کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نزدیک به دو سال است که تب رمزارز ملی در اقتصادهای مهم و در حال رشد دنیا بهخوبی دیده میشود. در حالی که برخی از بدنههای سیاسی مانند اتحادیه اروپا و ایالات متحده در حال دستوپنجه نرمکردن با چگونگی و در مواردی چرایی استفاده از یک رمزارز ملی هستند، امثال چین از همین حالا رمزارزهای ملی خود را به کار گرفتهاند تا هم در بازار بینالمللی نقش اقتصاد و ارز خود را قوی کرده و هم از آن بهعنوان سلاحی علیه رمزارزهای غیرمتمرکز استفاده کنند. در چنین وضعیتی، بانک بینالمللی تسویه (BIS) دست به انتشار بیانیهای مهم در خصوص نقش این رمزارزهای ملی و البته تقابل آنها در برابر رمزارزهای غیرمتمرکز زده است. این بانک در زوریخ سوئیس قرار دارد، بیش از ۵۹ عضو فعال دارد و یکی از نهادهای مهم بینالمللی در اقتصاد فرامرزی بهشمار میرود.
گزارش بانک بینالمللی شاید چندان به مذاق عموم هواداران کریپتو خوش نیاید. از همان ابتدا ریسکهای مربوط به امنیت، نرخ بالای تراکنشها و نوسان شدید بازار زیر ذرهبین قرار گرفتهاند. این گزارش بانک بینالمللی تسویه که سالانه منتشر میشود، در بند اول خود چنین بیان میکند: «رمزارزهای غیرمتمرکز و مشتقات آن خطری برای ثبات مالی هستند. دنیای رمزارزی به یک لنگر مرکزی نیاز دارد تا به آن ثبات بخشد. تاکنون سعی کردهاند این لنگر مرکزی را با ایجاد استیبلکوینها شبیهسازی کنند؛ امری که با وجود مؤثر بودن، بدون عیب و نقص اساسی نیست؛ چنانچه اخیراً در سقوط یکی از این استیبلکوینها شاهد آن بودیم.» البته اشاره جمله آخر این بند به سقوط استیبلکوین ترا یواسدی است که در عرض ۲۴ ساعت، ارزش آن از یک دلار به ۰.۰۴ سنت رسید.
در ادامه این بند میخوانیم: «ضعفهای ساختاری اینچنینی احتمالاً به وسیله اصلاحات فنی قابل برطرفکردن نیستند و نیاز گستردهای به تغییر بنیادین در این اکوسیستم احساس میشود. ریشه ضعفهای مذکور در محدودیتهای باطنی چنین بازاری است. بازاری غیرمتمرکز که بر بستر بلاکچینهای بدون صاحب، بدون مجوز و بدون تنظیمکننده ایجاد شده است. شکی نیست که بازار رمزارزها زمینه ایجاد فناوریها و نوآوریهایی را ایجاد کرده که میتواند به بشریت کمکی عظیم بکند، اما در عین حال مهم است که بدانیم در وضعیت فعلی، این سیستم توانایی شبیهسازی یک سازوکار اقتصادی جهانی، آن هم به شیوه غیرمتمرکز را دارا نیست.»
واضح است که نگرش بانک بینالمللی تسویه به شیوه فعلی بازار و صنعت رمزارزی چندان مثبت نیست، اما این امر بدان معنی نیست که فناوری به کار رفته نمیتواند به ساختار مالی جهانی خدمت کند. «هیون سونگ شین»، مشاور مالی بانک بینالمللی تسویه در مصاحبهای چنین گفته است: «بهترین استعاره برای آینده نظام مالی جهان، یک درخت است؛ درختی که ریشه باقدرت آن یک بانک مرکزی خواهد بود. این درخت مانند یک اکوسیستم سالم و قوی برای اقتصاد جهان عمل خواهد کرد که البته شاخههای بسیاری از آن توسط رمزارزهای ملی متمرکز تأمین خواهد شد.»
هرچند میتوان به گمانهزنیهای بانک بینالمللی تسویه با دیده شک و تردید نگاه کرد، اما شکی نیست که روند بینالمللی اخیر به سمت رمزارزهای ملی متمایل بوده است. چین در المپیک زمستانی اخیر در پکن رمزارز ملی خود را رونمایی کرد. جامائیکا بهتازگی پروژه رمزارز ملی خود را با نام «جَمدِکس» معرفی کرده و کشورهای دیگری مانند برزیل، کنیا و هائیتی هم از حالا در حال تحقیق و توسعه در این راستا هستند. رژیم اسرائیل هم یکی دیگر از دولتهایی است که بهطور جدی بهدنبال این ایده است.
رژیم اسرائیل از همین حالا با دفتر نظارت مالی هنگکنگ و البته خود بانک بینالمللی تسویه در حال همکاری است تا رمزارز ملی خود را آزمایش کند. بانک اسرائیل هم در بیانیهای چنین گفته است: «معماری رمزارزها در قالب رمزارز ملی چندین برتری دارد؛ ریسک کمتر برای مصرفکننده، افزایش نقدینگی، نرخ پایینتر تراکنشها، رقابت بیشتر و البته دسترسی بیشتر.»