کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نان یک محصول باستانی و قدیمی است که معمولاً نامش در کنار نوآوری نمیآید، اما در این شماره با بانوی کارآفرینی آشنا میشویم که در زمینه پخت نانهای گوناگون نوآورانه عمل میکند و این نوآوریها را به هنرجویانش نیز انتقال میدهد؛ ماریا محمدیان که استاد آشپزی با تمرکز بر پخت نان است.
او متولد شهر ساری است و تا ۱۸ سالگی نیز در ساری زندگی کرده است. با اینکه دیپلم خود را در رشته ریاضی _فیزیک گرفته، میگوید از کودکی به کار شیرینیپزی علاقه زیادی داشته، ولی این کار همیشه برایش تفریح به حساب میآمده و فکر نمیکرده بتواند شغل آیندهاش را بر اساس این علاقهمندی انتخاب کند و در این مسیر باشد.
چه شد که به سمت شیرینیپزی رفتید؟
من در ۱۸سالگی ازدواج کردم و به شهر مشهد مهاجرت کردم. جوان بودم و چون از ساری به مشهد آمده بودم، خیلی تنها و غریب بودم و زمان بیکاری زیادی داشتم. به همین دلیل دلم نمیخواست زمانم هدر برود و عمرم را از دست بدهم. تصمیم گرفتم در زمینه مورد علاقهام کاری کنم؛ بنابراین با شوق و علاقه فراوان در یکی از بهترین آموزشگاهها ثبتنام کردم و آموزش دیدم.
شبانهروز تمرین و تکرار میکردم تا بتوانم حرفهای شوم، اما متأسفانه بنا بر دلایلی که دوست ندارم راجع به آن توضیح دهم، مجبور شدم با تمام عشق و علاقهای که داشتم، این کار را متوقف کنم. اگرچه آشپزی و شیرینیپزی هرگز تعطیل نمیشد و من مدام در حال تمرین و تکرار بودم.
از مجله و کتاب و سایتهای مختلف آشپزی دستور پخت پیدا میکردم و آن شیرینی را میپختم و اشکالات و نکات آن کار را کشف میکردم. از سایر کاربلدها کمک میخواستم تا از تجربه آنان مطلع شوم و دفعه بعدی محصول بهتری خلق کنم.
من بدون ابزار و ترازو شبهای عید هر سال شیرینی خانگی میپختم و طعمها و شکلهای مختلف را تست میکردم. همان دوران نیز مشتریانی برای شیرینیها داشتم و کسب درآمد میکردم. گاهی ناامید میشدم، اما بهدلیل علاقه زیاد بازمیگشتم. سالهایی که در زمینه شیرینیهای خشک نوروزی فعالیت کردم، درآمد داشتم.
ایده اولیه کار چطور شکل گرفت؟
اکنون من در زمینه تولید و آموزش نان فعالیت دارم. این بخش از کار من بعد از کرونا بسیار جدی شد. پنج سال پیش مجدداً به بستر حرفهای آموزش بازگشتم و آموزشهای حرفهای را پشت سر گذاشتم و تولیداتم را ارتقا دادم تا اینکه کرونا از راه رسید و تب پخت نان در منزل بالا گرفت.
از آنجا که برایم عادت شده بود، تحقیق کنم و در زمینه آشپزی به بهترین دستورالعملها برسم، وارد دنیای نان شدم و از وسعت این حرفه و طعمهای مختلف نان در دنیا متعجب شدم. تصمیم گرفتم نزد استادان حرفهای این کار آموزش ببینم و دنیای نان برایم جدی شد. البته نانهای خمیر ترش که هم ارگانیک هستند، هم بسیار خوشمزه، بیش از سایر نانها مرا به خود جذب کرد. تصمیم گرفتم در المپیاد نان کشوری شرکت کنم تا خودم را محک بزنم. در المپیاد نان مقام ششم کشوری را به دست آوردم.
بعد از کسب این مقام، کمکم تماسها برای درخواست آموزش زیاد شد و من بهصورت حرفهای وارد کار تدریس شدم و اکنون علاوه بر تدریس و برگزاری ورکشاپهای شخصی، در آموزشگاههای دیگر نیز بهعنوان استاد مدعو کار میکنم.

