کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
مسئله خامفروشی مواد معدنی، یکی از مزمنترین دردهای کشور است که سالهاست ادامه دارد. چرخه محصولات معدنی عموماً در کشور ما به اکتشاف و استخراج منتهی میشود و در بیشتر موارد گام فرآوری و ایجاد ارزشافزوده به خاطر مسائل گوناگون مغفول میماند.
سازمان «ایمیدرو» در سلسلهبرنامههای حمایتی خود این بار میزبان فعالان حوزه معدن و شرکتهای دانشبنیان حوزه فرآوری محصولات معدنی بود. این برنامه با عنوان دایان ۴ تلاش کرد با معرفی پنج شرکت برگزیده نوآور در این بازار، فرصت ارائه محصول و خدمات این شرکتها را بهصورت بیواسطه به معدنداران و ذینفعان حوزه معدن فراهم کند. با مدیران این پنج شرکت گفتوگو کردیم و از مشکلات آنها در مسیر کسبوکارشان و راهکارهای مبارزه با خامفروشی و تزریق بیشتر نوآوری به این صنعت بزرگ پرسیدیم.
خصولتیها درها را به روی ما بستهاند

محمدمهدی وکیل، مدیرعامل شرکت تیتانیوم صنعت شریف / واقعیت این است که سهم نوآوری در حوزه معدن بسیار ناچیز است. این واقعیت غیر قابل انکار است. تا زمانی که نتوانیم از نوآوری بهرهمند شویم، خامفروشی سهم بالایی خواهد بود.
در حال حاضر شرکتهای بزرگ حوزه معدن دو چالش اساسی پیش روی خود دارند: چالش اول این است که چون خود این شرکتها دارای دانش و فناوری روز نیستند، باید آن را وارد کنند و این موضوع هزینههای بالایی برای شرکتها به همراه دارد.
از طرفی هم تحریمهای خارجی دسترسی به این فناوریها را سخت و گاه غیرممکن کرده است. چالش بعدی این است که شرکتهای بزرگ دنیا در کشورهای توسعهیافته، فناوریهای خود را به کشورهای جهانسومی ارائه نمیدهند. این دو چالش باعث شده نوآوری در حوزه معدن بسیار ضعیف باشد.
دو دسته شرکت دانشبنیان در حوزه معدن فعالاند: دسته اول شرکتهای فنی و مهندسی هستند و خدمات دانشمحور به شرکتها ارائه میدهند و دسته دوم شرکتهای تولیدی و محصولمحور هستند.
چالش شرکتهای نوآور در ارتباط با شرکتهای بزرگ معدنی کشور، ساختار خصولتی این شرکتهای بزرگ و قدیمی است. ظاهر خصوصی و باطن دولتی باعث شکلگیری نگاه خاصی در این نوع مدیریت نسبت به شرکتهای دانشبنیان شده است.
ما بهعنوان شرکتهای دانشبنیان که به توسعه فناوری میپردازند، به جای تمرکز بر محصول و توسعه فناوری باید انرژی، وقت و هزینه بسیاری برای ارتباط با این شرکتها صرف کنیم. تلاش ما این است بهصورت موردی با شرکتها وارد مذاکره شویم و فناوری را به آنها معرفی کنیم.
از این رو رویدادهایی مانند رویداد دایان که بیواسطه فرصت ارائه محصول را به ما میدهد، میتواند بسیار کمککننده باشد. دو دسته شرکت دانشبنیان در حوزه معدن فعالاند: دسته اول شرکتهای فنی و مهندسی هستند و خدمات دانشمحور به شرکتها ارائه میدهند و دسته دوم شرکتهای تولیدی و محصولمحور هستند. مشتری نهایی هر دو دسته، شرکتهای بزرگ هستند. برای حل چالشها نیاز است ارتباط عمیقی بین دو طرف شکل بگیرد و از سوی دیگر شرکتهای بزرگ باید ریسک کنند و ظرفیتهای دانشبنیان را جدی بگیرند.
