حوزه پرداخته شد. در این گزارش آمده که هشدارها درباره فرسودگی زیرساختها و ضعف امنیت سایبری سالها پیش مطرح شده، اما با رشد سریع خدمات آنلاین، تجارت الکترونیک و زندگی مبتنی بر فناوری، ابعاد این بحران گستردهتر شده است.
فعالان اکوسیستم دیجیتال در دیدار اخیر با رئیسجمهور، سه مطالبه اصلی خود را بار دیگر مطرح کردهاند: تقویت امنیت اطلاعات، بازنگری در نرمافزارهای حیاتی و نوسازی سختافزارهای زیرساختی کشور. در این گزارش اشاره شده که تداوم حملات سایبری، قطعیهای مکرر و فرسودگی مراکز داده نشانه بیتوجهی به این حوزه است و اگر اقدام فوری انجام نشود، امنیت و پایداری خدمات دیجیتال با خطر جدی روبهرو خواهد شد.
مرد ۱۰۰۰ میلیارد دلاری
در گزارشی از شماره ۱۸۲ کارنگ، به بسته حقوقی و پاداش تازه ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا، پرداخته شده است؛ بستهای بیسابقه به ارزش تقریبی یک تریلیون دلار که با رأی موافق ۷۵ درصد سهامداران در مجمع عمومی سالانه تسلا تصویب شد.
بر اساس مفاد این توافق، ماسک باید طی ده سال آینده ارزش بازار تسلا را از ۱.۴ تریلیون دلار به ۸.۵ تریلیون دلار برساند و پروژههایی چون راهاندازی یک میلیون تاکسی خودران (ربوتاکسی)، توسعه ربات انساننمای اپتیموس و تکمیل فناوری رانندگی کاملاً خودران (اِفاِسدی) را محقق کند. تحقق این اهداف، شرط دریافت کامل پاداش است و ماسک باید در جایگاه مدیرعامل باقی بماند.
بهرغم رشد ۶۲ درصدی سهام تسلا در شش ماه گذشته، کاهش فروش سالانه و تردیدها درباره سودآوری پروژههای هوش مصنوعی و رباتیک از چالشهای اصلی شرکت عنوان شده است. این بسته پاداش بلندپروازانه، تسلا و ایلان ماسک را وارد مرحله تازهای از رقابت فناورانه کرده که موفقیت آن وابسته به تحقق اهداف تولیدی و غلبه بر محدودیتهای نظارتی خواهد بود.
دو فهرست برای صرافیهای مجاز به تبلیغات رمزارزی
در بخش دیگری از این شماره، به اختلاف دو نهاد صنفی فعال در حوزه فناوری مالی کشور درباره فهرست صرافیهای مجاز رمزارزی پرداخته شده. سازمان نظام صنفی رایانهای کشور در تابستان امسال با ارسال نامهای رسمی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نام ۲۸ صرافی رمزارزی را بهعنوان فعالان دارای ضوابط امنیتی، هویتی و فنی معتبر برای تبلیغات معرفی کرده است. در مقابل، انجمن فینتک ایران در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۴ اطلاعیهای منتشر کرده که در آن ۶۱ پلتفرم رمزارزی را برای تبلیغات مجاز اعلام کرده است؛ فهرستی گستردهتر که تأکید دارد نسخه نهایی محسوب نمیشود. در فهرست نصر، نامهایی چون کپیتالینو، بیتایمن، پودیناَپ و ویترینکارت به چشم میخورد، در حالیکه در فهرست انجمن فینتک از پلتفرمهایی مانند صراف توسعه، بیت۲۴، رمزینکس و اِکسنوین نام برده شده است.
هرچند هدف هر دو نهاد، قانونمند کردن تبلیغات رمزارزی عنوان شده اما تفاوت در تعداد و شیوه تهیه فهرستها، بحثهایی درباره هماهنگی میان نهادهای صنفی و شفافسازی فرآیند صدور مجوز تبلیغات رمزارزی ایجاد کرده.
