کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
یکی از بدیهیترین عوامل موفقیت در هر کسبوکاری نوآوری است، ولی کم نیستند کسبوکارهایی که نوآورند، اما در فروش موفق نیستند و این نوآوری برای صاحبان کسبوکار به ثروت و درآمد تبدیل نشده و چراغ کسبوکارشان کمفروغ است.
در این شماره «کارنگ» با بانویی صحبت میکنیم که علاوه بر جسارت خارجشدن از منطقه امن شغلی خود، محصولی نوآورانه تولید کرده و در پله بعدی توانسته با شبکهسازی گسترده علاوه بر اخذ امکانات موجود برای پیشرفت، فروش بسیار خوبی نیز رقم بزند و کسبوکارش را گسترش دهد. فاطمه جمیلی دکتری مهندسی نساجی دارد و کارشناس رسمی دادگستری در صنعت نساجی است. او همچنین مؤسس کارخانه نخکش حریر مشهد و چوبپلاست ناتوود است. همچنین استاد دانشگاه فردوسی مشهد و مدیر کارگروه تولید بدون کارخانه اتاق بازرگانی خراسان رضوی. جمیلی ساکن مشهد و مادر دو فرزند است.
شما چندین بار منتخب بانوان نوآور تولیدکننده در استان خراسان رضوی شدهاید. لطفاً از مسیر شغلی خود بیشتر برایمان بگویید.
من بعد از فارغالتحصیلی بهسرعت جذب بازار کار شدم و در زمینه تخصصی خودم، یعنی کارخانجات نساجی، مشغول شدم. مسیر بسیار خوبی را طی کردم، به نحوی که در سال دهم اشتغال علاوه بر تدریس در دانشگاه مشهد، یکی از مهندسان ارشد کارخانه فرش مشهد بودم که در حوزه فرش ماشینی از برترین برندهای کشور است. درآمد و امکانات خوب و همچنین اخلاق و منش والای همکاران و رؤسای فرش مشهد برایم بسیار خوشایند بود، اما همیشه دوست داشتم کسبوکار خودم را راهاندازی کنم. این شد که از همه امکانات و آسایش کار کارمندی خداحافظی کردم و قدم در مسیر ایجاد کسبوکار گذاشتم.
دو کسبوکار همزمان را شروع کردم. یکی تولید محصولی بود که اصلاً نمونه تجاری نداشت و تنها در مطالعات و تحقیقات جهان مطرح شده بود و یکی دیگر نیز کاری که مطمئن بودیم فروش دارد و کاملاً آن را بلد هستیم؛ یعنی چوبپلاست بهعنوان محصول نوآورانه و تولید نخ اسپاندکس بهعنوان کسبوکار مطمئن!
ابتدا با چند نفر از همکاران خانم تعاونی زنان را ثبت کردیم و با ارائه طرح چوبپلاست وارد پارک علم و فناوری خراسان شدیم و با شرکت ناتوود (نیلافشان توس) بهصورت رسمی بر ساختن چوبپلاست متمرکز شدیم. برای کار تولید نخ هم با سرمایه شخصی، به تولید اندک نخهای خاص که نمونهای در بازار نداشتند، پرداختیم تا از رقابت سرسختانه کارخانههای عظیم ریسندگی در امان بمانیم.
چوبپلاست چیست؟
چوبپلاست محصولی است به زیبایی چوب، اما مقاومت بالایی در مقابل رطوبت، نور و باران دارد؛ محصولی که با استفاده از سرشاخههای هرسشده درختان و پرت چوبهای باغداری و ترکیب با پلاستیک ساخته میشود؛ در حقیقت تبدیل مواد اولیه ارزان و بیاستفاده به محصولی ارزشمند و کارا. قبل از اینکه ما در سال ۱۳۸۹ این محصول را بسازیم، نمونهای از این کار وجود نداشت. این محصول در صنعت معماری و ساختمانسازی و طراحی شهری و نمای ساختمانها کاربرد دارد.