تأمین مالی بهموقع، چالش ماست

سارا جلیلی، مدیرعامل شرکت فرآور فلزات ثمین / حوزه فعالیت ما تولید و طراحی کارخانههای فرآوری مواد معدنی کمعیار و پسماند است. شرکتهای دانشبنیانی که در این حوزه فعالیت دارند، میتوانند با تشکیل کارگروههای تخصصی یا تولید محصولات دانشبنیان یا ارائه خدمات در زمینه فرآوری مواد معدنی، این چرخه را کامل کنند.
وجود واحدهای تحقیقوتوسعه در شرکتهای دانشبنیان این امکان را فراهم میکند تا هر چالشی در حوزه معدن و فرآوری مواد معدنی را حل کنند و در کنار معدنداران از هزینههای آنها بکاهند و ریسکهای احتمالی معدنداری را کاهش دهند. در نتیجه سرمایهگذاری و ورود سرمایه به بخش معدن تسهیل و نهایتاً به خلق ارزشافزوده خوبی منجر خواهد شد. ما به واسطه حضور در رویداد دایان ۴ که در حوزه فرآوری مواد معدنی است، بالاخره توانستیم با فعالان و بازیگران این حوزه رودررو شویم و محصولات و خدماتمان را معرفی کنیم. مشکل اصلی ما در توسعه محصول و خدماتمان، سرمایهگذاری بهموقع است.
وجود واحدهای تحقیقوتوسعه در شرکتهای دانشبنیان این امکان را فراهم میکند تا هر چالشی در حوزه معدن و فرآوری مواد معدنی را حل کنند و در کنار معدنداران از هزینههای آنها بکاهند و ریسکهای احتمالی معدنداری را کاهش دهند.
پروژههای تحقیقاتی به سرمایهگذاری بهموقع و فرصت کافی برای تحقیق نیاز دارند. از آنجا که حل چالش مبتنی بر تحقیقات، زمانبر است، بسیاری از شرکتها این مسئله را درک نمیکنند و حاضر نیستند این ریسک را بپذیرند.
در حوزه فعالیت خودمان اگر تأمین مالی بهموقع اتفاق بیفتد، به تولید محصولاتی منجر خواهد شد که به کمک معدندار میآید تا اول از همه خامفروشی نکنند و دوم چرخه تولید را تکمیل کنند و برای خودشان و کشور ارزشافزوده بیشتری بیافرینند و باعث اشتغال و کارآفرینی شوند.
امسال هم که سال دانشبنیان است و واحدهای مختلف ادعا میکنند که میخواهند به جرگه حمایت از دانشبنیانها بپیوندند. امیدوارم این اتفاق ادامهدار باشد و یک حرکت جمعی شکل بگیرد و معدنداران به دانشبنیانها اعتماد کنند.
باید برای خلق دانش، هزینه کرد

محمد سلیمیان، مدیرعامل شرکت رازان اکسیر شریف / شرکت ما در زمینه بازیابی، تخلیص و فرآوری فلزات گرانبها فعالیت میکند. مسئله اصلی ما معرفی خدمات و محصولاتمان به فعالان و معدنداران است. هرچقدر بیشتر بتوانیم خودمان را به بازیگران گوناگون معرفی کنیم، موفقیتهای بیشتری به دست خواهیم آورد.
این امر برای شرکتهای دانشبنیان مسئلهای مهم و حیاتی است که با استفاده از رویدادها و شبکهسازیها کمک بزرگی به ما میشود تا از نزدیک با شرکتها و معدنداران در ارتباط باشیم. حضور در این رویدادها برای ما بسیار تأثیرگذار و مثبت خواهد بود.
مهمترین مسئله در خامفروشی، نبود زیرساخت فرآوری است و مهمترین مسئله در فرآوری، دانش است. اگر دانش و فناوری مرتبط با فرآوری وجود داشته باشد، چرا خامفروشی؟ باید از شرکتهای دانشبنیان و شرکتهایی که در زمینه تولید و توسعه فناوری فعالیت میکنند، حمایت شود؛ چراکه تحقیقوتوسعه و خلق دانش بسیار هزینهبر است.
