افرادی که پیشتر در بخشهای مختلف آمازون، بهعنوان مدیران ارشد مشغول فعالیت بودهاند، از این شرکت خارج شدهاند و در شرکتهای مختلف فناور در حال کار هستند. با وجود اینکه آمازون شرکتی موفق به حساب میآید، به نظر نمیرسد که این اتفاق برای صنعت فناوری، خوب باشد.
با توجه به روند موفقیت آمازون، شرکتها دوست دارند نیروهایی را که پیشتر در آمازون سمت مهمی داشتهاند، به استخدام دربیاورند تا سبک متمرکز جف بزوس را به شرکتهایشان تزریق کنند، اما مشاوران رهبری کسبوکار معتقدند وقتی شیوههای آمازون در سایر شرکتها اجرا میشود، نتایج اغلب ایجاد یک مجموعه درهم و آشفته است و در بدترین حالت مضرات بسیاری برای کسبوکارهای مقلد آمازون دارد.
رهبرانی که در آمازون آموزش دیدهاند که گاهی اوقات بهعنوان «جفبات» شناخته میشوند، بیش از ۶۵۰ استارتاپ را تأسیس کردهاند. این افراد به مدیران ارشد باتجربه و برتر صنعت پیوستهاند و به آمازونیزه شدن – شبیهشدن به آمازون – شرکتهای مذکور کمک کردهاند.برخی از این مدیران آمازون که به کارآفرین تبدیل شدهاند، هنگام ایجاد استارتاپهای موفق خود، روی اصول شرکت مانند محاسبه هزینههای جلسات تمرکز کردهاند.
اما ذکر این نکته ضروری است که درصورتی استارتاپها میتوانند از فرهنگ آمازون به شکلی مؤثر الگوبرداری کنند که عوامل مختلف را در نظر بگیرند و به آن توجه داشته باشند؛ میزان اثرگذاری به عواملی مانند مأموریت یک شرکت، فرهنگ کلی آن و مشکلات روبهرشد آن بستگی دارد. مدیران پیشین آمازون وقتی به یک شرکت میپیوندد، فوراً به دنبال اجراییکردن راهکارهای آمازون هستند و این امر میتواند بیش از اینکه مفید واقع شود، به ضرر کسبوکار آنها تمام شود.