تأمین مالی جمعی (کرادفاندینگ) بهعنوان یکی از ابزارهای نوین جذب سرمایه، در سالهای اخیر در ایران مورد توجه قرار گرفته است. بااینحال، محدودیتهای قانونی، چالشهای فرهنگی و شرایط اقتصادی خاص کشور، مسیر توسعه این صنعت را با موانع متعددی مواجه کرده است. مهرداد یزدانی، همبنیانگذار پلتفرم آیفاند، در گفتوگو با کارنگ به بررسی وضعیت کنونی کرادفاندینگ، چشمانداز آینده آن و برنامههای این پلتفرم برای توسعه فعالیتها پرداخته است.
توجه به فرهنگ سرمایهگذاری و محدودیتهای اقتصادی
مهرداد یزدانی، همبنیانگذار پلتفرم آیفاند، در پاسخ به پرسشی درباره تأثیر فرهنگ سرمایهگذاری و محدودیتهای اقتصادی بر کرادفاندینگ در ایران، توضیحات جامعی ارائه کرد. او گفت: «باتوجهبه وضعیت فعلی، باید توضیح داده شود که در حال حاضر تأمین مالی جمعی (کرادفاندینگ) در ایران صرفاً در قالب مدل مبتنی بر بدهی فعال است.
این مدل برای کسبوکارهایی مناسب است که دارای درآمد عملیاتی پایدار بوده و میتوانند در پایان دوره، اصل سرمایه و سود مورد توافق را به سرمایهگذاران بازپرداخت کنند. بدیهی است که چنین مدلی برای استارتاپها، بهویژه در مراحل ابتدایی که هنوز وارد فاز درآمدزایی پایدار نشدهاند، قابل استفاده نیست.»
او افزود: «مدل مناسب برای تأمین مالی استارتاپها، تأمین مالی جمعی مبتنی بر سهام است که در آن سرمایهگذار در سود و زیان پروژه شریک میشود و از محل رشد ارزش سهام منتفع خواهد شد. بااینحال، این مدل هنوز در ایران چارچوب قانونی مشخصی ندارد و زیرساختهای اجرایی آن نیز فراهم نشده است.»
یزدانی همچنین به چالشهای فرهنگی اشاره کرد و گفت: «علاوه بر محدودیتهای ساختاری، چالش فرهنگی نیز بهعنوان مانعی جدی قابل ذکر است. در شرایط فعلی، عموم مردم تأمین مالی جمعی را بیشتر بهعنوان یک فرصت برای کسب سود ثابت و قابلپیشبینی میدانند، نه بهعنوان مشارکت در توسعه یک ایده نوآورانه یا همراهی با یک تیم کارآفرین.
این نوع نگرش باعث میشود که در صورت مواجهه طرحها با تأخیر یا چالش، برخی سرمایهگذاران رفتار مطالبهگرانهای مشابه با مراجعهکنندگان به بانکها داشته باشند، درحالیکه اساس تأمین مالی جمعی مبتنی بر پذیرش ریسک و مشارکت بلندمدت است.»
او شرایط اقتصادی کشور را نیز از عوامل محدودکننده دانست و اظهار داشت: «در نهایت، شرایط اقتصادی کشور نظیر نوسانات شدید ارزی، نرخ تورم بالا و عدم ثبات اقتصادی نیز موجب شده است که نگاه سرمایهگذاران بهسوی گزینههایی با حداقل ریسک و بازدهی تضمینشده متمایل شود که طبیعتاً با ماهیت ریسکپذیر سرمایهگذاری در استارتاپها در تضاد است.»
یزدانی نتیجهگیری کرد: «بنابراین، تا زمانی که چارچوب قانونی مشخصی برای تأمین مالی جمعی مبتنی بر سهام ایجاد نشود و فرهنگ سرمایهگذاری مبتنی بر مشارکت در رشد ایدهها در کشور شکل نگیرد، امکان بهرهبرداری واقعی از ظرفیتهای کرادفاندینگ برای استارتاپها در ایران وجود نخواهد داشت. در وضعیت فعلی، این ابزار صرفاً برای پروژههایی با درآمد مشخص، بهویژه در حوزههای تولیدی و صنعتی، قابل استفاده است.»