هوش مصنوعی علیه احیای صنعتی ترامپ
در گزارشی از این شماره، به تأثیر هوش مصنوعی بر اقدامات دونالد ترامپ برای احیای صنعتی آمریکا پرداخته شده؛ جایی که کارخانه سابق جنرال موتورز در لردزتاون، اوهایو، نمادی از تحولات اقتصادی دهه گذشته است. پس از تعطیلی این کارخانه و تلاش ناموفق یک استارتاپ خودروهای برقی، اکنون شرکتهایی مانند فاکسکان، اوپنایآی و سافتبانک بنا بر وعده دولت جدید، برنامهای برای بازآفرینی این مجتمع ۶.۲ میلیون فوت مربعی بهعنوان مرکز تولید تجهیزات هوش مصنوعی و مرکز داده دارند. این تحول نشان میدهد که رشد سرمایهگذاری در نرمافزار، تراشه و مراکز داده، اقتصاد آمریکا را دگرگون و تقویت کرده است. با این حال، پروژه لردزتاون پرسشی کلیدی مطرح میکند: آیا تمرکز بر فناوری هوش مصنوعی، منابع حیاتی مانند سرمایه، انرژی و نیروی انسانی را بلعیده و مانع تحقق اهداف سنتی صنعتی، مانند بازگرداندن تولید خودرو، فولاد و مبلمان، شده است؟
تو فقط بگو چشم
بخشی دیگر از شماره ۱۸۲ کارنگ، به گزارشی درباره تغییرات چشمگیر در رفتار کارکنان شرکتهای بزرگ آمریکا پرداخته شده است که ناشی از سختگیری مدیران عامل در زمینه وفاداری و همسویی با سیاستهای سازمانی است. بسیاری از مدیران، از الکس کارپ در پالانتیر تا جان استنکی در ایتیاندتی و توماس دهمکه در گیتهاب، پیام روشنی به کارکنان خود میدهند: با دیدگاههای ما همراه شوید یا جای دیگری کار کنید.
این سختگیری شامل مواضع ضد «ووک»، استفاده از هوش مصنوعی و محدود کردن دورکاری است و باعث شده کارکنان محتاطتر شده و کمتر به تغییر شغل فکر کنند. مدیران با سرمایهگذاری روی هوش مصنوعی، ابزارهایی برای کنترل کارها ایجاد کرده و انتظار دارند کارکنان با سیاستهای شرکت همسو باشند. حتی برخی مدیران، آموزش هوش مصنوعی را اجباری کرده و کارکنان مقاوم را اخراج میکنند.
در عین حال، برخی مدیران هنوز از ترس جلب توجه منفی یا تضاد با ارزشها سکوت اختیار کردهاند، اما روند کلی نشان میدهد که مواضع سختگیرانه احتمالاً ادامه خواهد داشت. کارشناسان معتقدند این سیاستها با تغییرات اقتصادی ممکن است نرمش پیدا کند، اما در حال حاضر، مدیران سختگیر در موقعیت قدرتمندی قرار دارند و دست بالا را در کنترل فرهنگ سازمانی دارند.
راز رسیدن به قفسههای سفورا
در دیگر گزارش این شماره، راز موفقیت برندهای آرایشی و بهداشتی در رسیدن به قفسههای سفورا مورد بررسی قرار گرفته. بنیانگذاران برندها، از دیو و سیل گرفته تا دیگر پیشروها، تجربیات خود را در زمینه ورود، رشد و ماندگاری در این فروشگاه به اشتراک گذاشتند و بر اهمیت شراکت، ارتباط مؤثر و داستانسرایی تأکید کردند.
کارولین بوجانوسکی از سفورا اشاره کرد که موفقیت برندها ناشی از حس درست، زمانبندی مناسب و همراستایی با ارزشهای فروشگاه است؛ او رابطه برند و سفورا را شبیه یک ازدواج بلندمدت توصیف کرد که نیازمند تعامل، اصطکاک سالم و تصمیمگیری مشترک است. پالرمینو و دروست نیز تأکید کردند که ورود به سفورا به معنی از دست دادن کنترل برند نیست و همکاری تیمی، شفافیت و تمرکز بر ارزشهای برند، مسیر رشد را هموار میکند.
این گزارش نشان میدهد که موفقیت در سفورا نه تنها به محصول، بلکه به دیدگاه مشترک، شراکت مستمر و تکرار داستان برند بستگی دارد؛ جایی که بنیانگذاران با یادگیری از تجربه و تعامل مداوم با فروشندگان، میتوانند برند خود را تقویت کرده و در طولانیمدت دوام بیاورند.