کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
همهگیری کرونا بر صنعت گردشگری ایران و جهان تأثیرات منفی بسیاری گذاشت. از منظر فردی نیز، اگر اهل سفر و سیاحت داخلی یا خارجی باشید، مطمئنا دوران کرونا برایتان بسیار سختتر از بقیه افراد طی میشود. حال فرض کنید که شغل شما راهنمای تور باشد.
در این صورت سکون و در خانه ماندن برای کسی که حداقل ماهی سه سفر را تجربه میکند و کم شدن ارتباطات برای فردی که همواره با افراد جدید ایرانی و خارجی همسفر بوده، بسیار سخت است. اما مریم کریمی با سرمایهای متفاوت در این دوران، کسبوکاری دیگر را آغاز کرده است.
او که حدوداً ۴۰ ساله است، چندین مدرک کارشناسی نصفهنیمه دارد و اکنون دانشجوی رشته گردشگری است. مدرس زبان ایتالیایی است و شغل اصلی او راهنمای تورهای ورودی از کشور ایتالیا بوده است.
شما یک سوغاتیفروشی دارید و معتقدید متفاوت است. کمی درباره این کسبوکار به ما میگویید؟
من یک دکان سوغاتیفروشی آنلاین دارم به نام «تَنچه» که شبیه سایر سوغاتیفروشیها نیست. سوغاتیهایی که شاید کمتر کسی از وجود و کیفیت آنها مطلع باشد، میفروشم و با این روش سعی دارم هم مردم را با سوغات باکیفیت ایرانی آشنا کنم و هم تولیدکنندگان کوچک شهرهای مختلف را به ایران و جهان معرفی کنم.
این ایده از کجا به ذهنتان رسید؟
من سفرهای خارجی زیادی رفتهام و بررسی سوغات کشورها همیشه برایم جالب بوده است. از سوی دیگر، سفرهایی که در ایران انجام دادم، برای من یک کشف بزرگ داشت و آن هم اینکه بسیاری از سوغاتیهایی که در کشورهای مختلف وجود دارد، در ایران نیز هست اما کسی از وجودشان خبر ندارد.
نکته جالبتر اینکه به خاطر تشابهات فرهنگی بسیاری از سوغات کشورهای همسایه با کیفیت بسیار بالاتری در ایران تولید میشود و به دلیل بازاریابی و معرفی نادرست، کسی از وجود آنها خبر ندارد و مردم با هزینه بالاتر، اجناس با کیفیت پایینتری را از سایر کشورها تهیه میکنند.
این برداشت من عاری از تعصب ایرانی و میهنپرستی است و کاملاً بر مبنای مقایسه کیفیت کالاهاست. همچنین من طی این سالها توانسته بودم شبکه خوبی از افراد محلی فعال در تولید این محصولات را بشناسم و از کیفیت کار آنها نیز خبر داشتم. این شد که تصمیم گرفتم سفر را به خانه مردم بیاورم. در قدم اول با معرفی و فروش سوغات خوراکی و سپس با معرفی و فروش صنایع دستی.
در تنچه چه کارهایی انجام دادهاید؟
فکر میکنم تنچه در چند بخش متفاوت عمل میکند. اول از همه در بخش کالاها. من در دکانم سوغاتی ندارم که بهراحتی قابل تهیه باشد. مثلا زعفران و عسل و گردو و… جزو محصولات تنچه نیست. محصولات این دکان اکثرا سوغاتی است که شاید خیلی از ایرانیها حتی اسم آن را نشنیده باشند و بهراحتی در دسترس افراد غیرمحلی قرار نمیگیرد.
در بسیاری موارد بخش مهمی از کار تنچه، معرفی آن محصولات و نحوه استفاده از آنهاست. مثلا ادویه «بزار» از نیکشهر بلوچستان، ادویه «خسرودار» از بوشهر و برازجان یا شیرینیهای کمتر ارائهشده مثل شیرینی «نازک پسته» از قزوین. به نظر من این نوع محصولات نهتنها در ایران، بلکه در جهان نیز مورد استقبال قرار میگیرند.
بخش دیگر، اصرار من در تهیه این مواد از تولیدکننده محلی است. من محصولات کارخانهای را که برای همه در دسترس است، در دکانم عرضه نمیکنم. از تولیدکننده خانگی یا کارگاههای کوچک خرید میکنم؛ مثلاً سس انبه همه جا وجود دارد اما سسی که در تنچه عرضه میشود، یک سس باکیفیت و خانگی است که تفاوت بسیار زیادی با محصولات تولید انبوه بازار دارد.
