کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
تعریف سنتی مادر باعث ضربهزدن به مسیر شغلی مادران و در نتیجه کاهش نرخ فرزندآوری میشود. «مادر شاغل» پدیدهای نوظهور در تعاریف اجتماعی دنیاست و گویا بهصورت نانوشته مادر بودن، شغلی بدون دستمزد و انتخاب برای زنان بوده و هست. اما وقتی مسیر مشارکت اجتماعی زنان هموارتر شد، عده زیادی در شکاف فلسفی مادر خوب بودن و شاغل موفق بودن، سرگردان شدند و این امر نهتنها به خود مادران، بلکه به سایر زنان مجرد و بدون فرزند و حتی مردان دارای فرزند، ضربه زد.
درآمد کمتر مادران
نهتنها داشتن فرزند بهتنهایی، در مسیر شغلی مؤثر است، بلکه سن فرزند نیز در طیکردن مسیرهای شغلی برای زنان مهم است. مؤسسهای که در مسیر تساوی حقوق زن و مرد در محیط کار فعال است، اخیراً نظرسنجی منتشر کرده که به نکات جالبی اشاره دارد.
حدود ۴۳ درصد از مادران کارگر، بهدلیل تولد فرزند، حداقل یک سال را بدون درآمد گذراندهاند و این امر فقط به عدم درآمد منتهی نمیشود. جریمههای بیرونرفتن از مسیر کار بسیار زیاد است؛ علاوه بر وقفه در ارتقای کاری یا از دست دادن شغل قبلی یا دور ماندن از علم پیشرفته کار، برای زنانی که فقط یک سال از کار مرخصی گرفتهاند، درآمد سالانه آنها نیز ۳۹ درصد کمتر از زنانی بود که بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۵ تمام ۱۵ سال کار کردهاند.
وقفه در مسیر شغلی
احتمال کمتری وجود دارد که مادران در سنین پایین فرزندشان کار کنند. در سال ۲۰۱۹، نرخ مشارکت در نیروی کار مادرانی که فرزندان زیر شش سال داشتند، ۴/۶۶ درصد بود، اما برای مادرانی که فرزندشان ۶ تا ۱۷ سال داشت، ۸/۷۶ درصد بود. این نشانهای از عدم پیوستگی زمانی کار زنان است که باعث میشود سنین بازنشستگی در زنان بیشتر از مردان باشد.
بهطور مثال، مادر شاغل، ۲۵ سال مشغول به کار است و اگر در این ۲۵ سال دو فرزند داشته باشد که هر کدام سه تا پنج سال بین شغل مادر وقفه ایجاد کرده باشند، بدین معناست که یک مادر شاغل در حقیقت ۳۱ تا ۴۵ سال درگیر کار بوده. این اتفاق آسیب جدی به مادران شاغل وارد میکند. اما آیا میتوان برای زنان نسخهای اینگونه تجویز کرد که برای درک حس مادری، باید از سایر استعدادها و تواناییهای شغلی و درآمدی خود دست بکشی؟ یا اینکه اگر بهدنبال اثرگذاری، شکوفا کردن استعداد و خلق ارزش مادی و معنوی هستی، باید از مادر شدن چشم بپوشی؟
شاید سریع پاسخ دهیم که این رویکرد بسیار ناپسند است، اما حقیقت امر این است که رفتارها، برداشتها، کمبود امکانات برای کمک و نگهداشتن فرزندان خردسال، تعریف و رویکرد سنتی از نقش پدر در خانواده و بسیاری از رویکردهای خودآگاه و ناخودآگاه روزانه ما؛ چه بهصورت شخصی و چه بهصورت سازمانی، مؤکداً نسخه بالا را مهر میکند!
انگیزه با درآمد بیشتر
وقتی امکانات نگهداری از فرزندان برای مادران شاغل در دسترس و ارزانقیمت نیست، گاهی مادران کارمند یا حتی ستارههای سازمان، با این محاسبه که برای نگهداری از فرزند و ادامهدادن به کار، باید نیم یا بیش از نیمی از حقوق خود را هزینه کنند، از ادامهدادن مسیر شغلی منصرف میشوند یا بهدنبال روشهای منعطفتر کار برای آزادی عمل در نگهداری فرزندان هستند.
همین امر آنان را کارمندان غیرمتعهدی جلوه میدهد. این نگاه ۲۳ درصد از پدران را نیز آزار میدهد، بهطوری که در نظرسنجی مذکور گفتهاند با آنها طوری رفتار میشود که گویی به کار خود متعهد نیستند؛ زیرا بچه دارند. مادران شاغل نسبت به سایرین در جنبههای بسیار متفاوتی مبارزه میکنند، از فرهنگ سازمانی گرفته تا رویکردهای سنتی نادرست.
متأسفانه در همه جای دنیا کسانی هستند که زنان موفق را مادرانی کامل نمیدانند، ولی گذشت زمان و وجود نسلهای پیدرپی، شواهدی را نشان میدهد که بسیاری از افراد موفق دنیا مادران شاغل داشتهاند و همین قدرت و استقامت مادرانشان باعث شده آنها نیز مستحکم و با اعتمادبهنفس باشند.