کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
سال گذشته نتفلیکس از افزونه مرورگری جدیدش به نام نتفلیکس پارتی (Netflix party) پردهبرداری کرد. آغاز به کار این افزونه در بحبوحه دوریهای تحمیلی کرونا، از این منظر حائز اهمیت بود که کاربران میتوانستند فیلمها و سریالهای نتفلیکس را به همراه دوستان و آشنایان خود به طور همزمان ببینند و واکنشهای خود را در قسمت چت این افزونه به اشتراک بگذارند.
با اینحال این محصول که بعدا نام خود را به تلهپارتی (Teleparty) تغییر داد، تنها آغازگر این روند بود. در ادامه، استارتاپهای دیگری من جمله دو شرکت لندنی و آمریکایی با سرمایهگذاری کرفت ونچر (Craft Venture) و بی اریا (Bay Area) دور تازهای از فعالیت در این حوزه را آغاز کردند. به اعتقاد این دو، مادامی که سرمایهگذاران پولهای خود را در رویدادهای مجازی و تکنولوژیهای آموزشی (edtech) خرج میکنند، فرصت بزرگتری در ایجاد تجربه مشاهده همزمان آنلاین برای مخاطبان وجود دارد. از آنجا که قشر جوان دائما در حال وبگردی است، بنابراین از تماشای ورزش و فیلم گرفته تا بررسی عکسهای رادیولوژی با پزشک، همه و همه میتواند باعث جذب مخاطب بیشتر شود.
گیگل به میدان میآید
برای بهرهمندی از این فرصت، هر یک از این شرکتها راه متفاوتی را اختیار کردهاند، شرکت لندنی گیگل (Giggl) از مخاطب میخواهد تا با استفاده از اپلیکیشن این شرکت، نشستهای مجازی را انتخاب کند. مخاطب میتواند دوستان خود را به این پرتال دعوت کند و از طریق اپلیکیشن، امکان چت کردن و تماس در نشست برقرار میشود. این پرتالها میتوانند به صورت خصوصی باشند یا به یک نشست عمومی تبدیل شوند.
گیگل با همکاری چهار نوجوان از جمله مدیر ارشد محصولات ۱۹ ساله خود، تونی زوگ که بهتازگی دوره آموزشی شتابدهنده لانچ (Launch) را تمام کرده بود، در دسامبر ۲۰۲۰ آغاز به کار کرد. با این حال این شرکت تازهتأسیس نزدیک به ۲۰ هزار کاربر دارد که به صورت ماهیانه از اپلیکیشن این شرکت سرویس میگیرند. همزمان که گیگل به دنبال اختصاصی کردن سرور خود برای کم کردن خرابیهای سرور و کاهش هزینههاست، این شرکت در حال ساخت بسترهای منعطفی برای پاسخ به سناریوهای مختلف و کسب درآمد است. مثلا وقتی که مخاطبان در حال وبگردی مجانی از طریق نشستهای اپلیکیشن یا در حال تماشای یک رویداد مهم هستند، گیگل در حال طراحی امکانات ویژه برای استفاده از اشتراکهای اختصاصی اپلیکیشن یا فروش اشتراک به شرکتهایی است که خواستار همکاری بیشتر مخاطبانند.
امکانات متفاوت هیرولایو
هیرولایو (Hearo.live) دیگر شرکت چند استارتاپی – نزدیک به شتابدهنده ۵۰۰ استارتاپ – فعال در این زمینه است که با پشتیبانی چندین سرمایهگذار مشغول به کار شده است. این شرکت با ایده اولیه ند لرنر (Ned Lerner) کار خود را آغاز کرده است. لرنر ۱۳ سال به عنوان مدیر مهندسی استودیوی جهانی سونی و پیش از حضور در هیرولایو، به عنوان مدیر ارشد بخشهای هنرهای الکترونیکی فعالیت داشته است.
