کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
«ایتوپیا» (Etopia) را میتوان یک کسبوکار خلاقیتمحور با رویکرد فناوری و نوآوریهای لبه دانست. استفاده از راهکارهای نوآورانه برای حل مسائل در صنعتها و بازارهای مختلف، جهتگیری اصلی کسبوکاری است که حامد اکبری رهبری میکند.
اکبری در گفتوگوی پیش رو با برشمردن ویژگیهای تیمهای مختلفی که روی پروژههای متنوع ایتوپیا کار میکنند، میگوید این هلدینگ تلاش دارد با استفاده از نیروی کار نخبه و مجرب و مزیت رقابتی نوآوری و سوددهی، سرمایهگذاران مختلف را در کنار هر یک از این پروژهها داشته باشد.
از صنعت غذا تا پوشاک و متاورس و راهکارهای جدید پرداخت، مورد توجه هلدینگ ایتوپیاست و محصولات و خدمات نوآورانهای در هر یک از این حوزهها یا در دست توسعه است یا در مرحله راهاندازی یا در مراحلی بالاتر در حال جذب سرمایه و ورود به بازارهای بینالمللی.
بازارهایی که حضور و ورود به آنها یکی از مهمترین هدفگذاریهای ایتوپیاست و اکبری میگوید تمرکز بر خصیصه بینالمللی بودن آنقدر زیاد است که برخی از محصولات و پروژههای ایتوپیا صرفاً برای بازار کشورهای دیگر طراحی شده و در حال توسعهاند.
محصولاتی که اکبری تأکید دارد تنها برای سرمایهگذاران باهوشی که جذابیت و ریسک بازارهای جهانی را میشناسند و میخواهند با بخشی از تحولات آینده این بازارها همراهی کنند، گزینههای مناسبی هستند. بازارهایی چون متاورس که به گفته او تلاش دارند اولین شرکت ایرانی باشند که محصول واقعی قابلعرضه در آن را ارائه دهند.
گویا فرهنگ چندپروژهای در مورد ایتوپیا صادق است و یکی از مهمترین پروژههای فعلی، یومیل است. ابتدا درباره پروژه یومیل صحبت کنیم.
یومیل یک پروژه نیمهصنعتی و نیمهاستارتاپی است. کسبوکاری که میخواهد با کمک وندینگ ماشینها، غذای گرم در کلانشهرها توزیع کند. به عبارتی یومیل شبکه توزیع غذای گرم از طریق وندینگ ماشینها با کمک فناوری فیسپیمنت (Face Payment) است.
یومیل از این نظر صنعتی است که در آن ماشین و زنجیره تولید غذا محوریت دارد؛ از سوی دیگر به دلیل مقیاسپذیریاش ماهیت استارتاپی دارد. به تعبیر دیگر یومیل متکی بر بازار عمیقی است که در طول زمان کارهای زیادی میتوان در آن کرد.
برای مثال تعدد دستگاههای فروش خودکار به صورت نمایی مقیاس را بالا میبرد، زیرا هریک از آنها قابلیت شارژ برای تعداد بالایی پرس غذا دارد. یومیل به پروژه ارزشمندی تبدیل شده است. تاکنون در این پروژه ۱۲ هزار پرس غذا فروختهایم.
برای فاز دوم یومیل جذب سرمایه انجام شده است. اما چون این پروژه ظرفیت جذب سرمایه بالایی دارد، همچنان بهشدت به دنبال سرمایهگذار هوشمند هستیم. این پروژه مدام در حال توسعه است. در سال آینده، هدفگذاری ما استقرار ۸۵ دستگاه در تهران و همچنین فرانچایز در کلانشهرهای دیگر است و در این مسیر سرمایهپذیری هوشمندانه یکی از کارهایی است که به دنبال انجام آن هستیم. سرمایهگذارانی که امکان توسعه این پروژه را در خارج از کشور تسهیل خواهند کرد.
وندینگ ماشینهایی که در پروژه یومیل استفاده میشوند چه ویژگیهایی دارند؟
دستگاههای کنونی ما ظرفیت ۱۰۵ غذا دارند اما در طراحی جدید این ظرفیت را به ۱۶۰ رساندهایم. همچنین اندازه دستگاه کوچکتر شده و بخش تحویل غذا از پایین به وسط دستگاه منتقل شده است. این طراحی هزینه زیادی برای ما داشته است. همه کارهای یومیل از صفر تا ۱۰۰ بر عهده شرکت خودمان است. ظرفیتسازی کردهایم تا در افق هفت ساله به تعداد هزار دستگاه برسیم.
