کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
بنیان هر تولیدی در هر جای دنیا، دانش است. این را باید خیلی ساده و صریح برای کسانی توضیح داد که این روزها با واژه دانشبنیان، یا آدرس غلط درباره دلایل و ریشههای عقبماندگی صنعتی و تولیدی کشور میدهند یا دانسته و عامدانه تلاش دارند از نمدی که در دسترسشان قرار گرفته، برای خود کلاهی بدوزند!
صحبت از کسانی است که این روزها حلال همه مشکلات کشور را در واژه دانشبنیان جستوجو میکنند؛ واژهای که از اساس درباره چیستی و شأن نزول آن میتوان حرف زد و قانع نشد که چرا چنین صفتی که برساخته یک ساختار دولتی است (ساختاری که خود مقصر بسیاری از مشکلات کشور در زمینه صنعت و تولید است)، نهتنها کارکردهای عملی ندارد، بلکه از اساس مفهوم آن کژتابی دارد!
مفهومی که در دل خود به شکلی پنهان این حقیقت آشکار را پنهان میکند که اساساً ما تولید و صنعت و کسبوکار نوآور غیردانشبنیان نداریم. هیچ تیم و گروه و صنعتگر و تولیدکنندهای را نمیتوانید بیابید که بدون داشتن یک دانش تاریخی یا دست پیدا کردن به یک دانش جدید امکان عرض اندام در یک حوزه را داشته باشد.
حال چه تولیدکننده پنیر باشد، چه سازنده هواپیما، چه یک کسبوکار خدماتی که میخواهد در حوزهای به مردم یک خدمت خوب ارائه دهد.
آنها که این سوراخ دعا را دست گرفتهاند و بهدنبال بودجههای دولتی یا دریافت رانتهایی برای رسوخ به اکوسیستم نوآوری کشور هستند، باید دقت کنند که اسلاف آنها در سالهای گذشته از سر ناآگاهی و نشناختن این فضا چه ضررها که به این زیستبوم وارد نکردهاند!
آنها که درس تئوری و عملی کارآفرینی به جوانان حاضر در صحنه میدادند، اما خود حقوقبگیر شرکتها و نهادهای دولتی و حاکمیتی بودند؛ درسهایی اشتباه که بیراهههای زیادی در این زیستبوم درست کرد و شکافهای ساخت که نتیجه آن واگراییای است که این روزها میبینیم.
داشتن شرکت دانشبنیان، استارتاپ یا کسبوکار نوآور یا هرچه اسمش را بگذاریم، برای هر کشوری مایه مباهات است، اما قبل از آن باید برای خود روشن کنیم که بدون دانش از اساس در صنعت و تولید و خدمات امروز جهان چیز دیگری وجود ندارد. آنچه هم که چنین شرکتها و محصولات آنها را میسازد، نه این واژه مندرآوردی، بلکه امکاندادن به افراد و شرکتها برای ریسککردن و خطرپذیری است.
چیزی که در ایران این روزها با هزار متغیر غیر قابل پیشبینی و دخالتها و تصمیمهای هرساعته و هرروزه، به متاع نایابی تبدیل شده است. نوآوران ایرانی بیش از هر زمان دیگری ترجیح میدهند گوشهنشینی اختیار کنند و در این زمانه سیال هزاررنگ ریسک دیگری را علاوه بر ریسکهایی که از زمین و آسمان میبارد، بر کسبوکار خود تحمیل نکنند.