خود من برای این پروژه با هزینه شخصی نزدیک به چهار میلیارد تومان هزینه کردهام تا بتوانم آن را پیش ببرم. اگر این حمایت از یک نهاد سرمایهگذاری بود، قطعاً سرعت عمل بیشتری داشتم و نتایج بهتری میگرفتم. هر چقدر برای حمایت دانشبنیانها سرمایهگذاری کنیم، همانقدر هم از خامفروشی فاصله میگیریم.
مهمترین مسئله در خامفروشی، نبود زیرساخت فرآوری است و مهمترین مسئله در فرآوری، دانش است. اگر دانش و فناوری مرتبط با فرآوری وجود داشته باشد، چرا خامفروشی؟ باید از شرکتهای دانشبنیان و شرکتهایی که در زمینه تولید و توسعه فناوری فعالیت میکنند، حمایت شود؛ چراکه تحقیقوتوسعه و خلق دانش بسیار هزینهبر است.
تأمین مالی یکی از دغدغههای مهم برای تولید دانش است. اگر این پروژهها بهصورت شخصی تزریق مالی شوند، بسیار زمانبر خواهد شد و به همان مقدار از کیفیت کار هم کاسته خواهد شد. سرمایهگذاری در فرآوری به همراه بهکارگیری دانش بومی که توسط دانشبنیانها خلق شده، مزیتهای رقابتی متنوعی ایجاد میکند که یکی از آنها محصول ارزانقیمت با کیفیت بالاست. وقتی شما چنین محصولی خلق کنید، مشتریان خودشان تحریم را دور میزنند و از شما خرید میکنند.
نوآوران حتی در مزایدههای دولتی اولویتی ندارند

شایا شریف جواهریان، مدیر اجرایی و تحقیقوتوسعه شرکت سرآمد استیل ایرانیان / ما در حوزه استحصال وانادیوم از پسماند سوخت مازوت نیروگاهی فعالیت داریم. مسئله اصلی ما در تأمین مواد اولیه است. شرکتهای خامفروش اصلیترین رقیب ما در تأمین مواد اولیه هستند.
با اینکه دانشبنیان هستیم، هیچ حمایتی از ما در تأمین مواد اولیه نشده است. به همین دلیل در تأمین مواد اولیه خط تولید دچار مشکل میشویم. مسئله بعدی مشکلات در حوزه صادرات محصول به بازارهای جهانی است که سالهاست گریبان شرکتهای داخلی را گرفته است. ما از شروع فعالیتمان توانستهایم حدود ۱۰۰ تن محصول پنتااکسید وانادیوم را صادر کنیم.
مشکلات تحریمی و بالا بودن ریسک خریداران خارجی از جمله مشکلات ما در بخش صادرات محصول است و از طرفی برای رقابت در بازار جهانی باید ظرفیت بالای تولید را مد نظر قرار داد تا بتوانیم سهم بازار بیشتری را نصیب کشور کنیم که این مسئله نیازمند تأمین ماده اولیه پایدار است.
مشکلات تحریمی و بالا بودن ریسک خریداران خارجی از جمله مشکلات ما در بخش صادرات محصول است و از طرفی برای رقابت در بازار جهانی باید ظرفیت بالای تولید را مد نظر قرار داد تا بتوانیم سهم بازار بیشتری را نصیب کشور کنیم که این مسئله نیازمند تأمین ماده اولیه پایدار است.
برای سالهای زیادی پسماند مازوت امحا میشد، اما رفتهرفته خریدارانی از خارج کشور برای خرید این ماده اعلام آمادگی کردند. از آنجا که نفت ایران، نفت سنگین به حساب میآید، در اثر سوختن عناصر سنگین موجود در پسماند، قابل استحصال میشود.
وجود مشتری خارجی برای این پسماندها، اجازه بهرهبرداری داخلی از این ماده را به شرکتهای دانشبنیان مانند ما نمیدهد. ما باید با شرکتهای خامفروشی که این ماده را صادر میکنند، رقابت کنیم. حتی در مزایدههای دولتی هم از دانشبنیانها حمایت نمیشود.