جالب است که همه فکر میکنند این دستگاهها را وارد کردهایم، در صورتی که همه کار طراحی و تولید در داخل کشور انجام شده و اکنون حتی آمادگی صادرات آن را داریم! ما وقتی طراحی جدیدی از دستگاه را عرضه میکنیم، از چندنظر آن را میآزماییم. نخست آنکه دستگاه را در نقاط گوناگون میگذاریم و کارایی آن را آزمایش میکنیم. دوم آنکه دستورپخت غذاها را ارزیابی میکنیم.
یک سال و نیم است که انواع و اقسام غذا را توزیع کردهایم و به ۱۴ گلدن رسپی یا دستور طلایی رسیدهایم. یعنی به فهرستی از غذاها رسیدهایم که از نظر کیفیت و قیمت در میان مردم محبوبیت زیادی دارند. نوع غذا به خودی خود موضوع شرکت ما نبوده است. نگاه ما آن بوده که یک دستور غذا را با رویکردی سلامتمحور و مقرونبهصرفه انتخاب کنیم و تهیه آن را به دست آشپزهای خوب بسپاریم. اینکه ما امکان تولید غذاهای خوب با قیمت ارزان را داریم، به این علت است که با دستگاه فروش خودکار مسئله ملک و قیمت اجاره را حذف کردهایم.
برای حذف ملک، شما چگونه با نهادهایی مانند شهرداری به توافق رسیدهاید؟
قاعدتاً برای نصب این دستگاهها لازم بوده که با شهرداری به توافق برسیم؛ اما در قانون چنین مجوزی پیشبینی نشده است. ما در یوآیدی نیز این مسئله را داشتیم، زیرا قانونی برای کسب مجوز تأسیس شرکت احراز هویت آنلاین وجود نداشت. پس از کرونا بود که ما توانستیم این مجوز را اخذ کنیم. برای یومیل نیز چیزی به نام مجوز دستگاه فروشگاه خودکار غذا نداریم.
البته ما فارغ از چارچوب قانونی ایران استاندارد FDA یا نشان سازمان غذا و داروی آمریکا را رعایت میکنیم؛ زیرا توسعه پروژه را در ترکیه و امارات متحده عربی نیز آغاز کردهایم. راهحلی که ما در ایران به آن رسیدهایم، نصب دستگاه در داخل مجموعههایی مثل سازمانها و پاساژهاست.
همچنین برای آنکه مخاطبان بدانند که در کدام مناطق شهر این دستگاهها هستند، نرمافزاری وجود دارد. ضمن آنکه ما در حال کار کردن روی نشانههای شهری هستیم که جای دستگاهها را نشان میدهند. اما روی هم رفته برنامه روشنی برای جانماییها داریم. یعنی برنامهریزی کردهایم که مثلاً در دانشگاهها یا نقاط پرترددی مثل چهارراه ولیعصر دستگاه را نصب کنیم.
درباره یومیل، ما راجع به چه بازاری در حال صحبت هستیم؟ برای مثال اسنپ فود با چنین ایدهای به وجود آمده است که مردم در کمترین زمان به بهترین غذا دسترسی داشته باشند.
ما در امکانسنجی اقتصادی خود نقاط دسترسی یا Access Points را شناسایی کردیم. یک نکته مهم درباره این بازار این است که چون ایران زندگی شبانه ندارد، غذای خیابانی یا Street Food در آن توسعه پیدا نکرده است. غذای خیابانی ما نهایتاً دکههای فروش لبو و باقلا و سمبوسه است یا ماشینهایی که در صندوق عقب خود به عابران غذا میفروشند. این نکتهای است که ما به آن توجه داشتهایم.
نکته دیگر آنکه ما خدمات پروتکلیشده (Protocolized Service) را مبنای کار خود قرار دادهایم. یعنی دستگاه یا سیستم با مکانیزم مشخصی، غذایی را با کیفیت و مقدار ثابت به مشتری تحویل میدهد. ما مشخص کردیم که طبقه متوسط اقتصادی و فرهنگی مخاطب ما هستند؛ یعنی هم کار با دستگاه را بلد هستند و هم اقتصادی بودن غذا برایشان اهمیت دارد.
دهکهای بسیار پایین و بالا در هدفگذاری ما نیستند. کارمندان و دانشجویان دهکهای ۶ و ۷ کلانشهرها را هدف قرار دادهایم. بر اساس چنین برآوردی تعداد مخاطب ما ۵۰۰ هزار نفر است. این مکانیزم روی حل چالشLast Mile متمرکز شده که برای شرکتهایی مانند آمازون یا حتی اسنپ فود کماکان چالش بزرگی است.
در مکانیزم ما مشتری و فروشنده هریک مقداری از مسیر را طی میکنند و عامل «زمان قطعی» حذف میشود. یعنی من محصول خود را در نقاط مشخصی میگذارم و مشتریان من که یک جمعیت ۵۰۰ هزارنفری را شامل میشوند، هر وقت خواستند در آن نقاط حضور مییابند.
