کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

آیا مدیران ارشد کسب‌وکارها می‌توانند نظرات شخصی خود را در رسانه‌ها بازتاب دهند؟

بررسی ارتباط مدیران ارشد کسب‌وکارها با رسانه‌ها و فعالیت آنها در شبکه‌های اجتماعی

اگرچه دهه‌هاست که دستگاه‌های دولتی و کسب‌وکارهای بزرگ در چارت سازمانی خود به اهمیت وجود بخشی با عنوان «روابط عمومی» پی‌ برده‌اند، اما در یک دهه گذشته و با توسعه اکوسیستم نوآوری در کشور، نقش و جایگاه این حوزه نیز در کسب‌وکارها با تحول همراه بوده و می‌توان گفت این بخش در مسیر توسعه کسب‌وکارها، نقش‌ مؤثرتری را نسبت به روابط عمومی‌های سنتی بر عهده گرفته است؛ در گفتمان اکوسیستم نوآوری، روابط عمومی یکی از اصلی‌ترین حافظان خوش‌نامی و اعتبار کسب‌وکار است و وظیفه‌ای فراتر از ارسال پیام‌های مرتبط با کسب‌وکار به رسانه‌ها بر عهده گرفته و لزوماً قرار نیست پس از ایجاد بحران‌ها فعالیت خود را برای رفع آن آغاز کند؛ بلکه می‌کوشد با نگاهی پیشگیرانه از بروز بحران‌ها جلوگیری کرده و از فرصت‌های ممکن در حوزه ارتباطات به نفع کسب‌وکار استفاده کند.

با این حال گاهی در فضای رسانه‌ای و بخصوص شبکه‌های اجتماعی شاهد آن هستیم که مدیران کسب‌وکارها با اظهارنظرهایی عجیب باعث ایجاد بحران برای سازمان‌ها و کسب‌وکارهای مرتبط با خود می‌شوند. به نظر می‌رسد همچنان در لایه مدیران ارشد برخی حق خود می‌دانند که فارغ از جایگاه مدیریتی‌شان، نظرات خود را آن‌طور که دل‌شان می‌خواهد بیان کنند.

یکی از موارد اخیر صحبت‌های «محمدحسن شانه‌‌ساززاده»، نایب‌رئیس هیئت‌مدیره «نماوا» در یک برنامه ویدئویی درباره هنرمندانی که با نماوا همکاری می‌کنند بود؛ صحبت‌هایی که بحث‌برانگیز شد، به نحوی که تعدادی از سینماگران در واکنش به صحبت‌های او اعلام کردند از این پس با نماوا همکاری نمی‌کنند و این پلتفرم پخش آنلاین فیلم و سریال را تحریم کردند. در نهایت روابط عمومی این پلتفرم بیانیه‌ای منتشر و در آن از هنرمندان عذرخواهی کرد.

شانه‌ساززاده در این برنامه، زمانی که درباره سرمایه‌گذاری انجام‌شده در نماوا و هزینه‌های ساخت سریال صحبت می‌کرد، بی‌آنکه سؤالی درباره رابطه‌شان با هنرمندان مطرح شده باشد، عنوان کرد: «گذشته از هزینه‌ها، بازیگران خیلی بی‌اخلاق هستند. من مدتی خیلی در نماوا وقت می‌گذاشتم. بازیگران و تهیه‌کنندگان همه‌شان بی‌اخلاقی‌های خاص خود را می‌کنند و به قرارداد و حرف خودشان متعهد نیستند. من در چند صنعت مختلف بوده‌ام. به بی‌اخلاقی آنها جایی ندیده‌ام. اسمش هم این است که هنرمند و فرهیخته و فرهنگی هستند اما بسیار بی‌اخلاق هستند.»

صحبت‌های شانه‌ساززاده علیه هنرمندان به همین‌جا ختم نمی‌شود. مجری برنامه ابراز امیدواری می‌کند که پس از انتشار این ویدئو، هنرمندان نماوا را بایکوت نکنند اما نایب‌‌رئیس هیئت‌مدیره نماوا بی‌توجه به هشداری که غیرمستقیم به او داده شده، ادامه می‌دهد: «برای آنها اول و آخر پول است و اگر به آنها پول بدهی هر کاری می‌کنند.»

مواردی از این دست در محتوایی که مدیران در شبکه‌های اجتماعی‌شان منتشر می‌کنند، نیز زیاد به چشم می‌خورد. این مسائل باعث شد سراغ احمد واحدی، کارشناس حوزه روابط عمومی برویم و از او در این خصوص بپرسیم که مدیران ارشد کسب‌وکارها چه اندازه حق دارند در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی فارغ از جایگاه کسب‌وکاری خود به ابراز عقایدشان بپردازند؟


ضرورت استفاده از نظرات مدیران روابط عمومی و مشاوران رسانه‌ای


احمد واحدی، درباره ضرورت وجود مدیران روابط عمومی و مشاوران رسانه‌ای در کنار مدیران یک کسب‌وکار عنوان می‌کند: «مدیران یا خودشان باید رسانه‌ها، مخاطبان‌شان و جهت‌گیری‌های آنها را به‌ خوبی بشناسند یا اینکه باید از یک همراه و مشاور که دارای این شناخت است استفاده کنند. از آنجا که کار مدیران اغلب فراتر از این مسائل است، معمولاً در این زمینه از حضور مدیران روابط عمومی و مشاوران این حوزه استفاده می‌کنند.»

