کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
رضا جمیلی، مدیر توسعه کسبوکار راهکار / جلدهای ۲۰ شماره اول کارنگ را که بچههای شبکههای اجتماعی راهکار بازنشر کردهاند نگاه میکردم. پرت شدم به روزهای زمستان ۹۹ که ایدهپردازی و طراحی این هفته در جریان بود. روزهایی که بعد از یک تجربه چندساله رسانهای در این فضا؛ مدام به این فکر میکردم که زمانه جدیدی از اکوسیستم با تأکید بر مفهوم نوآوری (و عبور از مفهوم استارتاپی) فرا رسیده… دوره جدیدی که در آن «نقش و نیاز» شرکتهای بزرگ صنعتی و تولیدی بر این زیستبوم سایه خواهد انداخت.
پیشبینی و ایده محوری در طراحی کارنگ این بود که بنیانگذاران تنها و تکرو و خیالپرداز روزهای اول اکوسیستم استارتاپی، دیگر شانس زیادی برای موفقیت نخواهند داشت. دوره وفور و فراوانی در حال تمام شدن بود و ساکنین جنگل بارانی کمکم به دشتهای واقعیت پا میگذاشتند.
با همین ایده بود که روی جلد همین ۲۰ شماره را اگر نگاهی کنید نامهایی چون ماموت، پاکسان، گروه بهمن، ذوبآهن، ماموت، چادرملو، مبارکه، پارسآرین، کویر یزد، پتروشیمی زاگرس، زرماکارون، سنایچ، فناپ، افق کورش، دومینو، صنایع غذایی بهشهر و… را میبینید.
اما عموماً عکس جلد را به جوانان و نوآوران نسل جدید اختصاص میدادیم. کسانی که جزو نسل دوم بنیانگذاران اکوسیستم میتوان آنها را دستهبندی کرد؛ بنیانگذاران کسبوکارهایی چون تاپین، نوبیتکس، پادرو، آرتبیشن، کارزار، موبو، اوبار و…
ترکیبی از رجوع به گذشته و بازخوانی داستان آدمهایی همچون عالینسب بزرگ تا شرکتهای بزرگ صنعتی و تولیدی کشور؛ در کنار نوآوران نسل جدید که عموماً در دستهبندیهایی چون زنان و نسل زد و خردهفروشی و سلامت و گردشگری و لجستیک و… به آنها پرداخته میشد.
همین حالا هم که این پانزده شماره را میبینم برخی از آن تکروها و «عکس جلدها» کسبوکارشان به تعطیلی و شکست رسیده. درسی که به ما گوشزد میکند دوره نادیده گرفتن زنجیره ارزش شرکتهای بزرگ و دوری از نگاه اکوسیستمی گذشته… باید نوآوری را در نیازهای واقعی و بهخصوص در یک زیستبوم یکپارچه دید و بهپیش برد. اگرچه که نباید از نظر دور داشت حضور بسیاری از آن شرکتهای بزرگ هم در این فضا کماثر و بیشتر کارکردهای نمایشی پیدا کرد. درباره خطاهای طرفین ماجرا (بنیانگذاران جوان و کمتجربه – شرکتهای بزرگ و مقاوم در برابر نوآوری و تغییر) زیاد میشود نوشت و تلاش دارم به موقعش بیشتر بنویسم.
نکته جالبتوجه درباره این دوره این بود که بسیاری از بچههای استارتاپی و بنیانگذاران نسل اول آن را درک نکردند و از آن جا ماندند. جالب اینکه آنهایی که همین روزها، هنوز برای سالهای درخشان و آغازین اکوسیستم دلتنگ هستند و معتقدند که اکوسیستم تمام شد و همه رفتهاند و… غالباً همین جاماندگان از دورهای هستند که بهموقع نتوانستند با تغییرات آن همراه شوند.
مرور جلدهای کارنگ بهانهای شد که بگویم معتقدم در حال ورود به سومین دوره از حیات زیستبوم استارتاپی – نوآوری کشور هستیم. دورهای که مختصات جدید و آدمهای جدیدی دارد و خدمات و محصولاتی که در آن متولد خواهند شد با چیزی که تا امروز دیدهایم تا حدودی متفاوت خواهند بود. دورهای که هم رگههایی از ویژگیهای دوره اول (فاندرمحوری و ایدهپردازی جسورانه) خواهد داشت و هم نشانههای پررنگی از دوره دوم اکوسیستم که در آن هلدینگها و شرکتها و زنجیرههای ارزش صنعتی نقشآفرینی بیشتری داشتند.
کارنگ از معدود رسانههای مملکت است که محتوا و نگاه خود را صرفاً معطوف به اقتصاد نوآوری کشور کرده و تلاش دارد هم این تغییرات و تحولات را رصد و تحلیل کند و هم جریان توقفناپذیر نوآوری در بخشهای مختلف اقتصادی کشور را از دریچه چنین رویکردی، نقد و بررسی و دنبال کند. بیشک در چنین فضای پرتغییری، کارنگ هم دوره جدیدی را میبایست آغاز کند. با تمرکز بر نیازها و آدمها و ایدههایی که از راه میرسند. با تمرکز بر آغاز دوره سوم و عصر تازه کسبوکارهای نوآور ایرانی. با محور قرار دادن مفهوم توسعه نوآوریمحور برای ایران.



