ارسال مرحله آخر کالا یکی از چالشهای خردهفروشی در ایران شده است. از دیجیکالا تا اسنپ و بسیاری کسبوکارهای دیگر در حال کار روی آن هستند و از دارکاستور تا توسعه فروشگاههای فیزیکی متعدد هم به عنوان راهکار خردهفروشهای بزرگ مدنظر قرار گرفته است. شما در یومیل میخواهید این مشکل را در صنعت غذا حل کنید؟
بله، چراکه این مکانیزم در اقتصاد اهمیت زیادی دارد و یکی از ویژگیهای مهم آن صرفهجویی در زمان است که هزینه عملیاتی زیادی را کاهش میدهد. اینکه لازم نباشد دو نفر با همدیگر زمان خود را تنظیم کنند، اهمیت زیادی دارد. بخش زیادی از تصمیمسازی در خرید یا توزیع غذا، وابسته به موضوع زمان است. اینکه چگونه دسترسی فراهم بشود موضوع مهمی در کسبوکار است. یومیل نیز بر اساس این منطق عمل میکند. یعنی در جای مشخصی دستگاهی را گذاشته و همانجا به مردم غذای گرم تحویل میدهد. این منطق مسائل بسیاری را حل میکند.
پروژه دیگر ایتوپیا، ترایال (TRY ALL) یا همان پرو آنلاین لباس است. ما چند شرکت در سطح دنیا هستیم که شش سال است ادعای محقق کردن امکان پرو مجازی لباس را داریم
با توجه به اینکه شما تعداد گروه هدف خود را ۵۰۰ هزار نفر تعیین کردهاید و هدفتان نصب هزار دستگاه است، فکر میکنید یومیل در نهایت در روز به فروش چند پرس غذا برسد؟
ما سالانه برای فروش ۴۲ میلیون غذا هدفگذاری کردهایم. هدف ما آن است که در سال هفتم به این میزان فروش برسیم؛ یعنی مشتریان ما ماهی هفت بار از ما غذا بگیرند. این شاخه از فعالیت (توزیع و فروش غذا) از حساسیت ویژهای برخوردار است و رقابت در بازار آن سنگین است؛ زیرا قیمتگذاری در این صنعت مستعد تلاطم و تغییر زیاد است. بنابراین به این عدد از مخاطبان هدف رسیدهایم و آن را به حداقل رساندهایم.
در حال حاضر اگر هر نفر از مخاطبان ۵۰۰ هزار نفری ما، ماهی کمتر از یک غذا بگیرد، ما به هدف خود در این فاز رسیدهایم. یعنی قرار است این رشد با شیب معقولی رخ دهد و مطمئن هستیم که خیلی زودتر به هدف تعیینشده خود خواهیم رسید.
یکی از کارهایی که ما در بیزینسمدل ابتدایی یومیل در پی آن بودیم، فروش دستگاههای مرتبط با پروژه بود. یعنی میخواستیم دستگاه بسازیم و به سرمایهگذارهای علاقهمند بفروشیم و در سود آنها ۵۰ درصد سهیم شویم. اما در نهایت یومیل با ایده دیگری پیش رفت. در این ایده همه دستگاهها دارایی یومیل محسوب میشوند و فروش دستگاه نخواهیم داشت. در این صورت دارایی مشهود شرکت بالا میرود و اعتقاد دارم همین بیزینسمدل، راه چندساله رشد کسبوکار را کوتاه میکند.
در کشورهای منطقه نیز در حال ایجاد زیرساخت برای اجرای این پروژه هستیم. عراق و ترکیه ظرفیت بسیار خوبی برای توسعه این پروژه دارند. بازار هدف بسیار بزرگتر از میزان هدفگذاریشده ماست و هرجا دستگاه را نصب میکنیم، فروش داریم. این کار در مرحله راهاندازی است و توسعه آن نیز دشوار است. در حال حاضر سه یا چهار کشور آماده راهاندازی این پروژه هستند و تنها باید نرمافزار مدیریت یومیل در آنجا راهاندازی شود. به نظر ما یومیل در این کشورها قطعاً فروش بالایی خواهد داشت.
مدل کسبوکار یومیل میتواند حتی در برخی مناطق، فعالیت و حضور موقتی را هم ممکن کند. مثلاً در رویدادهای بزرگی مانند جامجهانی…
اتفاقاً چنین پیشنهادی از برخی از فعالان اقتصادی قطر برای جامجهانی داشتهایم، اما هنوز چنین آمادگیای نداریم که در این فاز بخواهیم چنین کاری کنیم. واقعیت این است که میخواهیم بر اساس منطق و به دور از هیجان پیش برویم. در ایتوپیا توسعه منابع انسانی نخبه و ماهر بهشدت مورد توجه ماست.
