کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
چندی پیش برای انجام کاری به یکی از دبیرستانهای خوب دخترانه تهران رفته بودم. دختر کوچکم نیز در آغوشم بود. زنگ تفریح شد و دختران پرشور کلاس دوازدهم از کلاس آمادگی کنکور بیرون آمدند. همه ذهنم درگیر این فکر شد که کدامیک از این دختران در آینده موفقتر خواهد بود و زندگی بهتری خواهد داشت؟
زمان تفریح تمام شد و معلم برای اینکه بچهها را تشویق به بازگشتن به کلاس کند، اشارهای به من کرد و گفت: «زودتر به کلاس برگردید. اگر در کنکور قبول نشوید، این تصویر در انتظار شماست.» همه خندیدند و رفتند.
متعجب شدم و در همین افکار نگاهی به تابلو افتخارات مدرسه انداختم. تصویر ۱۱ دانشآموز رتبه برتر در کنکور ۱۴۰۱ بود. تابلو را خواندم و متوجه شدم فقط چهار نفر از دانشآموزان رتبه و دانشگاهی بالاتر از من داشتهاند؛ یعنی اگر دانشآموز بودم، در فهرست افتخارات همان مدرسه جای داشتم. اما اکنون که مادرم، به نماد شکست تبدیل شدهام! تصویری از هیولایی که میتوان با نگاه کردن به آن از آینده ناموفق ترسید و برای تبدیل نشدن به آن بیشتر تلاش کرد! البته این نگاه آن معلم نبود، بلکه تفکر غالبی وجود دارد که به دختران میگوید اگر تحصیل نکنید، باید بچهدار شوید و خانهداری کنید.
اما چرا باید برای موفق شدن، لذت و قدرت مادر بودن را از زنان سلب کنیم؟ آیا هیچ زن تحصیلکرده و موفقی مادر نیست؟ آیا انتخاب همزمان مادر بودن و موفق بودن، یک انتخاب محال است؟
آیا انتخاب همزمان مادر بودن و موفق بودن، یک انتخاب محال است؟
قریب به دو سال است که در این صفحه از زندگی زنان بزرگ و موفق و ثروتمند دنیا مینویسیم. زنان خودساختهای که با تلاش فراوان توانستهاند زندگی خوبی برای خودشان بسازند و تأثیرات مثبتی در فضای کسبوکارشان ایجاد کنند. بسیاری از این زنان مادر بودند و چند نفر از این زنان نیز فرزندان بیمار و توانیاب داشتند و تعداد فرزندان برخی از آنان بیش از تصور ما بود.
آنا بوتین، رئیس اجرایی بانک سانتادر و مدیر شرکت کوکاکولا مادر سه فرزند است. الاکیجا، ثروتمندترین زن نیجریه که در صنعت فشن و مستغلات فعال است، چهار فرزند دارد و اورسولا فون درلاین، رئیس اتحادیه اروپا و قدرتمندترین زن جهان در سال ۲۰۲۲ مادر هفت فرزند است. این مثالها اصلاً کم نیستند و میتوان فهرستی طولانی از مادرانی که موفق هستند، تهیه کرد. اما ما موفقیت را در ذهن دخترانمان در مسیری کاملاً مخالف با مادری ترسیم میکنیم. گویا یک زن برای موفقشدن باید بخشی از قدرت وجودی خود را به خواست خود از بین ببرد و بخشی از لذت حیات را که همان خلق و پرورش موجودی پاک و کوچک از درون جان خود است، نادیده انگارد.
شاید ارتباط این رویکرد با عدم حضور زنان در مناصب بالای سازمان شفاف نباشد، به همین دلیل لازم است شرح دهیم که چگونه این اندیشه باعث میشود زنان از مقطعی به بعد در مسیر شغلی خود، پیشرفت بسیار کندی داشته باشند.
وقتی تصویر زن موفق، یک زن فعال و بدون فرزند است، به محض اینکه افراد دارای فرزند میشوند، خودشان را همان تصویر شکست میپندارند. آیا زنی که با دید فردی شکستخورده به خود مینگرد، تلاش مضاعفی برای پیشرفت خواهد داشت؟ مشکلات مادری و داشتن فرزند بیشک از سرعت زنان در مسیر طیکردن پلههای ترقی میکاهد، اما بسیاری از زنان در این مسیر متوقف نشدهاند چون تصویر مادری برایشان نقطه شکست نبوده، بلکه نقطهای از بلوغ و تکامل بوده که باعث شده انرژی بیشتری برای ادامه مسیر داشته باشند.
آینده چیست؟
از طرفی این سؤال همچنان وجود دارد که آینده چیست؟ آینده بدون حضور مادران امروز و فرزندان فردا، اصلاً وجود خواهد داشت؟ این همه تلاش و کوشش برای بهبود و تسهیل زندگی بشر، وقتی کودکی به دنیا نیاید، دقیقاً برای چه کسانی است؟
شاید این روزها که در کشور ما روز دختر نامیده شده، زمان مناسبی برای اندیشیدن به تصویر زن موفق در ذهن دخترانمان باشد.