از طرفی ضعف کارشناسی درست گمرک برای موادی که از مرز خارج میشود، از دیگر معضلات ماست. نبود نظارت بر خریدوفروش شرکتها و فرایندهای عرضه و تأمین کالا را هم میتوانید به این چالشها اضافه کنید. شرکتهایی وجود دارند که مجوز تولید محصول ما را دارند، اما ترجیح میدهند ماده اولیه را صادر کنند. امیدوارم سازوکارهایی برای حمایت بیشتر شرکتهای دانشبنیان به وجود بیاید.
دانشبنیان خصوصی در برابر دانشبنیان دولتی!

محمدرضا خالصی، رئیس هیئتمدیره شرکت طلاوران / شرکت ما در زمینه هوشمندسازی معادن و تولید نرمافزارهای تخصصی فرآوری مواد معدنی فعالیت دارد که البته در کنار این فعالیت، کار اجرایی مشاوره و مهندسی هم انجام میدهد. یکی از مهمترین مشکلات شرکتهای نوآور که بهصورت خصوصی و به معنای واقعی خصوصی هستند، این است که با شرکتهای دانشبنیانی در حال رقابتاند که دولتی هستند.
شرکتهای بزرگی نظیر فولاد، گلگهر و… شرکتهایی با چنددههزار میلیارد سرمایه برای خودشان یک شرکت دانشبنیان تأسیس میکنند تا چالشهایشان را برطرف کنند! به این ترتیب امکان رقابت شرکتهای دانشبنیان در بخش خصوصی با این شرکتهای دولتی از بین میرود.
ما برای اینکه مثلاً یک سال بتوانیم پرسنل نخبه خودمان را که عموماً دستمزد بالاتری نسبت به عرف دریافت میکنند، نگه داریم، با چالشهای زیادی روبهرو هستیم. در صورتی که همین سطح از مدیران و کارکنان، میتوانند در شرکتهای دانشبنیان دولتی ۱۰ سال هیچ خروجی نداشته باشند و حقوق چندبرابری نسبت به پرسنل ما دریافت کنند.
باید اجازه داد نیازهای فناورانه شرکتهای بزرگ با آزمونوخطای دانشبنیانها مرتفع شود. این آزمونوخطا در نوآوری لازم است. باید اجازه دهیم این شرکتها نقش خودشان را در توسعه فناوری ایفا کنند.
اگر قرار است عرصه نوآوری به بخشهای دولتی سپرده شود، نتیجهای نخواهد داشت و فقط یکسری کارمند جدید به ادارات جدید اضافه میشود. باید اجازه دهیم شرکتهای نوآور خصوصی، شرکتهای کوچکی که از دل دانشگاه بیرون میآیند، در تعامل و همکاری با شرکتهای بزرگ، هم چالشها را رفع کنند و هم اجازه رشد داشته باشند و به کارآفرینی و ثروتآفرینی کمک کنند.
باید اجازه داد نیازهای فناورانه شرکتهای بزرگ با آزمونوخطای دانشبنیانها مرتفع شود. این آزمونوخطا در نوآوری لازم است. باید اجازه دهیم این شرکتها نقش خودشان را در توسعه فناوری ایفا کنند. از طرفی سالها این ایراد را به دانشگاهها میگرفتیم که ارتباط بین دانشگاه و صنعت را که همان حلقه مفقوده رشد و تجاریشدن فناوری است، برقرار نکردهاند. طبیعی هم هست.
در جهان هم دانشگاهها بازیگر خلق فناوری نیستند. آنها دانش را در مرز فناوری خلق میکنند و بازیگر دیگری نیاز است تا این دانش را به فناوری تبدیل کند. خود این فناوریها قابلیت صادرات دارند. حالا اگر این فناوریها در چرخه فرآوری تزریق شود و بتواند ارزشافزوده معنادار ایجاد کند، خودبهخود خامفروشی بیمعنا خواهد شد، اما متأسفانه شرکتهای بزرگ این اعتماد و باور را نسبت به دانشبنیانها و فناوریهای بومی ندارند و ترجیح میدهند فناوری را وارد کنند.