ایتوپیا پروژههایی مانند یومیل و ترایال و یومان دارد که صرفاً با کمک نیروی انسانی کارآمد و کارهایی خلاق در سطح بینالمللی میتوانند رشد کنند. ما همیشه تأکید کردهایم پروژههای مختلف ما نهتنها برای کار کردن بلکه برای سهامدار شدن جای خوبی است. پس تا زمانی که توسعه منابع انسانی ایتوپیا با رویکردی که گفتم محقق نشده باشد، برای ورود به بازارهای جدید عجله نخواهیم کرد.
یومیل چند وقت است که شروع به کار کرده و تیم آن چندنفره است؟
در حال حاضر، ۱۲ نفر در یومیل کار میکنند و مدیر پروژه آن خانم فرناز حقوردی است. ما یک سال و نیم است که شروع به کار کردهایم و هشت ماه است که دستگاه در اختیار داریم. دستگاههای ما چندبار تجدید طراحی شدهاند. یک سال به صورت کامل کل فرایند تأمین و عرضه غذا بر بستر وندینگ ماشین را تمرین کردهایم، زیرا سیستم ما غیرمتمرکز است و آشپزخانه مرکزی ندارد.
اما یک سال آشپزخانه مرکزی داشتیم و در آن یک آشپز حرفهای را استخدام کردیم که برای ما رسپیسازی کرد. یعنی دستورهای غذایی را به ما داد که برای دستگاههای فروش خودکار مناسب باشد. دستور غذای دستگاه فروش خودکار لازم است ساده باشد و آشپزهای متفاوت کمترین تأثیر را روی مزه نهایی غذا بگذارند. همه مزیت این سیستم وابسته به عدم تمرکز آن است.
ما کلانشهرها را منطقهبندی کردهایم. هر منطقه ظرفیت راهاندازی ۱۰ دستگاه را دارد. هر منطقه یک مرکز طبخ غذا یا کیترینگ دارد که با ما کار میکند. مرکز خلاقیت ما دستور غذا، آموزش، ظرف و مواد غذایی را در اختیار کیترینگ میگذارد، یک نماینده ناظر نیز در هر کیترینگ داریم و در نهایت محصول را از کیترینگ به صورت کامل خریداری میکنیم.
این روش از نظر اشتغالزایی بسیار مؤثر است، زیرا اگر هر کیترینگ بداند که به صورت ثابت روزانه ۱۰۰ یا ۲۰۰ پرس غذا میفروشد، از نظر شغلی آرامش خواهد داشت. به همین دلیل کار ما با این کیترینگها بسیار راحت شده است. با این مدل ما لجستیک را بیمه کردهایم، یعنی اگر مشکلی پیش بیاید، به صورت محلی است و کل شهر را درگیر نمیکند اما اگر فقط آشپزخانه مرکزی میداشتیم، ریسک بالا میرفت.
کسبوکار شما قابلیت پذیرفتن سرمایههای بزرگی دارد. برای توسعه یومیل به همکاری با چه سرمایهگذارانی فکر میکنید؟
از نظر عددی ما ۲۵ میلیارد تومان سرمایه نیاز داریم؛ تا کنون ۱۰ میلیارد تومان جذب سرمایه کردهایم. چند سرمایهگذار خوب به ما پیشنهاد دادهاند، اما نمیتوانیم به آنها پاسخ مثبت دهیم، زیرا هم به دنبال سرمایهگذاران هوشمند هستیم و هم قصد فروش سهام داریم.
باید تأکید کنم ما میتوانیم سود بسیار خوبی به سرمایهگذار بدهیم؛ زیرا ارزشآفرینی را یاد گرفتهایم و ارزش در مجموعه ما انباشت شده است. به عبارتی دشواریهای این راه را گذراندهایم. همانطور که پیشتر گفتم، ما به دنبال سرمایهگذار هوشمند هستیم. بازار غذا، بازار خاصی است و برای توزیع آن به دستگاه فروش خودکار نیاز داریم که فرهنگسازی کنیم.
ما در مجموعه به دنبال ایجاد روش پرداخت با استفاده از فناوری تشخیص چهره یا Face Payment بدون اتکا بر سختافزار دستگاه هستیم؛ یعنی روش پرداختی که با استفاده از کیوآرکد (QR) و دستگاه تلفن هوشمند کار کند. در گام بعدی و با کمک پروژه مونوولت امکان استفاده از فیسولت (Face Wallet) را در دستگاههای یومیل فراهم خواهیم کرد که با تکیه بر مفهوم اقتصاد اطلاعات کار میکند.
در نتیجه ما به دنبال سرمایهگذارانی نیستیم که صرفاً در صنعت غذا فعال باشند، بلکه کسانی که میخواهند در این پروژهها با ما همراهی کنند، باید نوآوری و فضای آن را بهخوبی بشناسند. چراکه شروع کارهای خلاقانه مثل ساختن یک وندینگ ماشین غذای گرم، ریسک بالایی دارد. سرمایهگذار باید آمادگی روانی برای کارهای پرریسک و زیانهای احتمالی را داشته باشد.
