کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
این روزها باید بپایید «چک» را نخورید! اینقدر بزندررویی زیاد شده که تا به خود بیایید که چه کسی شما را نواخته و بابت چه بوده و چطوری اصلاً زده؛ میبینید که هم پیاز را خوردهاید و هم چوب را. بهخصوص که «عملیات ویژه شرمندهسازی آدمها و کسبوکارهای داخلی» با شدت و حدت بیشتری در جریان است؛ هم از سوی مسئولان و چهرههای داخلی و هم از سوی ایرانیان عصبانی دور از وطن که هر جور دستشان برسد، برای زدن یک کسبوکار یا یک چهره داخلی کوتاهی نمیکنند.
بهشخصه با وضعی که ساختهاند به همه حق میدهم که حسابی بیاعصاب باشند، اما زدن کسبوکارهای داخلی به جرم صرفاً فعالیت و رعایت قوانین داخلی کشور کاری است عبث که هیچ هدفی را به سرانجام نمیرساند. قسمت غمانگیز ماجرا هم اینجاست که این روزها هر چیزی علیه داخلیها حسابی لایکخور است. کافی است کسی بنویسد من کارمند علیبابا هستم و علیبابا یک کسبوکار تمامیتخواه و خودفروخته و فلانفلانشده است تا قبل از آنکه ثابت شود اصل ماجرا دروغ است، چندهزار لایک بخورد به همراه چندصد فحش آبدار برای علیبابا!
هفتههای گذشته هم نوشته بودم که اصلاً هم فرقی نمیکند کافهبازار باشید یا دیجیکالا یا باسلام و…، این روزها زدن زیر گوش داخلیها لایکخور است! باز هم تأکید میکنم این درجه از بیاعصابی و بیمنطقی با چیزهایی که در جامعه میبینیم، شاید زیاد قابل نقد نباشد، اما آنها که میدانند و لایک میکنند یا همراه هجمه علیه دیگران میشوند، کمی تعجببرانگیزند.
عیسی زارعپور با وزیر اقتصاد طرحی ۳۰صفحهای را رونمایی کردهاند که در یک کلمه درباره آن میتوان گفت؛ «فاجعه». عجیب است که هر چقدر اوضاع بیشتر بیخ پیدا میکند، رنگوبوی تصمیمات ساختاری و منطقی هم کمتر و کمتر میشود. واقعاً کجای دنیا برای رونقدادن به یک پلتفرم (بخوانید یک کسبوکار) حوزه آنلاین، مشوق مالیاتی و وام و رانت میدهند؟!
فکر کنید روزی که همین اینستاگرام مادرمرده کارش را شروع کرد، برای اینکه در آمریکا با اقبال مواجه شود، دولت آن کشور اعلام میکرد به کسانی که روی این پلتفرم صفحه بسازند، معافیت مالیاتی و وام کمبهره و تبلیغات با تخفیف ۵۰درصدی در صداوسیمای آمریکا خواهد داد! چقدر موقعیت مضحکی میشد؛ مگرنه؟!
فارغ از درستی یا نادرستبودن محدودیتهای ایجادشده برای پلتفرمهای خارجی، چرا باید این حجم از رانت را به کسبوکاری داد که چند سال است فعالیت کرده و نتوانسته موفقیت به دست آورد؟! این چه فرمولی است که هر بار تکرارش میکنید و از شکست آن درس نمیگیرید؟!
همکار عزیزمان مرضیه امیری یکی از پرتلاشترین روزنامهنگاران ایران است. منصف و دقیق و عاشق ایران و کار کردن در ایران. امیدواریم او را دوباره و هرچه زودتر در تحریریه ببینیم. جای او در تحریریه، و کار و تخصصش، نوشتن و نوشتن و نوشتن است…