کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
عاطفه هاشمی منفرد صاحب برند «روچ منفرد» (تولید سوزندوزی بلوچ)، متولد سال ۱۳۶۵ است و ۱۲ سال سابقه کار در وزارت بهداشت دارد. او متأهل و مادر یک پسر سه ساله است. عاطفه در پی بازسازی یک رؤیای همیشگی که از کودکی در ذهنش بوده، کسبوکار روچ را آغاز میکند. تصویر ماندگار ذهن او، طرحها و نقشهای پررنگ و لعاب سوزندوزی بلوچ است؛ تصویری که هیچ اطلاعی درباره چگونگی تولید آن نداشته، اما همیشه حسرت میخورده که چرا این محصولات در خانه آنها نیست؟ پس از دوران کودکی و کشف عمق و ارزش هنر سوزندوزی بلوچ، این حسرت در دلش صد چندان میشود که چرا این محصولات در خانه هر ایرانی نیست؟ و چرا در دنیا این هنر ناب و زیبا کمتر شناخته شده است؟
برای همین هم تصمیم میگیرد خودش دست به کار شود و در راه معرفی این هنر بینظیر به ایران و جهان، کارگاه سوزندوزی خود را در اطراف زاهدان راهاندازی کند. تاکنون قریب به ۷۰ خانم سوزندوز بومی بلوچستان طعم کسب درآمد از هنر خود را در کارگاه او چشیدهاند.
چه شد که به فکر راهاندازی این کسبوکار افتادید؟ پایش کدام نیاز شما را به این سمت کشید؟
من متولد زاهدان هستم. همیشه تصویری زیبا از سوزندوزیهای بلوچ در ذهن داشتم. در سفری که به هندوستان داشتم، متوجه یک نکته مهم شدم. هند، پاکستان و افغانستان هنر سوزندوزی دارند و من در بازدید و خرید از فروشگاهها فهمیدم عیار و قیمت سوزندوزیهای این سه کشور، بسیار پایینتر از سوزندوزی بلوچ است و مشتریان و خریداران همه تأکید میکردند که سوزندوزی کارها حتما بلوچ باشد. از طرفی چند نفر از دوستانم گفته بودند در بلوچستان زنان هنرمندی هستند که همسرانشان به آنها اجازه خروج از خانه را نمیدهند یا علیرغم مهارت در سوزندوزی نمیتوانند محصولات خود را بفروشند یا آنچنان ارزان میفروشند که ترجیح میدهند این کار را نکنند و به کارگری روی آوردهاند.
وقتی ذهنم پر از این فکرها بود، پول مازادی علاوه بر درآمد ماهانهام به من رسید. در آن زمان تصمیم گرفتم کسبوکاری راه بیندازم که علاوه بر ایجاد اشتغال در خانه برای زنانی که نمیتوانستند از خانه بیرون بیایند، وظیفه فروش بهقیمت محصولات را به عهده داشته باشد تا علاوه بر سود جمعی، هنر سوزندوزی بلوچ را زنده کنم. اگرچه کمک به زنان بدسرپرست ارزش مهمی در روچ است، اما رسالت اصلی من، زنده نگهداشتن سوزندوزی بلوچ است. این کسب درآمد و ارزش قائل شدن برای سوزندوزی با دست، موجب شده دختران جوان نیز به یادگیری این هنر که سینه به سینه انتقال پیدا میکند، روی بیاورند و ما را به رسالت اصلی روچ نزدیکتر کنند.
در حال حاضر وضعیت کسبوکارتان از نظر میزان فروش به چه شکل است؟ چند نفر با شما همکاری میکنند؟
قیمت کار دستی در دنیا بسیار بیشتر از ایران است و از نظر مالی درآمد ما در حد هزینههای کارگاه و دستمزد سوزندوز است. بخشی از درآمد را با فروش داخل ایران به دست میآوریم که البته فروش در گالریهای لوکس و خارج از ایران برایمان سود بیشتری دارد.