همچنین سرمایهگذارانی که به خارج از کشور نگاهی دارند، و ارزش کار بینالمللی را درک میکنند، برای ما اولویت دارند. خوشبختانه همه پروژههای ما قابلیت توسعه به کشورهای دیگر، بهویژه کشورهای منطقه را دارند. نیروهای کاری ما نیز عموماً تحصیلکردگان خارج از کشورند.
نکته آخر درباره پروژه یومیل آن است که در سال ۱۴۰۱ یومیل گرین را نیز راهاندازی میکنیم که مخصوص گیاهخواران است. یعنی در ازای هر ۲۰ یا ۳۰ دستگاه عادی، یک دستگاه سبز نیز راهاندازی خواهیم کرد که البته دیگر مسئله اقتصادی بودن غذا در آن مطرح نیست. بنابراین طرحهای توسعهای یومیل متنوع است و نیاز به سرمایهگذارهای خاص دارد.
ذیل ایتوپیا چند محصول دیگر هم دارید که یکی از آنها در حوزه پوشاک است. این پروژه دقیقاً چه کاری میکند؟
پروژه دیگر ایتوپیا، ترایال (TRY ALL) یا همان پرو آنلاین لباس است. ما چند شرکت در سطح دنیا هستیم که شش سال است ادعای محقق کردن امکان پرو مجازی لباس را داریم، اما تاکنون نتوانستهایم چنین کاری بکنیم؛ زیرا هوش مصنوعی هنوز آنقدر پیشرفت نکرده که رفتار یک جنس نرم (پارچه) را با جنس نرم دیگر (بدن) هماهنگ کند.
اما ما با روش خلاقانهای این موضوع را حل کردهایم. نام ایدهای که مطرح کردهایم، متاورس گیت (Metaverse Gate) است. البته زمانی که این ایده را مطرح کردیم، متاورس به معنای امروز وجود نداشت و ما نیز از آن خبر نداشتیم. اما در واقع این یک پروژه متاورسی است.
وقتی شما وارد دستگاه مخصوص این پروژه میشوید، توسط فناوری 3D Body Scanner آواتار شما ساخته میشود. همه میتوانند از طریق این دستگاه در کمتر از ۲۹ دقیقه هم آواتار خود را بسازند، هم از طریق ترایال با پرو کردن لباس به عنوان یک مدل برای خود درآمدزایی کنند. قرار است ۸۰۰ دستگاه اینچنینی تولید کنیم.
این دستگاه جالبی است و فرصت مجازیسازی لباسهای برندها و همچنین حضور آنها در فضای متاورس را فراهم میکند. حتی به فکر انافتی کردن کالکشنهای لباس برندها هستیم و برندها میتوانند از این طریق برای تجاریسازی برخی طراحیهای خود کرادفاندینگ کنند. این پروژه از ابتدا در ترکیه راهاندازی شده است و در واقع شرکت از نظر حقوقی ترکیهای است.
میخواهیم با ۸۰۰ برند ترک همکاری کنیم و به هر برند یک دستگاه رایگان خواهیم داد و بعد بر حسب هر پرو از برند هزینهای خواهیم گرفت. این پروژه بسیار جدی است و یک تیم حرفهای به آن اختصاص دادهایم. مدیر پروژه آن رزا عرشی است. ترایال یکی از اولین تجربههای متاورسی ملموس اکوسیستم نوآوری ایران است که با کمک هوش مصنوعی، واقعیت افزوده (AR) و واقعیت ترکیبشده (Mixed Reality) میخواهد در صنعت پوشاک بینالمللی ارزشهای کسبوکاری تازهای خلق کند.
محصول بعدی ایتوپیا پروژه یومان (Umon) است که در واقع دریافت پول (Monetization) در ازای ارائه اطلاعات شخصی است؛ البته خدمات این پروژه به ایران عرضه نمیشود. این پروژه در انگلستان و کانادا ارائه شده است و در آنجا نیز شرکایی برای سرمایهگذاری پیدا کرده است.
یعنی وقتی من از برند خرید میکنم، آواتار خود را میسازم و در آینده نیز میتوانم از فروشگاه متاورسی آنها خرید مجازی کنم…
خرید متاورسی در آینده حتماً قابل انجام خواهد بود. علاوه بر آن، شما یک بار یک پرو کلی میکنید و دیگر نیاز به پرو ندارید. طی یک سال و نیم گذشته، در ترکیه به این نتیجه رسیدهایم که بازار این پروژه ظرفیت بالایی دارد و نخستین پروژه در این زمینه است. از آنجا که بخشی از پروژههای ما متاورسی است، قصد داریم در سال ۱۴۰۱ بیشتر و جدیتر به حوزه متاورس وارد شویم.