آیا توانستید با اتکا به امکانات پارک علم و فناوری کسبوکار خود را گسترش دهید؟
در ابتدا مجوز فناورانه و وام بلندمدت به ما کمک کرد کار را آغاز کنیم و بعد از دو سال مجبور شدیم پارک را ترک کنیم، اما پارک علم و فناوری یک سوله برای ادامه کار به ما داد. نکتهای که باعث شد ما بتوانیم دوام بیاوریم و مانند برخی شرکتها پس از خروج از پارک علم و فناوری تعطیل نشویم، این بود که توانستیم فروش را آغاز کنیم و همین فروشها به دوام و توسعه ما کمک کرد.
چگونه توانستید محصولی را بفروشید که هیچکس آن را نمیشناسد و اعلام نیازی برای آن نمیکند؟
ما از ابتدا میدانستیم که فروش محصول نوآورانه بسیار دشوار است، بنابراین سعی کردیم با شبکهسازی به مشتریان دسترسی پیدا کنیم. ما در همه سمینارهای مرتبط با حوزه ساختمان شرکت میکردیم. من نیز همه تلاشم را میکردم تا در همه جمعها و گردهماییها بهعنوان فرد صاحب کسبوکار فعال باشم و در همه سمینارهای صنعت، هرچند مختصر، محصولم را معرفی کنم. سعی داشتم همهجا با افراد گوناگونی که مشتریان بالقوه بودند، ارتباط مؤثری داشته باشم. از آنجا که ما یک تعاونی زنان بودیم که مجوز نوآورانه داشتیم، در معرض توجه نیز بودیم. نکته بعدی این بود که تیم خوبی چیده بودیم و همه افراد سر جای خودشان بودند و این امر سرعت ما را بیشتر میکرد.
من آنچنان بر شبکهسازی و بازارسازی و ارتباط مؤثر تأکید دارم که توانستم یکی از سازمانهایی را که زیاد به آن رفتوآمد داشتم، به مشتری اول چوبپلاست تبدیل کنم. اولین مشتری ما، اداره کار و رفاه اجتماعی مشهد بود که برای حمایت از ما محصول چوبپلاست را برای فضاسازیهای سازمانش خریداری کرد. همین باعث شد اولین فروش رخ دهد و کمکم مشتریان دیگر نیز با کارایی و کیفیت محصول آشنا شدند. البته در سالهای اخیر علاوه بر شناختهتر شدن کار، در سطح کشور و جهان، شبکههای اجتماعی نیز به ما بسیار کمک کرده است.
آیا شما در چوبپلاست رقیبی در کشور دارید؟
ابتدای فعالیت، ما تنها کارخانه تولیدی چوبپلاست بودیم، ولی کمکم استقبال بازار، کارایی این محصول و استفاده از ضایعات که باعث صرفهجویی میشود، باعث شد حداقل شش کارخانه دیگر در این حوزه فعال شوند. در مورد رقبای خارجی نیز در سالهای ۹۰ فقط چوبهای روسی و فنلاندی بود که در معماری استفاده میشد که هم بسیار گرانتر بود و هم مقاومت چوبپلاست را نداشت. امروزه نیز چوبهای ترمو وارد کشور میشود که به لحاظ قیمت آنچنان گران هستند که بسیاری از معماران ترجیح میدهند از چوبپلاست استفاده کنند.
با توجه به گستردگی صنعت ریسندگی، برای حفظ بازار نخکش چه تمهیدی دارید؟
صنعت ریسندگی در ایران بسیار وسیع و گسترده است. ما از ابتدا میدانستیم با سرمایه اندک و فضای کوچک کارگاه، توان رقابت قیمتی با تولیدکنندههای عظیم را نداریم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم نخ خاص تولید کنیم؛ نخهایی که در هیچیک از کارخانهها نباشد و کیفیت آن با محصولات خارجی قابل مقایسه باشد. این امر باعث شد مشتریان وفادار صنعت بافت را جذب کنیم و با نوآوری و تحقیق مستمر، در عرضه محصولات خاص از رقبایی که بهسرعت کارها را کپی میکنند، یک قدم جلوتر باشیم و چرخه فروش کارخانه نخ رونق داشته باشد.