هیرو نسبت به گیگل محدودیتهای بیشتری را به کار میگیرد و افراد نمیتوانند هر چیزی را به طور همزمان ببینند، در عوض این اپلیکیشن افراد را قادر میسازد که به ۳۵ سرویس پخش در ایالات متحده – مثل انبیسی ورزشی، یوتیوب و دیزنی – دسترسی داشته باشند و برای اطمینان از دسترسی مشترکان به نسخه اصلی فیلمها، بر همزمانی دادهها متکی است. به علاوه هیرو بر تضمین کیفیت صدا نیز تأکید دارد به طوری که وقتی همزمان چند کاربر یک برنامه مشترک مثل پلیآف بازی بسکتبال را تماشا میکنند، هیچ برگشت صدای آزاردهندهای ایجاد نشود.
مانند گیگل، هیرولایو هم درآمد خود را از طریق فروش اشتراک کسب میکند و پیشبینی میشود که در نهایت درآمد تبلیغات با پخشکنندگان ورزشی تقسیم شود. مثلا این شرکت صحبتهایی را در این زمینه با اتحادیه پخشکنندگان اروپا داشته است. مانند گیگل، کاربران هیرو هم رقم استاندارد ۳۰۰ هزار دانلود در ماه و ۶۰ هزار اکانت فعال را از آن خود کردهاند.
حتی اگر گیگل و هیرولایو مسیرهای جذابی را برای کسب درآمد از تماشای همزمان یک رویداد ایجاد کرده باشند، هنوز روشن نیست که این خلاقیت فرصت بزرگی را رقم بزند.
آیا موفق میشوند؟
باید به این نکته توجه کرد که استارتاپها اولین کسبوکارهایی نیستند که بر کسب درآمد از تماشای همزمان تمرکز میکنند. سینر (Scener) اپلیکیشنی که ریچارد وولپرت، کارآفرین زنجیرهای، ایجاد کرده است، دارای دو میلیون کاربر فعال است و ارتباط ثمربخشی با بیشتر استودیوها دارد. این اپلیکیشن یک سالن مجازی سینما را به بازار معرفی میکند که تجربه متفاوتی را فراهم میآورد. خرگوش (Rabbit)، شرکتی که در سال ۲۰۱۳ تأسیس شد، افراد را قادر میساخت به طور همزمان به مشاهده محتوا بپردازند و بهراحتی بتوانند چت کنند یا مباحثه ویدئویی داشته باشند. این تقریبا شبیه آن چیزی است که گیگل ایجاد میکند اما سرانجام شرکت نتوانست دوام بیاورد و خرگوش فرار کرد!
لرنر دلیل این پایان را در عدم پرداخت هزینه خدمات کپیرایت محصولاتی میداند که از طریق پلتفرم این شرکت برای مخاطبان به نمایش درآمده است. حالا با نگاه به این مثال ناموفق این سؤال پیش میآید که آیا با پایان یافتن همهگیری کرونا و جمع شدن دوباره مردم در کنار هم، تقاضای گسترده برای این مدل خدمات رسانهای همچنان وجود دارد؟ لرنر در پاسخ به این سؤال به نسلی اشاره میکند که تماشای ویدئو از طریق صفحه تلفن همراه را بیشتر از سایر بسترها دوست دارد!
او همچنین «زمان اکران» را یک شرایط ویژه در نظر میگیرد؛ زمانی که میتواند برای معاشرت با دیگران انتخاب شود. در واقع چیزی شبیه به تماشای بازی فوتبال، با هم روی نیمکت! لرنر بر اساس یک ذهنیت قبلی، بر اظهارات خود صحه میگذارد: «طی ۲۰ سال گذشته، بازیها از تکنفره به چند نفره تغییر پیدا کردند و بعد امکان گفتوگوهای صوتی در بازیهای رایانهای فراهم آمد. از آنجا که ارتباطات اجتماعی برای همه جذاب است ما پیشبینی میکنیم که آینده بیشتر کسبوکارهای رسانهمحور به این سمت پیش برود.»
زوگ نیز فکر میکند که روندها به نفع گیگل پیش میرود: «اگرچه با فروکش کردن همهگیری، ارتباطات اجتماعی در دنیای واقعی از سر گرفته میشود اما نمیتوان تمام ارتباطات مجازیای که در چهارگوشه دنیای اینترنت رخ داده است، در دنیای واقعی جایگزین کرد!» به علاوه گیگل تلاش میکند تا این مفهوم را جا بیندازد که «با هم بودن در اینترنت به خوبی با هم بودن در دنیای واقعی است»!