زیرا محصولاتمان با این فضا تناسب دارند. میتوان گفت شرکت ما نخستین شرکتی است که از نظر محصول، واقعاً وارد متاورس خواهد شد. پروژه ترایال در ترکیه بازار گستردهای دارد. شما یک بار نسخه مجازی یک لباس را میسازید (Visualize) و سپس به صورت بینالمللی مخاطبان زیادی را به دست میآورید.
این پروژه در بازار ایران نیز کار میکند؟
خیر؛ تنها به صورت سرگرمی خدماتی را ارائه میدهیم. مدل این کسبوکار در ایران صرفه اقتصادی ندارد. زیرا ذینفعی وجود ندارد که لباس را خریداری کند. فرض کنید در ایران روی برند زارا کار کنیم و همه لباسهایش پرو شود. چه کسی آنها را بخرد؟ از کجا؟
پروژه در چه مرحلهای است؟
پروژه در مرحله بازآرایی خدمات خود با ماشین AR است. این ماشین را تولید کردهایم و در قالب یک بسته پیشنهادی (Package) به کسبوکارها عرضه میکنیم. این بسته آورده ما برای کسبوکارهاست و در ازایش پولی دریافت نمیکنیم.
در واقع به تعبیری نگاه بازاریابی ما تغییر کرده و این ماشین در این زمینه برای ما راهگشا شده است. تاکنون یک ماشین ساختهایم و در حال ساخت ماشینهای بعدی هستیم. اگر سرمایهگذاری لازم در پروژه انجام شود، بین سه تا شش ماه دیگر در خدمات خود را در بازار عرضه میکنیم. در واقع مراحل پایهای پروژه ترایال طی شده است.
محصول بعدی ایتوپیا چیست؟
محصول بعدی ایتوپیا پروژه یومان (Umon) است که در واقع دریافت پول (Monetization) در ازای ارائه اطلاعات شخصی است؛ البته خدمات این پروژه به ایران عرضه نمیشود. این پروژه در انگلستان و کانادا ارائه شده است و در آنجا نیز شرکایی برای سرمایهگذاری پیدا کرده است. علت عدم عرضه آن به ایران، حساسیتهای قانونی به موضوع پروژه است.
هدف پروژه پولساز کردن اطلاعات فردی است. یعنی شما بدون نام و هویت، پروفایلی در یومان دارید و در آن اطلاعات خود را به دلخواه وارد کردهاید. این پروژه به شما یک API میدهد که به کمک آن اطلاعات فردی خود را به مجموعههای دیگر برسانید و در ازای آن پول دریافت کنید.
بارها شنیدهایم که شرکتی مثل فیسبوک اطلاعات کاربران خود را میفروشد. در این پروژه نیز ایده محوری آن است که از اطلاعات بتوان درآمدزایی کرد اما برای خود کاربر و صاحب دادهها. با استفاده از این برنامه میتوان در کاهش هزینه تبلیغات کسبوکارها سهیم شد. یعنی به جای آنکه شرکت واسطی اطلاعات افراد را به کسبوکارها بفروشد، مشتریان خود اطلاعاتشان را در اختیار شرکتها میگذارند و در ازایش پول میگیرند. در نتیجه ۷۰ درصد از هزینه تبلیغات به مشتری داده میشود.
این پروژه بسیار خاص و جالب است. البته پلتفرمهای مشابه هم وجود دارد. اما ویژگی این پروژه وجود کیوآرکد دینامیک و پویایی است که میتواند به انافتی تبدیل شود. این انافتی در شخصیکردن درآمد اهمیت دارد. در بازار ایران به دلیل آنکه مسئله اطلاعات موضوعی حساس و امنیتی است، این پروژه راهاندازی نشد. اما کشورهای یادشده از ایده این پروژه پشتیبانی میکنند.
یومان پلتفرم اقتصاد اطلاعات است که قابلیت درآمدزایی از دادههای فردی را میسر میکند، آنهم بدون اینکه دیتای آنها را به شکل انبوه بفروشد! در واقع دادههای افراد با اختیار و انتخاب خودشان به مشتریانی که تأیید میکنند، فروخته میشود. این پروژه به مخاطب خود میگوید که شما میتوانید صاحب اطلاعات خود باشید و از آن کسب درآمد کنید. تاکنون پلتفرمی وجود نداشته که اطلاعات کاربر را به پول نقد تبدیل کند. یومان این ظرفیت را دارد و مسئله حریم خصوصی را با استفاده از بلاکچین و همچنین ناشناس بودن کاربران بهخوبی حل کرده است.
یومان در چه مرحلهای است؟
یومان پلتفرم سادهای دارد و مرحله تحقیق و توسعه آن تمام شده است. اما در تعریف کلاسیک در مرحله کشت ایده یا SEED قرار دارد. تیم فوقالعادهای در این پروژه فعال است. مدیر پروژه آن خانم رزا عرشی است که بسیار در این حوزه متخصص، قوی و بادانش است.
