کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
مجسمهسازی هنری است که هر بار اسمش را میشنویم، تصاویر و مصداقهای زیاد و متنوعی در ذهن ما شکل میگیرد؛ از مجسمههای گچی کوچک روی طاقچههای قدیمی تا مجسمههای عظیمالجثه در میادین شهرها. این هنر قدرت خلقی دارد که گویا میتوان به اندازه تنوعی که در همه موجودات روی زمین هست، برایش مصداق پیدا کرد.
در این شماره از کارنگ با زنی مجسمهساز آشنا میشویم که روش و متریال بسیار خاصی برای کار خود انتخاب کرده و ترکیب نوآورانهای بین لطافت هنر مجسمهسازی، سختی آهن و ضایعات آهن و خودرو برقرار کرده است. او به آهن سخت و سرد در قالب مجسمههای با روح و لطیف، جان میدهد.
زنی که مواد اولیه کارش را از بازار مردانه آهن و گورستانهای خودرو جمعآوری میکند و هر بار موجودی لطیف و باروح خلق میکند. مریم کاظمی بانویی است که خود را چلنگر مینامد. کسی که خوردههای آهن را به هم جفتوجور میکند. نه آهنگر صرف است و نه مجسمهساز معمولی.
او در سال ۱۳۵۵ در تهران به دنیا آمده و متأهل است. در رشته مدیریت مالی تحصیل کرده و سالها به کار حساب و کتاب مشغول بوده است. او ۱۷ سال سابقه کار مالی دارد، ولی همیشه معتقد بوده کار مالی سرد و بیروح و خشن است. به همین دلیل تصمیم میگیرد شغلش را رها کند و به فعالیت هنری بپردازد. اینبار مجسمهسازی را انتخاب میکند، ولی مجسمهسازی با آهن و ضایعات آن.
لطفاً از کار خود برای ما بگویید.
کار ما در یک جمله روحدادن به آهن سرد و سخت است. ما به آهن شکل میدهیم و به آن روح میبخشیم تا به شکل اجسام مختلف دربیاید و مجسمهها و طرحهای انتخابی مشتری را با آهن میسازیم.
ما با هر نوع آهنی محصول تولید میکنیم؛ با پروفیل، ورق، مفتول و ضایعات آهن و هر چیزی که از مشتقات آهن باشد. سایز محصولات ما اکثراً بسیار بزرگ است و محصولات ظریف که برای دکوراسیون کوچک استفاده میشود، تولید نمیکنیم، ولی از هر سایز متریالی استفاده میکنیم؛ از پیچ و مهره و سکه گرفته تا ورقهای چندمتری و بسیار سنگین آهن.
بیشتر محصولات ما بهدلیل بزرگی و اشغالکردن حجم زیاد، سفارشی است و به سفارش ارگانهای مدیریت شهری تولید میشود؛ البته برای مشتریان خصوصی که برای دکوراسیون خاصی به محصولات ما نیاز دارند نیز سفارش آماده میکنیم.
کارگاه ما یک محیط گرم و پرسروصداست که باید در آن به آهن شکل دهیم و با پتکها و مشعلها و دستگاههای برش و جوش کار کنیم. در حقیقت این رشته، ریشه در آهنگری دارد، ولی کسی که مجسمهسازی نمیداند نمیتواند به این رشته ورود کند.
چه شد که به این رشته علاقهمند شدید و کار خود را رها کردید؟
من از ابتدا به فعالیتهای هنری علاقهمند بودم، اما مسیر زندگی طوری پیش رفت که وارد کار مالی شدم. طی ۱۷ سال مدیر مالی شرکت شدم و درآمد خوبی هم داشتم، اما روحم به دنبال هنر بود. همیشه با خودم میگفتم که بعد از بازنشستگی، به فعالیت هنری میپردازم، اما طی مسیر، حس کردم که دیر میشود و باید شروع کنم.
حس میکردم کار مالی زیادی خشن است. وارد این هنر شدم و در ابتدای این کار، اصلاً تصور نمیکردم که این هنر اینقدر سخت و سنگین باشد، ولی از یک چیز مطمئن بودم؛ اینکه میخواهم رشد کنم و کسبوکار و محصولاتم را توسعه دهم. این شد که با سماجت کارم را ادامه و گسترش دادم.
این کار چه چالشهایی به همراه دارد؟
این کار بسیار بسیار سخت و طاقتفرساست؛ به نحوی که برخی روزها من در کارگاه گریه میکنم، اما وقتی کار نتیجه میدهد بسیار خوشحال میشوم و حس خوبی پیدا میکنم. اولین سختی، محیط گرم و پرسروصدای کارگاه است. اینکه باید آهن سرسخت را شکل دهیم، از سختیهای دیگر کار است.