او در ادامه تأکید کرد: «در این زمینه دو نوع شناخت وجود دارد؛ یکی شناخت خود رسانه است و دیگری شناخت مخاطبانی که آن رسانه را دنبال می‌کنند. زمانی ما نام یک رسانه را شنیده‌ایم اما نمی‌دانیم چه کسانی مخاطب آن هستند و این موضوع هم می‌تواند مسئله‌ساز باشد. هر‌چه این شناخت بیشتر باشد، باعث می‌شود که یک کسب‌وکار چالش‌های کمتری در این حوزه داشته باشد و از رسانه‌ها برای پیشبرد اهداف، برنامه‌ها و رسیدن به منافعش استفاده کند.»

اما مدیر یک کسب‌وکار چه‌اندازه حق دارد در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها بی‌توجه به موقعیت کسب‌وکاری خود، نظرات شخصی‌اش را بیان کند؟ احمد واحدی در پاسخ به این سؤال عنوان می‌کند: «اگر عاقبت کسب‌وکار برای مدیری که آن را مدیریت می‌کند مهم نباشد، می‌تواند بازتاب نظرات شخصی خود را در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها عادی جلوه دهد.»

به گفته او، مدیری که با کسب‌وکارش شناخته می‌شود و این کسب‌وکار مشتریان و ذی‌نفعان مختلفی دارد که هر کدام از آنها نیز احتمالاً سلایق متفاوتی دارند، پس خیلی نمی‌تواند در شبکه‌های اجتماعی اصطلاحاً خودش باشد.

او در ادامه تأکید می‌کند که یک مدیر باید خود را حافظ نام کسب‌وکارش بداند. درواقع یک مدیر ارشد، اولین برندبان کسب‌وکار است. اگر او دلش برای کسب‌وکارش نسوزد، نمی‌توان از دیگران انتظاری در این زمینه داشت.

احمد واحدی، کارشناس حوزه روابط عمومی

آسیب به کسب‌وکار؛ خط قرمز مدیران دلسوز


واحدی ضمن اشاره به این موضوع که در سال‌های اخیر، موارد زیادی از مدیرانی داشته‌ایم که با کسب‌وکارهای خود شناخته‌ می‌شده‌اند اما اظهار نظرهای عجیب ‌و غریب، جنجالی و در برخی موارد توهین‌آمیزی داشته‌اند، مطرح می‌کند: «اصولاً در چنین مواقعی رسانه‌هایی که روی این موج‌ها سوار می‌شوند، نمی‌گویند که آقای فلانی این حرف را زد بلکه می‌گویند مدیرعامل فلان برند این اظهار نظر را داشته است و این موضوع وجهه برند را خراب می‌کند و باعث می‌شود در بازه‌ای برخی مشتریان از برند جدا شوند. بنابراین یک مدیر دلسوز، حواسش به این موضوع خواهد بود که چه بگوید و آسیب دیدن کسب‌وکار خط قرمز اوست.»

او ادامه می‌دهد: «شاید خیلی‌ها حتی برند شخصی‌شان برایشان مهم نباشد و بگویند که برای ما مهم نیست دیگران درباره ما چه فکری می‌کنند؛ اما وقتی پای کسب‌وکار در میان باشد خیلی مهم است که دیگران چه فکر می‌کنند. چون اگر در این زمینه اتفاقی بیفتد و باعث ایجاد مشکل برای یک کسب‌وکار شود، می‌تواند زحمت یک تیم بزرگ از افرادی که در آن مجموعه کار می‌کنند را هدر دهد.»


رسانه بخشی از زنجیره موفقیت کسب‌وکارها است


واحدی همچنین درباره مدیرانی که ترجیح می‌دهند با رسانه‌ها ارتباط نداشته باشند، می‌گوید: «رسانه‌هایی که به کسب‌وکارها کمک می‌کنند، بخشی از زنجیره موفقیت کسب‌وکارها به شمار می‌آیند. اگر کسی به رسانه اعتقاد نداشته باشد، شبیه این است که کسی مطرح کند به مشاور امور مالیاتی اعتقادی ندارد. همان‌قدر که یک مسئله مالیاتی می‌تواند برای یک کسب‌وکار مشکل ایجاد کند، این حوزه هم می‌تواند مشکل‌ساز باشد. مدیری که به این حوزه اهمیت ندهد حتماً با باگ‌های بزرگی در حوزه ارتباطات مواجه خواهد شد و این موضوع به عدم شناخت رسانه برمی‌گردد.»

این فعال حوزه روابط عمومی، مدیرانی که ترجیح می‌دهند با رسانه‌ها ارتباط نداشته باشند را دو دسته می‌داند. به گفته او، دسته اول افراد درون‌گرا هستند و به این دلیل از رسانه‌ها هراس دارند و دسته دوم افرادی که در ذهن‌شان شناخت درستی از رسانه ندارند.

او در ادامه توضیح می‌دهد: «رسانه‌های امروزی به جز یک تعداد معدود، رسانه‌هایی نیستند که بخواهند کسب‌وکارها را اذیت کنند. در همین اکسیستم که ما در آن فعالیت می‌کنیم، رسانه‌ها به رشد و توسعه اکوسیستم کمک می‌کنند و کسی که از رسانه‌ها دوری می‌کند، در واقع فرصت‌هایی را از خودش و کسب‌وکارش دریغ کرده است و تا زمانی که این نگرش در ذهن مدیران درست نشود، نمی‌توان کاری کرد.»

او در پایان تأکید می‌کند که مشاور رسانه و مدیر روابط عمومی فانتزی نیست و نبودن آنها می‌تواند کسب‌وکارها را دچار آسیب کند؛ این مهم است که چنین افرادی در یک مجموعه کسب‌وکاری حضور داشته باشند و مدیران در این حوزه از آنها کمک بگیرند و به توصیه‌هایشان گوش دهند.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/xlg1
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.