چه سرمایهای برای این کار صرف کردید؟
سرمایه اولیه شغلهایی مانند آشپزی در درجه اول آموزشدیدن و تمرین و تکرار زیاد است. محال است کسی بتواند بدون تمرین و تکرار، محصول خوبی تولید کند، زیرا همه آموزشهای درست در کنار تجربه آشپز میتواند باعث خلق یک محصول بدون اشکال شود. من در ابتدا سرمایهای نداشتم، اما با فروش محصولات، ابزارهای مورد نیاز را تهیه کردم تا بتوانم نانهای بهتری عمل بیاورم و به لطف خدا تاکنون توانستهام ابزارهای لازم را نیز تهیه کنم.
چه نوآوریای در کسبوکارتان میبینید؟
من سعی کردهام در بخش تولید بهروزترین روشها و دستور پختها را امتحان کنم و محصول نهایی را با توجه به این روش به بهترین کیفیت برسانم که نسبت به محصولات قدیمی تفاوت و نوآوری زیادی دارد.
در زمینه آموزش نیز برای هر ورکشاپ برنامهریزی دقیق دارم تا بتوانم قبل از شروع، یک نمونه جدید تولید کنم و عکاسی انجام دهم و سعی میکنم هر بار آیتمها و تکنیکهای جدید به کارم اضافه کنم تا ورکشاپها همیشه حرف جدیدی برای گفتن داشته باشند و علاوه بر تکرار، محصولات نیز بهروزتر شوند.
از طرفی تعامل با هنرجویان و رفع اشکال در مراحل کارشان باعث استقبال بیشتر مخاطبان میشود. علاوه بر آموزش در ورکشاپ، یک پکیج مستند به هنرجویان ارائه میدهم که شامل یک جزوه کامل، پشتیبانی جهت آموزش، شرح انواع تکنیکهای خمیرگیری، مدلهای طراحی و البته انواع پخت است. در آموزش نوآورانه تهیه و بهروز کردن چنین مستندی دشوار است و این مستند نیز جزو تفاوتهای کار من است و باعث شده کارم بهتر و بیشتر دیده شود.
چه چشماندازی برای آینده کسبوکارتان دارید و چه مشکلاتی پیش روی شماست؟
من به آموزش علاقهمند هستم و اینکه چه برنامهای برای آینده داشته باشم، خیلی به شرایط کشور بستگی دارد؛ چراکه در شرایط فعلی کشور، هم تبادل اطلاعات با سایرین سخت شده و هم بسترهای پرمخاطب معرفی محصول فیلتر شده است. وقتی کاری نوآورانه انجام میشود باید مخاطبان در تعداد زیاد و به تکرار فراوان آن کار را ببینند و با آن آشنا شوند تا به آموزشدیدن در آن زمینه علاقهمند شوند یا به استفاده از آن محصول روی بیاورند.
دوست دارم یک آکادمی آموزش داشته باشم که در آن آموزش واقعی به مخاطبان ارائه دهم و مشکلم در رسیدن به این چشمانداز این است که متأسفانه در کشور ما بهدلیل تخصص اندک نهادهای نظارتی، بسیاری از آموزشهای غلط یا کمارزش با هزینههای گزاف به هنرجویان ارائه میشود که گاهی موجب دلسردی و ضربه به اعتمادبهنفس افراد میشود و این تنها وجدان مدرس است که باید ناظر بر خدمات ارائهشده باشد، ولی متأسفانه اهداف فقط مالی است و این بزرگترین ضربه به کسبوکارهای واقعی و مشتریان آنان است.
شاید اصلیترین دلیل من برای این چشمانداز این است که خودم آموزشهای زیادی دیدهام و بهدلیل نادرست یا ناکافیبودن برخی آموزشها، هر بار ناامید و خسته میشدم و با وجود تمرین و تکرار زیاد نتیجه نمیگرفتم.
چه توصیهای به زنانی دارید که میخواهند کسبوکار خود را راه بیندازند؟
اولین توصیه من این است که از بیکاری فرار کنید. به هر هنری علاقه دارید، زودتر شروع کنید و حتماً هدف داشته باشید. هدفتان حتماً شامل کسب درآمد نیز باشد تا بتوانید ادامه دهید.
به سرمایه کلان نیز نیازی نیست. از سرمایه کم شروع کنید و کمکم آن را افزایش دهید و حتماً بهصورت تخصصی آموزش ببینید تا در مسیر حرفهای قرار بگیرید. اما توصیه بعدی من این است که ادامه دهید. یک جمله معروف است که میگوید «افراد زیادی هستند که شروع میکنند، اما عده کمی دوام میآورند و ادامه میدهند.» لطفاً با همه توان مبارزه کنید و رو به جلو بروید؛ این رمز موفقیت است.