نوآوران بخش معدن و موانع پیش روی آنها

حسین قریشی، مدیرعامل شرکت اندیشهسازان فردای خاورمیانه / شرکتهای نوآور بخش معدن باید درک درستی از نیاز بازار داشته باشند. بدون اینکه در زمینه بازار تحقیق شود، هرگز نباید دست به تولید محصول نهایی زد. این مسئله نافی طرحهای پایلوت و محصول اولیه نیست، اما برای رسیدن به محصولی که بتواند در بازار مورد اقبال قرار گیرد، راه زیادی باید طی شود. محصولات ما در زمینه تصفیه هوا با فناوریهای نوین است که خوشبختانه پس از تولید نمونه اولیه و پایلوت و بازاریابی این محصول توانستیم بازار را قانع کنیم.
شاید باورش سخت باشد، اما ایران یکی از بزرگترین کشورهای واردکننده دستگاههای تصفیه هوا در جهان است. این بازار حجم بسیار خوبی دارد و نیاز به این محصول در صنعت بسیار زیاد است. شرکتهای نوآور زیادی در این زمینه مشغول فعالیت بودهاند و اتفاقاً ممکن است محصولات کارآمد و با فناوری روز دنیا هم تولید کرده باشند، اما مسیر آنها برای ورود به بازار مشکل داشته و نداشتن بازار هدف، هزینههای سنگین تولید و بازاریابی نهایتاً به مرگ این شرکتها منجر شده است.
ایران یکی از بزرگترین کشورهای واردکننده دستگاههای تصفیه هوا در جهان است. این بازار حجم بسیار خوبی دارد و نیاز به این محصول در صنعت بسیار زیاد است.
مشکل دیگر این است که این شرکتها حتی اگر بر اساس بازارسنجی درست هم وارد میدان شده باشند، به خاطر ساختارهای حقوقی و مالی خود را کوچک میبینند و در مذاکرات بازاریابیشان امتیازات زیادی را میدهند که این نیز در بلندمدت موجب فرسایش و سرخوردگی این شرکتها میشود.
مهمترین حمایتی که فعالان بخش معدن و صنعت میتوانند از شرکتهای دانشبنیان انجام دهند، این است که راه ارتباط با مدیران و تصمیمگیران مجموعهها را برای ما باز بگذارند و کمتر ما را به کارشناسان ارجاع دهند. ارتباط و امکان تعامل با مدیران تصمیمگیر شرکتها و مجموعههای بزرگ برای شرکتهای دانشبنیان کار سخت و نفسگیری است.
مستقیم از استخراج به صادرات!
سلمان نصر، مدیر شتابدهنده ایمینو / اولین بخش در چرخه معدن اکتشاف است. در مرحله بعد استخراج و در نهایت فرآوری این چرخه را کامل میکند، اما فرآوری که در انتهای چرخه معدن قرار دارد، در کشور ما مغفول واقع شده است. دلیل آن هم این است که خامفروشی وجود دارد، یعنی مستقیماً از چرخه استخراج اقدام به صادرات کردهایم.
وقتی به خودمان آمدیم، دیدیم که بسیاری از منابع را با ارزشافزوده اندک صادر کردهایم. فرآوری نتوانست آن ارزشافزوده ایدهآل را به این چرخه اضافه کند؛ چراکه ما روشهای نوین فرآوری را تجربه نکردهایم. نداشتن فناوری روز دنیا و دانش در این حوزه باعث شد فرآوری را نادیده بگیریم.
از طرف دیگر حجم بالای خامفروشی اجازه انتقال ارزشافزوده به حلقه بعدی یعنی حلقه فرآوری را نداده است. ما معمولاً واردکننده فناوری از کشورهایی مانند آلمان هستیم. فرایندهای فرآوری را تحت پروژههای مگاسایز واگذار میکنیم و این باعث میشود به اصل دانش دسترسی نداشته باشیم. امروز اما با وجود شرکتهای نوآور این سد تا حدی شکسته شده است. حالا که جوانان کشور و نیروی متخصص بومی پا به این میدان گذاشتهاند، باید از آنان حمایت کنیم.