اما نکته مهم این است که در بخش تهیه متریال، من باید در محیطهای کاملاً مردانه بهدنبال موادی که احتیاج دارم، بگردم. وقتی در انبارهای ضایعات آهن، بهدنبال یک قطعه میگردم تا کارم را تکمیل کند، حس بسیار عجیب و سختی دارم، اما همه اینها وقتی کار تکمیل و تحویل مشتری میشود، به انرژی برای ادامهدادن بدل میشود.
در حال حاضر کارتان در چه مرحلهای قرار دارد؟
به لطف خدا، هر روز بیشتر شناخته میشویم و نشریات و افراد تأثیرگذار پیامهای بسیاری برایم میفرستند و تحسینم میکنند. البته میدانم بخشی از این تأثیرگذاری و تشویق اطرافیان، بهدلیل این است که ترکیب مجسمهسازی با آهن سرد و سخت توسط یک خانم بسیار عجیب و جالب به نظر میرسد، اما همین اثرگذاری، باعث شده سفارشهای زیادی از ایران و خارج از کشور داشته باشم.
مثلاً چندی پیش پرتره پادشاه امارات متحده عربی را با سکههای یکدرهمی ساختیم که طرح جالبی شد. سفارشهایی از اربیل، عراق و آلمان نیز داشتهایم. در مورد درآمد، هزینههای کار زیاد است و بهدلیل ارزشنداشتن کار هنرمندانه، درآمد بالایی از این کار کسب نمیکنیم، اما به اندازه دخلوخرج کارگاه و اداره یک کسبوکار درآمد داریم.
چه مشکلاتی برای ادامه مسیر کسبوکار و توسعه کارگاه دارید؟
در ابتدا، مشکلات بسیاری داشتم، چون هیچ تجربهای در این کار و در این صنعت نداشتم و همین امر باعث میشد کار برایم سختتر شود، اما بعد از آموختن، باز جلو رفتم و مشکلات کم شد، ولی مشکلی که اکنون بسیار بزرگ است، قیمت لحظهای آهن است.
آهن متریال اصلی کار ماست و افزایش قیمتهای عجیب و لحظهای دارد که این موضوع باعث میشود پیشبینی ما از قیمت محصول درست نباشد و در نهایت نتوانیم به اندازه زحمتی که میکشیم، دستمزد کسب کنیم. چون نمیشود قیمت محصول را هر لحظه تغییر داد و بهدلیل اینکه محصولات ما ماندگار هستند، وقتی مشتری یک محصول را پس از مدتی برای پروژه دیگری دوباره سفارش میدهد، نمیتواند بپذیرد که همان محصول را چندبرابر بخرد که البته این قیمت آهن و رزین و متریال اولیه است که چندبرابر شده، نه دستمزد ما!
به نظر شما آیا جنسیت شما روی پیشرفت و توسعه کسبوکارتان تأثیر داشته است؟
بله قطعاً داشته، اما حس میکنم این تأثیر مثبت بوده است. پس از اینکه مشکلات اولیه ورود به یک کسبوکار خشن و مردانه را پشت سر گذاشتم، کمکم برای همه بسیار جالب شد که یک خانم، در این صنعت فعال است و همین تضاد باعث شد بیشتر دیده شوم و حس میکنم نسبت به مردانی که همپای من در این کسبوکار فعال بودند، پیشرفت بیشتری کردم و مشتریانی هستند که انتخاب میکنند این محصول را به یک خانم سفارش دهند.
چه چشماندازی برای کسبوکارتان متصورید؟
تمام هدفم این است که بتوانم محصولاتم را بیش از پیش به کشورهایی که برای هنر ارزش بیشتری قائل هستند، صادر کنم و در همین راستا برنامه توسعه گامبهگام نیز دارم. توسعه کارگاه و تغییر مکان کارگاه یکی از گامهای این مسیر بود که بهتازگی انجام دادم.
چه توصیهای برای زنانی مانند خودتان دارید؟
هدف داشته باشید. هدفداشتن بسیار مهم است و باعث میشود از حواشی دور شوید و گاهی اوقات برای هدفتان جانفشانی نیز بکنید. گاهی لازم است اولویتبندی کنید و حتی از برخی چیزهایی که برایتان مهم است نیز بگذرید، ولی در انتهای کار راضی هستید، زیرا هدفی را که در ذهن داشتهاید، به دست آوردهاید. من گاهی در کارگاه حتی پوستم آسیب میبیند، اما وقتی کار تمام میشود، حس رضایت بسیار زیادی دارم.