کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
آن طرف چهره زیبای فناوری، چهره زشت و کریهی است. فناوری با اینکه کیفیت زندگی را بالا برده، ولی میتواند آن را پایین هم بیاورد. بیتکوین و آلتکوینها به مردم جهان طعم شیرین آزادی از نهادهای مرکزی را نشان دادهاند؛ اما مگر میتوانیم چشممان را در مقابل آسیبهای اقتصادی و زیستمحیطی این پدیده ببندیم؟
طنزآمیز است که فردی مثل «سم بنکمن فرید» بنیانگذار یکی از چهار صرافی رمزارز بزرگ دنیا از بشردوستی میگوید. وقتی در صنعتی هستیم که یک سال مصرف انرژی آن به اندازه انرژی مصرفی یک سال کشوری مانند بلژیک است و به همان اندازه میتواند آسیب زیستمحیطی برای زمین داشته باشد که دستآخر مردم ضعیفترین اقتصادهای جهان تحت تأثیر این آسیب قرار خواهند گرفت، آیا دمزدن از بشردوستی فقط یک ادعا نیست؟
صنعت رمزارز، صنعت سبزی نیست، اما مگر صنایع دیگر صنایع سبز هستند؟ مگر میتوان صنعتی را نام برد که انرژی مصرف نکند و ضایعات نداشته باشد؟ گرچه برخی صنایع اثرات زیستمحیطی بیشتری نسبت به صنایع دیگر دارند، اما در عوض برخی دیگر بیش از سایر صنایع در تلاش برای کاهش این اثرات هستند.
نمونه آن حذف الگوریتم اجماع اثبات کار در بلاکچین برخی از رمزارزهاست که انرژی مورد نیاز برای استخراج را کاهش میدهد؛ از آن سو شاهد شکلگیری کسبوکارهایی مانند جنسیس ماینینگ هستیم که استخراج رمزارزها را با استفاده از انرژی کاملاً تجدیدپذیر امکانپذیر میکند.
در کنار این اثرات زیستمحیطی که ماینرها باید به آن توجه ویژهای داشته باشند، بحث اثرات منفی اقتصادی و اجتماعی مطرح است که سایر بازیگران صنعت نباید از آن غافل شوند. کسبوکارها به سبب فشارهای خارجی از سمت مردم و رگولاتورها دیگر نمیتوانند تنها به سود خود بیندیشند و باید در عمل نشان دهند که آنها هم دغدغههایی از جنس دغدغه مردم و رگولاتور دارند.
قطعاً همانطور که بارها گفته شده، ممکن است رمزارزها برای کاربردهایی مانند پولشویی و اقدامات مجرمانه دیگر هم استفاده شوند و نمیتوان رگولاتور را بابت نگرانی از این کاربرد رمزارزها سرزنش کرد. این دغدغه درستی است و کسبوکارهای صنعت، خصوصاً صرافیهای رمزارز باید راهکاری برای جلوگیری از چنین کاربردهایی بیندیشند. اینکه هنوز صنعت رمزارز بهدرستی رگوله نشده، نمیتواند بهانهای برای کمکاری بازیگران و نادیدهگرفتن اثرات اجتماعی این پدیده باشد.
این موضوعی است که در دنیا با عنوان خودتنظیمگری از آن یاد میشود و شرکتهای بزرگ فناوری دنیا هم در مسیر تکامل خود به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند نسبت به اثرات منفی محصولات و خدماتشان بیتفاوت باشند. مسیری که مایکروسافت در همکاری با دولتها در دو دهه قبل طی کرده و به این نتیجه مهم رسیده که وقتی با فناوری خود جهان را تغییر داده، نمیتواند نسبت به چالشهایی که این فناوری برای جهان به ارمغان آورده نیز بیتفاوت باشد.
مسیری که قرار است در نهایت به ساخت دنیایی بهتر منجر شود، نمیتواند بهتنهایی توسط رگولاتور مقرراتگذاری شود. اینجا به ترکیبی از خودتنظیمگری و اقدامات دولتی نیاز داریم. در سمت کسبوکارها از یک طرف نیاز به اتحاد احساس میشود تا بتوان در سایه این اتحاد به خودتنظیمگری رسید و از طرف دیگر نیاز به تعامل سازنده با رگولاتورها دیده میشود تا هم دادههای درستتری از صنعت به رگولاتور داده شود و هم با تجربه بازیگران صنعت رگولاتور بتواند سیاستها و برنامههای دقیقتری تنظیم کند.
نمیتوانیم در عین حال سم بنکمن فرید باشیم و از نجات نسل بشر بگوییم و در عین حال جز کسب سود به چیز دیگری نیندیشیم. نمیتوانیم کسبوکار خوشنامی باشیم، ولی در مقابل اثرات منفی فعالیتهای کسبوکارمان بیتفاوت باشیم.