مدیریت ناکارآمد و بهرهمند نشدن از دانش روز باعث شده حوزه فرآوری معدن مغفول بماند. در چرخه معدن نمیتوان یک بخش مهم مانند فرآوری را نادیده گرفت. اکتشاف، استخراج و فرآوری مانند اجزای یک ساختمان باید با هم همگرا شوند، وگرنه نمیتوان از ظرفیتهای آن بهرهمند شد.
بسیاری مهمترین مرحله چرخه معدن را اکتشاف میدانند که درست هم است؛ اما فرآوری به مراتب مهمتر از این مرحله است. لزوماً داشتن ماده اولیه، ملاک و ارزش نیست. عربستان که یک کشور دارای گاز است، به خاطر برتری در حوزه انرژی از غنا بوکسیت وارد کرده و با انرژی گاز آن را به آلومینیوم تبدیل میکند. ما علاوه بر ذخایر انرژی، ۶۸ نوع ماده معدنی داریم، اما تا امروز نتوانستهایم از این ظرفیتها بهره ببریم.
مدیریت ناکارآمد و بهرهمند نشدن از دانش روز باعث شده حوزه فرآوری معدن مغفول بماند. در چرخه معدن نمیتوان یک بخش مهم مانند فرآوری را نادیده گرفت. اکتشاف، استخراج و فرآوری مانند اجزای یک ساختمان باید با هم همگرا شوند، وگرنه نمیتوان از ظرفیتهای آن بهرهمند شد. از لحظه اکتشاف باید به فکر فرآوری هم بود؛ چراکه خود فرایند اکتشاف بسیار زمانبر است و بین دو تا پنج سال طول میکشد. با یک دید بلندمدت و کلنگر میتوان از حداکثر ظرفیتهای معدنی کشور بهرهمند شد.
در بخش مهمی مانند معدن نمیشود فقط به یک جزء آن اتکا کرد. گاهی نگاه ما به معدن نگاه سیاسی است، نه نگاه فنی که از ظرفیتهای بومی و آمایش سرزمینی بهرهمند میشود. این نوع نگاه باعث ایجاد عدم تعادل و توازن در چرخه معدن و اکوسیستم میشود.
امسال هم که سال دانشبنیانها و تولید بوده، ما در مجموعه خودمان نگاه ویژهای به دانشبنیانها داشتیم که البته امیدواریم این نگاه و حمایتها رها نشود و در حد شعار سال نباشد. رویدادی هم که برگزار کردیم، با تمرکز بر حوزه فرآوری محصولات معدنی، جهت اتصال شرکتهای دانشبنیان به حوزه معدن تلاش داشته است. امیدواریم به واسطه حضور این شرکتها بتوانیم جای خالی نوآوری را در چرخه فرآوری محصول و زنجیره معدن پر کنیم، اما به شرط اینکه آنها را جدی بگیریم و باور کنیم.
فعالان حوزه معدن، سیاستگذاران، ذینفعان و بازیگران بزرگ این حوزه باید برای نوآوری هزینه و ریسک کنند. به واسطه گسترش زیرساختهای آنلاین، مرزهای دانش شکسته شده و برخی شرکتهای نوآور داخلی در لبه فناوری روز دنیا حرکت میکنند. دانش و توانمندی وجود دارد، اما باور به آنها وجود ندارد.
ضروری است که شرکتهای بزرگ معدنی این نکته را در نظر بگیرند و در حمایت از این شرکتها کمر همت ببندند. بسیاری از شرکتهای دانشبنیان حتی نمیتوانند یک درخواست جلسه داشته باشند. ما حتی در قانونگذاری هم مشکلی نداریم. رگولاتور این بخش حمایتی را بهخوبی دیده است، منتها در اجرای قوانین با مشکل مواجه هستیم؛ چراکه دستگاههای ذیربط هماهنگی لازم برای ایجاد یک زنجیره درست را ندارند یا آن را پیشبینی نکردهاند.