کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
سپیده اشرفی، کارنگ – شاید زمانی که محمود دولتآبادی روایت مرگان را گفته بود، این همه زن یکجا کنار هم آستین بالا نزده بودند تا کاری کنند. مرگان تنها بود و در «جای خالی سلوچ» تنها ماند. گوجینو اما روایت دیگری دارد. کارش را با شش نفر آغاز کرد؛ شش نفر از زنان دهستان تکاب دور هم جمع شدند تا عزم زنانهشان را وارد آبادی روستا کنند. زنانی از دل کویر که قصد داشتند کاری برای سرزندگی انجام دهند. اول، هدفشان رسیدن بدون واسطه محصولات صنایع دستی به دست مشتری بود. کسی هم باورشان نمیکرد. موانع بسیاری داشتند و اگر انگیزههایی که خانوادهها میدادند، نبود، دست از کار کشیده بودند.
گوجینو آرامآرام با دست زنانی شکل گرفت که از 6 نفر به 60 نفر تبدیل شدند و گروه را بزرگتر کردند. اینستاگرام گوجینو پر است از محصولات رنگووارنگ صنایع دستی. محصولاتی که بافت اصلی آن پته کرمان است و هر کدام به شکلی درآمده تا کاربریهای مختلفی داشته باشد. اما پشت دوخت این محصولات، توانمندی زنان نهفته است.
سوزن زدند تا آب ماندگار شود
تکاب، دهستانی از توابع بخش شهداد شهرستان کرمان است و حالا یادآور تلاش زنان گوجینویی است. شش بانی گوجینو از همان ابتدا میخواستند در کنار درآمدهایشان کاری برای روستایشان کنند. زهرا تکابی یکی از همین شش زنی است که گوجینو را پایهگذاری کردند. خودش میگوید با همفکریهایی که همان ابتدای کار انجام شد، تصمیم گرفتند بخشی از درآمدشان را به قنات اختصاص دهند، چون زندگی مردم کویر به قنات وابسته است.
تصمیم میگیرند بخشی از درآمدشان را به هزینهای اختصاص دهند که برای لایروبی قنات مورد نیاز است. قنات برای زندهبودن باید چند ماه یک بار لایروبی شود. گوجینوییها در آب و قنات مشارکت میکنند و گاهی هم با مذاکرههایی که دارند، کارگاههایی برای آشنایی مردم با قنات برگزار میکنند.
6 نفری که 60 نفر شدند
زهرا تکابی که تأکید میکند تنها بنیانگذار گوجینو نبوده، میگوید حالا زنانی از روستاهای مختلف مثل قدرتآباد و شجاعآباد هم همراهشان شدهاند. 6 نفر به بیشتر از 60 نفر تبدیل شدند و برند گوجینو را روزبهروز بزرگتر کردند. زهرا میگوید با بیشتر شدن درآمدهایشان قصد کردند پولی را برای توانافزایی جوامع محلی کنار بگذارند. برند گوجینو در ظاهر برای فروش آثار صنایع دستی است، اما هدف اصلی آن توانمند کردن زنان در کنار رونق روستایی است که همهچیز آن به آب بستگی دارد. درست در دل کویر و در میان طبیعتی که تا چشم کار میکند، خشکی است، صدای آب قنات خوشترین صدای ممکن است. گوجینو تلاش کرده این صدا روزبهروز بلندتر شود.
این گروه تسهیلگرانی هم دارد که هنوز هم روستا به روستا میروند تا دانش مردم و بهخصوص زنان توانمند را نسبت به صنایع دستی و قنات بالا ببرند. زهرا تکابی درباره دلیل انتخاب نام گوجینو برای این گروه میگوید: «گوجینو به معنای بافت حصیری از برگ درخت خرماست. در واقع بافتی که اساس کارهای حصیری است و با مشورتی که در گروه مطرح شد، هر کسی اسمی را مطرح کرد و در نهایت به نام گوجینو رسیدیم.»
اینستاگرام و معرفی جاذبههای گردشگری
گوجینو یکی از هزاران برندی است که جایی جز اینستاگرام برای عرضه و معرفی محصولات خود ندارد. زهرا معتقد است که اینستاگرام تجربه متفاوتی برای این گروه بوده و توانسته مشتریان بسیاری را از کل کشور به دل کویر بکشاند. خودش میگوید اینستاگرام باعث شده بتوانند در کنار فروش محصولات، جاذبههای گردشگری روستاها را هم به مشتریان معرفی کنند.
