کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
رواندرمانی فرایندی است که در سالهای اخیر توانسته مشکلات زیادی را از زندگی پرمشغله امروزی حل کند؛ اما در میان روشهای درمانی نیز، برخی روشهای نوآورانه با موفقیت بیشتری مواجه شدهاند که رواندرمانی هیجانمدار یکی از این روشهاست.
سمیرا سادات رسولی متخصص رواندرمانگری هیجانمدار است و کمتر از یک سال پیش، کلینیک دلوین را تأسیس کرده است. این زن ۴۱ ساله، دو فرزند دارد و روانشناسی سلامت را تا مقطع دکترا ادامه داده است. او علاوه بر اینکه مدیریت کلینیک را بر عهده دارد، در دانشگاه نیز تدریس میکند. رسولی میگوید روانشناسی را بر اساس علاقه شخصیاش دنبال کرده، زیرا از بودن در کنار دیگران و ابراز همدلی به آنها انگیزه پیدا میکند.
برای شروع، کمی از دلوین برایمان توضیح میدهید؟
دلوین یک کلینیک رواندرمانی است که با سیستم جدید هیجانمدار کار میکند. من به همراه همکاران روانشناسم در این کلینیک، علاوه بر جلسات درمان فردی و گروهی، دورههای آموزشی برای عموم افراد و دورههای آموزشی برای متخصصان نیز برگزار میکنیم.
درمان هیجانمدار به چه معناست و چرا این گرایش روانشناسی را انتخاب کردید؟
من چند سالی در حوزه روانشناسی فعالیت داشتم و دریافتم بسیاری از روشهای درمانی حتی وقتی بهدرستی انجام میشوند، مشکل مراجع را به صورت موقت رفع میکنند و مراجعهکننده پس از مدتی با همان مشکل به صورت قبل یا به یک شکل جدید بازمیگردد.
این دغدغه من سبب شد تحقیقاتم را برای پیدا کردن راه درمان واقعی و طولانیمدت شروع کنم. در این مسیر با رویکرد هیجانمدار آشنا شدم. مطالعاتم را شروع کردم و در دورههای بینالمللی این روش شرکت کردم. این رویکرد همهجانبه و همدلانهتر است و من درمانهای بالینی را نیز با این رویکرد انجام دادم و نتیجه مثبتی دریافت کردم.
رویکرد هیجانمدار بر پایه هیجانات است و هیجانات را سیستمهای راهنمایی برای وجود ما میداند که تغییرات آنها نشاندهنده تغییری در حالوهوا و نیازهای ماست.
هر هیجانی نشان از تغییری در نیاز ما میدهد و این هیجانات مانند چراغ چک یک اتومبیل، آلارمهای وجودی ما هستند؛ آنها نهتنها علایم مزاحمی نیستند، بلکه به بهزیستی ما نیز کمک میکنند و ما را به سیستم ناخودآگاهمان وصل میکنند. این روش نسبت به درمانهای خودآگاه، مؤثرتر و عمیقتر است.
من نیاز به این روش درمانی را در مراجعان حس کردم، چون این رویکرد بر اساس همدلی و نوعدوستی شکل گرفته است و اساسش دیده شدن و پذیرفته شدن همه انسانها در هر شرایط و احوالی است. از آنجا که سبک زندگی و تربیت بسیاری از خانوادهها در شرایط و مشغلههای کنونی، موجب نادیده انگاشتن افراد شده است، به نظرم این روش کارآمدتر میرسید.
در زندگی امروزی کمتر توجهی به روح انسانی افراد میشود و اغلب انسانها را با دستاوردهای مطلوب جامعه قضاوت میکنند. این روش پاسخ مناسبی برای نیاز دیدهشده انسانی است.
هر هیجانی نشان از تغییری در نیاز ما میدهد و این هیجانات مانند چراغ چک یک اتومبیل، آلارمهای وجودی ما هستند؛ آنها نهتنها علایم مزاحمی نیستند، بلکه به بهزیستی ما نیز کمک میکنند و ما را به سیستم ناخودآگاهمان وصل میکنند.
به نظر شما نوآوری رویکرد هیجانمدار در چیست؟
نوآوری این رویکرد در این است که مبتنی بر تجربه لحظه اکنون است؛ یعنی ما تکلیفی به مراجع نمیدهیم و هرچه رخ میدهد در همان جلسه است.