در حال حاضر وضعیت کارخانهها و مشتریانشان به چه شکل است؟
۱۳ سال است که ما در دو کارخانه چوبپلاست ناتوود و نخکش حریر مشهد فعالیم و فهرست بیمه ما ۷۰ نفر است که مستقیماً شاغلاند و ۵۰۰ نفر نیز اشتغال غیرمستقیم دارند، چون نخها را با همکاری نمایندگان میفروشیم و چوبپلاست را با همکاری تیمهای طراحی و نصابها عرضه میکنیم. مشتریان بسیاری در صنعت چوبپلاست و نخکش در ایران داریم و تاکنون محصولاتمان را به عراق و افغانستان نیز صادر کردهایم. تقریباً هیچ نمایشگاهی در دنیا نیست که در زمینه فعالیتهای ما برگزار شود و ما در آن شرکت نکرده باشیم. گاهی بهعنوان شرکتکننده و گاهی بهعنوان بازدیدکننده.
چه مشکلاتی در مسیر توسعه و پیشرفت کار خود میبینید؟
مشکلات بسیار زیادی گریبان کارخانهداران را گرفته است. اولین مشکل کمبود انرژی است؛ تابستانها قطع برق و آب و زمستانها نیز قطع گاز! این قطعشدنها باعث شده روزهایی در سال کارخانه تعطیل باشد و تولید صفر شود، ولی ما مجبور به پرداخت حقوق کارمندان هستیم. آن هم چه حقوقی! حقوقی که هر چقدر باشد باز هم به نسبت تورم ارزش خاصی ندارد. همین امر باعث میشود مهندس کارگاه ترجیح بدهد به جای کار در سرما و گرمای کارخانه، راننده تاکسی اینترنتی باشد و این یعنی تعطیلی تولید و توقف چرخ اقتصاد.
شما پیش از شروع فعالیت خود کارمند بودید. شبکهسازی و ایجاد حلقه مشتریان وفادار کار دشواری است که سابقه انجامش را نداشتید. چطور به این مهارت دست یافتید؟
حقیقت این است که در روزهایی که در فرش مشهد بودم، علاوه بر کار تخصصی خودم، علاقه شدیدی به بحث تشریفات و آشنایی با مهمانان و حضور در جلسات داشتم و همین امر ارتباطات من را گسترش داد. همزمان حضور در دانشگاه و دسترسی به فضای آکادمیک نساجی میتوانست دوستان من را در بخش علمی نیز گسترش دهد. من همیشه به شاگردانم توصیه میکنم به این موضوع توجه نکنند که اعتقادات و سوگیریهای یک فرد چگونه است. به این فکر کنند که چگونه میتوان با فردی همکاری و ارزشی خلق کرد.
چه توصیهای برای زنانی دارید که قصد دارند کسبوکار خود را داشته باشند؟
من همیشه میگویم به جای کمک و کار خیریه باید در این مملکت فرهنگ کار کردن را ترویج داد. در کشوری که ۵۰ درصد آن زنان هستند و فرهنگ کار کردن در میان زنان جا نیفتاده، رقابتکردن با همه اقتصادهای جهان که زنان و مردان دوشادوش هم کار میکنند، غیرممکن است. در ایران اگر زنی کار میکند، همه فکر میکنند همسرش یا پدر و برادرش توان تأمین مالی او را ندارند و کار کردن را در فرهنگ زنان قرار نمیدهند. به همین دلیل من به همه خانمها توصیه میکنم سعی کنند فرهنگ کار کردن را به یک هنجار تبدیل کنند تا هم خودشان منتفع شوند و هم کشور.