کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
احمد واشقانی فراهانی/ گفتن از آینده سرمایهگذاری در شرایطی فعلی کار بسیار سختی است. شرایطی که امروز تجربه میکنیم، بسیار ناپایدار است و مهمترین پیامد آن از بین رفتن بذر امید در اکوسیستم است. نوآوری همواره به زیرساختهای پایدار نیازمند است.
نبود زیرساخت پایدار، هم فضای کسبوکاری و هم فضای سرمایهگذاری را ناامن خواهد کرد. در چنین شرایطی خطرپذیری هم معنای خود را از دست میدهد، زیرا خطر کردن باید بر اساس قواعد و عقلانیت باشد. شرایط ناپایدار امکان تصمیمگیری و تصور آینده را از تمام بازیگران اکوسیستم میگیرد و کل اکوسیستم را به حالت تعلیق درمیآورد.
حتی اگر سرمایهگذاران روحیه خطرپذیری خود را حفظ کنند، باز هم منتظر میمانند تا فضا از ابهام خارج شود. بخش بزرگی از سرمایهگذاران در چنین شرایطی، در بهترین حالت صرفاً توقف سرمایهگذاری را در دستور کار قرار میدهند و تا پایداری شرایط اجتماعی و اقتصادی صبر میکنند.
با شرایطی که ایجاد شده و با محدودیتهایی که کسبوکارها را بهشدت تحت تأثیر قرار داده و تنش اقتصادی کنونی که بر مردم حاکم است، شکل نیازها هم در جامعه تغییر پیدا میکند؛ بدین نحو که نیازها به سمت نیازهای اساسی حرکت میکنند، نیازهایی که استارتاپ باید حول آنها شکل بگیرد، از اولویت خارج میشوند و این باعث میشود اکوسیستم روزبهروز کوچکتر شود. همچنین نیازهایی که همیشه بهعنوان بازارهای جذاب از آنها یاد شده، در لایههای بالایی هرم مازلو قرار میگیرند، در حالی که افراد در کف هرم سیر میکند.
در خوشبینانهترین حالت حوزههایی مانند حوزه سلامت و آموزش میتوانند در این فضا فقط دوام بیاورند، اما نمیشود از آنها انتظار رشد داشت، زیرا سفره و سبد خانوار کوچک شده است. ممکن است نیازهای جدیدی شکل بگیرد، اما بخش مهمی از نیازها نادیده گرفته میشود و از اولویت خارج خواهد شد.
اما اگر شرایط بهبود پیدا کند، مطمئناً شاهد خواهیم بود که سرمایهگذاران سنتی مجدداً پایشان به فضای سرمایهگذاری خطرپذیر باز شود؛ چراکه این شکل از سرمایهگذاری برای آنها نوعی از دارایی را ایجاد میکند که بههرحال از جنس آینده است و این حوزه نشان داده که چه پتانسیلهایی برای رشد دارد.
آن دست سرمایهگذاران سنتی که ذهن پیشروتری دارند، تمایل دارند که خودشان ویسی راه بیندازند و خودشان مستقیماً وارد سرمایهگذاری خطرپذیر شوند، ولی احتمالاً در آینده که نمیدانم دقیقاً چه زمانی خواهد بود، پولهای بزرگ و متمرکزی به این فضا تزریق خواهد شد. اگر بخواهیم خوشبینانه به آینده نگاه کنیم، در یک جمله باید بگویم ما هم باید مانند همه دنیا بشویم؛ گشایش اقتصادی رخ دهد، محدودیتها از بین برود، درهای کشور به روی سایر کشورها باز شود، نیازهای مختلف جدی گرفته شود و حول آنها کسبوکارهایی شکل بگیرد و سبد خانوارها بزرگ شود.
اگر هم بخواهم با نگاه بدبینانه آینده را متصور شوم، تصورم این است که اگر این فضا تشدید شود، محدودیتها بیشتر شوند و سوشالمدیاها از دسترس خارج شوند، احتمالاً چالش اصلی این است که ما شاهد انحصار در بخشهای اقتصاد دیجیتال خواهیم بود که از طرف حاکمیت و دولت ایجاد شده است.
بهطور خاص اگر بخواهم در مورد سرمایهگذاری خطرپذیر و آینده آن سخن بگویم، باید به این نکته اشاره کنم که اگر اقتصاد، سالم باشد، یعنی اینکه هم دسترسی به بازار آزاد داشته باشد و هم منطق اقتصادی در آن پیاده شده باشد، قطعاً سرمایهگذاری استارتاپی در آن وزن سنگین و جدی خواهد داشت. اگر در آینده شاهد این عقلانیت منطق و سلامت اقتصاد در ایران باشیم، قطعاً ما هم از این قاعده مستثنی نیستیم.
در طول این مدت با استارتاپهای زیادی جلسه داشتم که قریببهاتفاق این نظر را دارند که نمیدانند با چه چیزی قرار است روبهرو شوند، بخش مهمی از فاندرها نمیدانند چه شرایطی در اقتصاد جاری است و برخی هم هنوز در یک ذهنیت فانتزی به سر میبرند و از واقعیت دور هستند.
گفتوگو و واقعیکردن این فضا کار رسانه است که در انعکاس فرصتها، چالشها و راهحلها نقش مهمی دارد. فضای غیرشفاف و غیرواقعی احتمال شکست برای استارتاپ را بالا میبرد و بازگرداندن سرمایهگذاری که در این فضا شکست خورده، کار سخت و شاید غیرممکنی است؛ بنابراین شفافیت در فضا و بیان واقعیت به نفع همه است.