در واقع گوجینو بهانهای شده تا زندگی در دل کویر برای مخاطبان شناخته شود. کرونا هم که آمد، انگار کار و بار آنها بیشتر رونق گرفت. مشتریان بیشتری از اینستاگرام برای خرید محصولات استفاده کردند و گوجینو هم رونق بیشتری گرفت.
زهرا معتقد است اگر اینستاگرام نبود، زحمت گوجینوییها برای معرفی محصول بیشتر میشد. شاید ناچار میشدند به فروشگاهها مراجعه کنند و دست به دامن فروشندگان شوند. کارشان سختتر میشد و قطعا مثل حالا شناخته نمیشدند. اینستاگرام برای گروههایی مثل گوجینو ابزاری برای ارتباطات گستردهتر است؛ برای زنانی مثل هنرمندان گوجینو که راه دیگری برای جلب مشتری ندارند و ورود به دنیای اینستاگرام، طیف مخاطبان آنها را گستردهتر کرده است.
زهرا در مورد طیف مخاطبان گوجینو میگوید: «بیشتر مخاطبان و مشتریان ما، کسانی هستند که عاشقان آب و محیط زیست هستند. برایشان جالب است که زنانی در دل کویر کار میکنند. بیشتر مشتریان ما عاشق محیط زیست هستند و از این طریق تلاش میکنند کمکی کنند.» البته آنچه زهرا میگوید تنها برای قبل از دیدن محصولات است. پتهدوزیهای مختلفی که هر کدام به یک صنایع دستی تبدیل شده، مشتری را خیلی زود پایبند میکند. تماشای محصولات دستدوز و اصیل گوجینو، باعث میشود عشق به محیط زیست به کناری رود و مشتریان عاشق خود صنایع دستی اصیل کویر شوند.
فروش سیر
اما بخشی از فعالیتهای گوجینو، علاوه بر صنایع دستی، به دیگر تواناییهای زنان هم مرتبط است. در استوریهای گاهبهگاه پیج گوجینو این مسئله بهخوبی دیده میشود. اخیرا هم صحبت از فروش مستقیم سیر شده بود. زهرا در این رابطه میگوید: «ما میخواهیم هر کسی هر توانایی که دارد، وارد شود. شاید خیلیها توان دوخت پته را نداشته باشند، اما از طریق گوجینو کمک میکنیم تا از داشتههای آنها هم استفاده شود. برای همین از محصولات برخی خانوادهها برای فروش استفاده میکنیم.»
البته به گفته زهرا، این کار موانعی هم دارد. ابزار و دستگاههایی که برای فرآوری و آمادهکردن محصولاتی مثل سیر لازم است، به حمایت مالی نیاز دارد. خودش میگوید اگر ارگان یا نهادی برای تهیه این دستگاهها از آنها حمایت کند، کارشان خیلی راحتتر انجام میشود.
قدم بعدی گوجینو
افقی که گوجینو برای خود ترسیم کرده، توانمند شدن زنان است. گوجینو باور دارد که زنان بازوی قدرتمندی از آبادی روستا هستند و میتوانند با دستهای هنرمندشان، مخاطبان بیشتری را به سمت دهستان خود بکشانند. روزگاری انگار کسی آنها را باور نداشت. از موانع برایشان میگفتند و ناتوانیها. شاید اگر قرار بود آن شش نفر هم مثل مرگان تنها بمانند و دست روی دست بگذارند، حالا نه گوجینویی بود و نه محصولات رنگووارنگی که بتواند هنر و توانمندی تکهای از کرمان را هویدا کند.
گوجینوییها اینستاگرام را ابزاری کردند تا صدایشان به گوش خیلیها برسد. صدای محصولات به گوش مشتری برسد و صدای آب به گوش اهالی روستاها. باور کردند که یک دست صدا ندارد و وقتی دست به دست هم بدهند، توانمند خواهند شد. زنان گوجینو که حالا به بیشتر از 60 نفر رسیدهاند، با هم توانستند خالق برندی باشند که یک صدای واحد را تداعی کند. صدای خوش آب و زندگی.