ما به عنوان جراحی روانی از آن یاد میکنیم. ضمن اینکه در این مدل از درمان، ممکن است مراجعهکننده برای یک مشکل بیاید، اما همه جوانب زندگی او بهبود مییابد و برخورد انسانی و همتراز بودن درمانگر با مراجعهکننده در طول درمان – به جای دانای کل بودن درمانگر – این روش را متمایز میکند. به علاوه دورههای گروهدرمانی و زوجدرمانی با این روش، بر اساس پژوهشهایی که صورت گرفته، بسیار مؤثر هستند.
با چه سرمایهای کارتان را آغاز کردید؟
از ابتدای آشنایی با این رویکرد تصمیم گرفتم یک فضای مملو از آرامش و امنیت برای مراجعان فراهم کنم تا احساس خوبی در آنها ایجاد کند. هزینه اولیه، توسعه فردی و هزینه و زمانی بود که برای آموزشها صرف کردم و هزینه مکان کلینیک و تجهیز آن نیز بود.
من در ابتدا فقط به فکر تهیه و ساخت یک مکان برای مراجعه افراد بودم و به سودآوری آن نیندیشیده بودم. خوشبختانه توانستم مکانی برای کلینیک بیابم و آن را تجهیز کنم. البته طبق شرط مجموعه، همه همکاران علاوه بر داشتن مدرک این روش، خودشان نیز با رویکرد هیجانمدار تحت درمان قرار گرفتهاند.
در حال حاضر چند نفر در این کلینیک فعالیت دارند و کسبوکارتان در چه وضعیتی است؟
اکنون در دلوین ۱۵ رواندرمانگر داریم که علاوه بر پاسخگویی به مراجعان، دورههای تخصصی برای سایر درمانگرها، دورههای عمومی برای مردم و دورههای اختصاصی برای دانشجویان و دانشگاهها برگزار میکنند. هشت ماه از فعالیت دلوین میگذرد و ما بهتازگی وارد فاز تثبیت شدهایم.
در حال حاضر فهرست انتظار مراجعان من و بیشتر همکاران برای چهار تا هشت ماه آینده پر شده است؛ چون این روش جدید است و مراجعان نتایج بسیار خوبی از این روش درمانی گرفتهاند، استقبال از کلینیک نیز روزبهروز بیشتر میشود.
نوآوری این رویکرد در این است که مبتنی بر تجربه لحظه اکنون است؛ یعنی ما تکلیفی به مراجع نمیدهیم و هرچه رخ میدهد در همان جلسه است.
چه چشماندازی برای کسبوکارتان دارید؟
چشمانداز ما این است که بتوانیم شعبههای متفاوتی از دلوین را راهاندازی کنیم و افراد متخصصی را برای مدیریت این مجموعهها پرورش دهیم.
این رویکرد شاخههای مختلفی دارد و شاخهای که من به آن علاقهمندم و در این زمینه تألیفاتی نیز داشتهام، اعتیاد به رابطه عاشقانه است. چون درمان هیجانمدار در این زمینه بسیار مؤثر است و ما در ایران مشکلات زیادی در سنین ۱۸ تا ۴۰ سال در این زمینه داریم.
بهعلاوه دوست دارم مؤسسههای تخصصی این شاخه را در کل ایران گسترش دهم. همچنین درصدد گسترش فضایی برای تقویت تبحر درمانگران تازهکار هستم تا بتوانند علاوه بر آموزش، تحت نظارت درمانگر ارشد، تجربه جلسات درمانی را نیز داشته باشند.
چه مشکلاتی در این زمینه پیش رو شماست؟
دسته اول مشکلات ساختاری قانون است. قوانین دشواری برای اخذ مجوزهای مؤسسات وجود دارد و با مشکل کلان بیمه مواجهیم. خدمات روانشناسی در ایران بیمه نیستند و همین عدم توجه به روان، باعث معضلات جبرانناپذیری در جامعه و حتی ضرباتی بر جسم افراد میشود.
دسته دوم مشکلات درک و پذیرش اجتماع است. هنوز اهمیت روانشناسی بین عموم مردم به صورت واقعی درک نشده است و در مورد رویکرد هیجانمدار این شناخت بسیار کمتر است. افراد بر تأثیر مثبت این درمانها واقف نیستند. افراد برای چیزی که تأثیر آن را درک نکردهاند، هزینه نمیکنند.
دسته سوم خوددرمانی افراد است. بسیاری معتقدند خودشان میتوانند خود را درمان کنند، مثلاً با کتاب خواندن میتوانند مشکل را حل کنند و این رویکردها مانع فراگیری درمانهای مؤثر میشود.