در مورد سایر محصولات نیز این وسواس را دارم. در سفرها، سوغات مختلف یک شهر را بررسی میکنم و با کیفیتترین آنها را که معمولاً در کارگاههای کوچک محلی تولید میشود، شناسایی و به مشتریان عرضه میکنم.
در نهایت یکی از ویژگیهای کسبوکار من، بستهبندی سازگار با طبیعت است که در مورد همه محصولات رعایت میشود تا خودم و مصرفکننده با وجود منفعتی که از محصولات ایرانی کسب میکنیم، کمترین آسیب را به محیط زیست وارد کنیم.
در حال حاضر این کسبوکار در چه مرحلهای قرار دارد؟
من در قدمهای ابتدایی کارم هستم و به غیر از خودم، یک نفر به صورت تماموقت در اداره کردن دکان با من همکاری میکند. ولی در حقیقت وسعت اصلی این کار در بخش تولیدکنندگان محلی در روستاهای کوچک و مشتریانی است که به سوغات باکیفیت و اصیل ایران علاقهمندند. تاکنون جمع خوبی از تولیدکنندگان محلی و مشتریان به ما پیوستهاند و در مقایسه با قدمت کار، فروش خوبی داشتهایم.
سرمایه اولیه این کار چقدر بود؟
در حقیقت این کار به سرمایه اولیه غیرنقدی احتیاج داشت و آن اعتماد مردم محلی به فردی بود که قرار بود به خانههای آنها برود و محصولاتی را که تولید میکنند، ارزیابی و سپس عرضه کند. به لطف خدا من این سرمایه را به خاطر شغلم داشتم. راهنمای تور بودن با خودش دو اعتبار مهم میآورد.
یکی اینکه افراد شما را به عنوان شخصی که سفرهای زیادی داشته است، صاحبنظر میدانند و نظرتان را درباره کیفیت و تفاوت محصولات میپذیرند که این امر باعث میشود همکاری خوبی در زمینه ارتقای محصول یا تغییرات لازم برای عرضه به بازار بین تولیدکننده و شما رخ دهد.
دوم اینکه مردم شما را به عنوان فردی مسئولیتپذیر میشناسند. وقتی افراد یک محل میبییند که شما به عنوان مسئول یک گروه توریست وارد شهر آنان شدهاید و مسئولیت مدیریت اتفاقات و هماهنگی سفر بر عهدهتان است، به مسئولیتپذیری شما اعتماد میکنند و همکاری بهتری بینتان شکل میگیرد.
چه چشماندازی برای این کار دارید؟
در درجه اول علاقهمندم بازار ایران را در دست بگیرم و بعد بازارم را جهانی کنم. اگرچه میدانم موانع بسیار زیادی پیش روی این کار است، اما بسیاری از این محصولات کیفیتی بسیار فراتر از محصولات جهانی دارند و حیف است که به جهان عرضه نشوند. دغدغه اصلی من این است که جامعه محلی منفعت بیشتری از تلاشی که میکند، ببرد.
مثلاً کارگاه کوچک حاشیه جازموریان یا نشتیفان خاف (شرق خراسان) یا جندق (روستایی در کویر مصر) که اکنون محصولات باکیفیتی در تنچه عرضه کردهاند، بیشتر معرفی شوند و درآمد بیشتری نیز داشته باشند.
چه مشکلاتی در راه رسیدن به این چشمانداز در مسیرت وجود دارد؟
اولین مشکل بیثباتی قیمتهاست، این بیثباتی هم قدرت رقابت را از من سلب میکند و هم برنامهریزی و فروش را با اختلال مواجه میسازد. مشکل بعدی نامناسب بودن سیستم لجستیک است. برخی از محصولات در فرایند پست آسیب میبینند و این فرایند گاه آنقدر طولانی میشود که محصول از بین میرود.
مشکل ارسال و بستهبندی مناسب و حفظ کیفیت محصول تا رسیدن به مشتری نهایی چیزی است که من سعی دارم راه درستی را برای آن بیابم و تاکنون با آزمون و خطا راههایی را یافتهام. یک بخش مشکل هم مربوط به محل زندگی شخصی من است. من در رشت زندگی میکنم و هوای شرجی برای برخی از سوغات مناسب نیست.