آینده کرادفاندینگ در ایران باتوجهبه روندهای جهانی
در بخش دیگری از این گفتوگو، یزدانی به پرسشی درباره آینده کرادفاندینگ در ایران با توجه به روندهای جهانی؛ مانند سرمایهگذاری پایدار یا مدلهای مبتنی بر سهام پاسخ داد. او گفت: «آینده کرادفاندینگ در ایران، اگرچه در وضعیت فعلی با محدودیتهایی مواجه است، اما باتوجهبه روندهای جهانی و نیازهای داخلی، میتوان آن را روبهرشد و امیدوارکننده دانست؛ البته بهشرط اصلاح و توسعه زیرساختهای قانونی، فرهنگی و فنی.»
او با اشاره به تحولات جهانی افزود: «در سطح بینالمللی، تأمین مالی جمعی در حال حرکت به سمت مدلهای مشارکتی مبتنی بر سهام و سرمایهگذاری پایدار است؛ جایی که افراد نه فقط به دنبال سود مالی، بلکه به دنبال اثرگذاری اجتماعی، زیستمحیطی و حمایت از نوآوریها هستند. این نگاه مشارکتی و بلندمدت، ریشه در بلوغ فرهنگی سرمایهگذاران و اعتماد به زیرساختهای نظارتی دارد.»
یزدانی وضعیت کنونی ایران را اینگونه توصیف کرد: «در ایران، در حال حاضر تنها مدل بدهی محور فعال است و مدل مبتنی بر سهام که برای توسعه استارتاپها، پروژههای نوآورانه و سرمایهگذاریهای پرریسک مناسبتر است، هنوز از نظر مقررات رسمی و ساختار عملیاتی شکل نگرفته. بااینحال، نهادهای فعال در این حوزه از جمله سکوی آیفاند، همواره پیگیر توسعه چنین مدلهایی هستند و تجربههای موفق داخلی در حوزه مدل بدهی نیز زمینهای برای گسترش اعتماد عمومی فراهم کردهاند.»
او همچنین به ظرفیتهای بالقوه این صنعت اشاره کرد و گفت: «از سوی دیگر، حرکت بازار سرمایه بهسوی ابزارهای نوین، رشد اقتصاد دیجیتال، تمایل نسل جوان به مشارکت در پروژههای نوآورانه، و همچنین نیاز روزافزون کسبوکارهای کوچک و متوسط به منابع مالی جایگزین بانکی، نشانههایی روشن از ظرفیت بالقوه تأمین مالی جمعی در ایران است.»
او در پایان این بخش تأکید کرد: «بنابراین، اگر مسیر قانونیسازی مدلهای مشارکتی هموار شود و فرهنگ سرمایهگذاری به سمت پذیرش ریسک و مشارکت بلندمدت سوق یابد، میتوان انتظار داشت که کرادفاندینگ در ایران نیز در سالهای آینده همگام با تحولات جهانی، بهویژه در حوزههایی مانند سرمایهگذاری پایدار، نوآوریهای فناورانه و اقتصاد خلاق، نقش پررنگتری ایفا کند.»
برنامههای آیفاند برای گسترش فعالیتها
یزدانی در پاسخ به پرسشی درباره برنامههای آیفاند برای گسترش فعالیتها به بازارهای بینالمللی یا حوزههای جدید، توضیح داد: «در حال حاضر تمرکز اصلی ما بر تثبیت و بهبود فرایندهای موجود در بازار داخل است، چراکه حتی در همین چارچوب ریالی هم با چالشهای جدی روبرو هستیم. واقعیت این است که تأمین مالی جمعی در ایران یک حوزه نسبتاً نوپاست، قوانین مربوط به آن تازه وضع شدند و هنوز در بسیاری از عرصهها در مرحله آزمونوخطا قرار داریم.»
او افزود: «مسائل مربوط به وصول مطالبات، مدیریت تعهدات، و تعامل با نهادهای مختلف، همه از جمله موضوعاتی هستند که روزانه درگیرشان هستیم؛ بنابراین ورود به بازارهای بینالمللی در حال حاضر اولویت ما نیست، چون ترجیح میدهیم ابتدا در همین بستر داخلی به بلوغ و پایداری کافی برسیم.»
بااینحال، یزدانی از تلاشهای این پلتفرم برای توسعه مدلهای جدید خبر داد و گفت: «البته باید بگم که ما چندینبار مدل تأمین مالی جمعی دلاری رو تدوین و برای مراجع بالادستی ارسال کردیم و پیگیریهایی هم در این زمینه داشتهایم.
امیدواریم که زیرساختهای قانونی و فنی برای توسعه این مسیر هم بهمرور فراهم شود تا بتوانیم گامهای بزرگتری برداریم. در مجموع، مسیر رو به جلوست و ما هم تلاش میکنیم هر روز بهتر از دیروز باشیم.»