این پروژه آماده است تا به صورت بینالمللی راهاندازی شود. ما با استفاده از یک طرح پایلوت و جذب سرمایه حداقلی ظرفیت آن را سنجیدهایم. یومان از پروژههایی است که در اکوسیستمهای نوآوری بالغ پذیرفته شده و وایتپیپر آن مقبولیت زیادی پیدا کرده است.
ادعای این پروژه (درآمدزایی از اطلاعات شخصی) ادعای بزرگ و بلندپروازانهای است.
برای مثال فرض کنید فردی در وین اطلاعات مربوط به سلامت، کسبوکار، جنسی، لباس و… خود را به برندهای سراسر دنیا بفروشد. نکته دیگر آن است که در این پلتفرم اطلاعات یک شخص برای شخص دیگر ارسال نمیشود. این پلتفرم به شما API میدهد و اطلاعات شما تنها در دسترس کسی قرار میگیرد که هزینه آن را پرداخت میکند. یومان پروژه خاصی است که آن هم در مرحله جذب سرمایه قرار دارد.
گویا پروژههای هلدینگ تازهتأسیس ایتوپیا به همینجا ختم نمیشود. درباره پروژههایی مانند یوسایکل و یورپرایز هم توضیح دهید.
ما یک فناوری را با نام کیوآرکد داینامیک (Dynamic QR Code) توسعه دادهایم. کیوآرکدی را تولید کردیم که دادههای متصل به آن قابل ویرایش باشد. البته بعداً فهمیدیم که این کار در خارج از کشور انجام شده است. اما ما توانستیم کاربردهای جالبی برای آن پیدا کنیم. پشت این کیوآرکد قابل عوض شدن است. با این کیوآرکد دینامیک دو سه پروژه تعریف کردهایم؛ از جمله یوسایکل، یواس پروجکت، و یورپرایز.
یوسایکل یک پروژه محیط زیستی و سبز در حوزه بازیافت زباله است. پیش از راهاندازی این پروژه، ما در بخش تحقیق و توسعه ایتوپیا به این موضوع پرداختیم که چرا اکثر پروژههای پسماند در دنیا شکست خوردند. متوجه شدیم دلیل اول آن است که شرکتها در این پروژهها راهحلهای جامع (Total Solution) تعریف کرده بودند؛ برای مثال قصد داشتند پلاستیکها را از خانهها جمعآوری و تبدیل به بنزین کنند.
یعنی پروژههای عظیمی که از عهده آنها برنیامدند. دلیل دوم فناوری گرانی بوده که در این پروژهها به کار گرفته میشد. در نتیجه ساخت دستگاه مورد نظرشان از نظر اقتصادی صرفه نداشته است. دلیل سوم نیز وندالیسم و خراب کردن دستگاههای بازیافت توسط افراد خرابکار در سطح شهرها بوده است.
ما همه این موانع را در پروژه یوسایکل (Ucycle) حذف کردیم. سبدی خیلی ساده و زیبا طراحی کردیم که ارزانتر از آن باشد که دزدیده شود؛ (کل این دستگاه دو اتا سه میلیون ارزش دارد.) این دستگاه یک کیوآرکد دینامیک و یک دریچه ورودی پسماند دارد. شما کیوآرکد را اسکن میکنید؛ چون این کیوآرکد داینامیک است، ما به واسطهاش چند اطلاعات را با یکدیگر تطبیق میدهیم.
از سوی دیگر همزمان دوربین صورت شما را اسکن میکند. وقتی برای مثال بطری را میاندازید، مبلغ مشخصی روی تصویر چهره شما شارژ میشود. این کار با کیوآرکد دینامیک ممکن است.
این فرایند در بستر پروژه دیگری به نام یواس پروجکت هم به کار گرفته شده است که با کیوآرکد، دوربین جلو و عقب موبایل و تصویر چهره راهحلهایی را تعریف میکند. مهمترین این راهحلها قرارداد ویدئویی هوشمند (Smart Video Contract) است که برای مثال با استفاده از اسکن دو کیوآرکد و چهره من و شما، ما را با هم جفت (Pair) میکند. این راهحل بسیار اتکاپذیر است و قابلیت تبدیلشدن به انافتی دارد.
در مجموع بخشی از پروژههای ایتوپیا روی کیوآرکد دینامیک تعریف شده که به نظر ما در آینده کاربردهای زیادی پیدا خواهد کرد. برای مثال فرض کنید شما از ما برای کسبوکار خود ۵۰ کیوآرکد دینامیک بگیرید و سپس برای مخاطبانتان (مثلاً برای کسانی که با آنها مصاحبه میکنید یا به شما مقاله میدهند) یک کیوآرکد اختصاص دهید؛ شما میتوانید پشت این کیوآرکد کتابها و سخنرانیهای این افراد را که مدام هم بهروز میشوند، بگذارید. حتی در رستوران نیز میتوان از کیوآرکد استفاده کرد، برای مثال میتوانند روی کیوآرکد نهتنها منو بلکه صورتحساب و پرداخت را بگذارند.
پروژه دیگری که با استفاده از کیوآرکد دینامیک طراحی کردیم، یورپرایز (Urprize) نام دارد. یورپرایز نوعی جایزه است که بر اساس توزیع کیوآرکد طراحی شده و دائماً مقدار آن افزایش پیدا میکند. این جایزه پشت کیوآرکدها جابهجا میشود؛ مثلاً یک هزارم ثانیه پشت این کیوآرکد و یک هزارم ثانیه دیگر پشت یک کیوآرکد دیگر است. در واقع مفهوم متاورس نیز همین است: یعنی کارکردی که میان فیزیک و سهبعدیسازی و وسیله پردازنده ارتباط برقرار کند.
هرکسی از ما کیوآرکد بخرد، پول پرداختیاش به این جایزه اضافه میشود. جایزه هم به کسی میرسد که بتواند در حین استفاده از کیوآرکد، در همان لحظه مشخص یورپرایز را شکار کند. چیزی شبیه بازی پوکمونگو! البته باید توجه داشت که اجرای بیشتر این پروژهها در ایران بسیار مشکل است و ما فعلاً قصدی برای راهاندازیاش در ایران نداریم و بر این اساس بسیاری از فرصتها را برای بازار داخل از دست میدهیم. اما توسعه پروژههای ایتوپیا در داخل و در خارج کشور با قدرت در حال پیگیری و اجراست.
طراحی ساختار کسبوکار، محصولات و چشمانداز ایتوپیا بهگونهای است که برای هر سرمایهگذاری جذاب است. بهخصوص آنها که میخواهند بینالمللی کار کنند و درآمد داشته باشند. قویاً اعتقاد داریم میتوانیم بهترین سود را بدهیم.

اهداف ایتوپیا از زبان حامد اکبری
حامد اکبری پیشتر با یوآیدی (UID) شناخته میشد، اما امروز پروژهها و کارهای جدیدی را دنبال میکند. او درباره شکلگیری هلدینگ ایتوپیا و اهدافی که دنبال میکند، میگوید: «نخستین هدفمان آن است که هلدینگ ایتوپیا به عنوان هلدینگ بالاسری همه فعالیتهایمان شناخته شود. هلدینگی که ویژگی بینالمللی بودن آن مهمترین شاخصه آن است، چراکه با وجود مسائل مربوط به تحریم، ما یک سال و نیم تجربه واقعی کار استارتاپی در کشور ترکیه را پشت سر گذاشتهایم. تجربهای که اعتقاد دارم در ادامه مسیر ایتوپیا برای حضور در بازارهای بینالمللی به ما کمک زیادی خواهد کرد.»
به گفته اکبری، حوزههایی که ایتوپیا در آن فعالیت میکند متنوع است و این هلدینگ بخشهای مختلفی از صنعتهای گوناگون را هدفگذاری کرده است. دلیل آنکه پروژههای آنها از نظر موضوعی ناهمگن هستند، آن است که ذیل مفهوم خلاقیت آنها را پیش میبرند؛ «این فرهنگی است که قبلاً هم بر اساس آن همواره در حال جذب نیروی خلاق بودهایم و بدین ترتیب توانستهایم تیمهای حرفهای درست کنیم. با اتکا بر این تیمها، شرکتهای مهمی مانند یوآیدی و بانک آیدی (Bank ID) به وجود آمده است.»
در ایتوپیا ایدهها نشئتگرفته از بخش تحقیق و توسعه (R&D) شرکت است. بدین ترتیب پروژهها در بخش تحقیق و توسعه پیشنهاد میشوند. در نهایت بر سر یک تا دو پروژه اتفاق نظر صورت میگیرد و ما معمولاً دو پروژه همزمان دنبال میشود. چندپروژهای و بینالمللی بودن استراتژی ماست.
حالا به این نتیجه رسیدهاند که حتماً در کنار تنوع پروژهها باید روی بازار بینالملل هم تمرکز خاصی داشته باشند. اکبری میگوید: «استفاده از نیروی کار ماهر و مجرب در ایتوپیا یک ویژگی منحصربهفرد ما خواهد بود. نیرویی که اعتقاد داریم برای آموزش و رشد آن باید هم زمان و هم هزینه بگذاریم و نتیجه آن را در دستاوردهای ایتوپیا ببینیم. هلدینگی که میخواهد بینالمللی و با سوددهی بالا فعالیت کند، چارهای ندارد جز اینکه به منابع انسانی قوی، خلاق، یادگیرنده و باهوش تکیه کند.»