ما تعداد زیادی از خانمها را آموزش دادیم یا مواد اولیه را به دست زنان هنرمند سوزندوز رسانده و کار را تحویل گرفتهایم. خانمهای آموزشدیده ما بیش از ۷۰ نفر هستند و هماکنون ۵۰ نفر به صورت تماموقت در روچ سوزندوزی میکنند. اگرچه بسیاری از سوزندوزان خوبمان را به خاطر شرایط زندگیشان از دست دادیم، اما با تمام توان مسیر را ادامه میدهیم. ما محصولاتمان را در سایت و اینستاگرام و گالریها و نمایشگاهها میفروشیم.
خوشبختانه با همه شرایط سخت صادرات و تحریمها، فروش خارجی هم داشتهایم. اگرچه این شرایط باعث شده مجبور باشیم با شرکتهای واسط همکاری کنیم و عملا بخشی از سودی که باید به سوزندوز برسد، کسر میشود. ما تاکنون در کنیا، غنا، آمریکا، پاکستان، لندن، هلند، ترکیه و عراق فروش موفق داشتهایم.
چه چشماندازی برای آینده کسبوکار خود متصورید و چه موانع و مشکلاتی را برای رسیدن به این چشمانداز پیش روی خود میبینید؟
من آرزوهای بسیار بزرگی برای روچ دارم و احساس میکنم این آرزوها دستیافتنی هستند. هنر سوزندوزی بلوچ به خاطر انعطافپذیری بسیار بالا، قابلیت این را دارد که در انواع مختلف محصولات پارچهای استفاده شود و این انعطاف هم در سایز محصولات و هم در قیمت آنها مؤثر است. سوزندوزی هم در صنعت مد و هم در طراحی داخلی قابل استفاده است. این ویژگی باعث میشود بازار بسیار وسیعی برای استفاده از این هنر به وجود بیاید. از زیورآلات بسیار کوچک و ارزان مثل گوشواره تا محصولات بزرگ و گرانقیمت مثل لباسهای تماما سوزندوزیشده یا روتختی و پرده و مبل. چشمانداز من این است که روزی برسد هر ایرانی با توجه به وسع و توان مالی خود حداقل یک محصول سوزندوزی بلوچ در خانه داشته باشد و دلم میخواهد با فروش گسترده این محصول در سایر کشورهای جهان، این هنر اصیل که تنها در دست و سینه زنان هنرمند بلوچ وجود دارد، به جهان عرضه شود و در خانههای آنان نیز رخنه کند. ضمن اینکه داشتن درآمد مکفی و رفع مشکلات خانوادههای زنان سوزندوز نیز همیشه در برنامههایم هست.
مشکلات مسیر من کم نیست. همانطور که قبلا اشاره کردم، به دلیل ارزش بالای صنایع دستی در خارج از کشور، ما تمایل داریم فروش خارجی را گسترش دهیم و با این درآمد هم کارگاه را توسعه دهیم و هم زنان بیشتری را مشغول به کار کنیم، چون واقعا شرایط کار در بلوچستان بسیار بغرنج است. اما متأسفانه نمیتوانیم به صورت مستقل صادرات و فروش خارجی داشته باشیم و مجبوریم با شرکتهای واسطه همکاری کنیم. وقتی با این شرکتها همکاری میکنیم، آنها حاضر نیستند مبلغی بیشتر از قیمتی که برای ایران اعلام کردهایم بپردازند و ما به اندازه قیمت فروشمان در ایران پول دریافت میکنیم و سود سرشار نصیب شرکتهای واسط میشود.
مسئله زمانی پیچیدهتر میشود که حتی همان دریافتی نیز به دلیل نداشتن مسترکارت و حساب بینالمللی در لحظه تبدیل ارز به ریال، باید کارمزدهای صرافی را هم بپردازیم و درآمد ما کمتر و کمتر میشود. حتی اگر از این مرحله نیز چشمپوشی کنیم، مشکلات پست بینالملل از راه میرسد و سدی تازه میسازد. البته با تمام این مشکلات روچ مسیر خود را ادامه میدهد، چون تعداد فروش بیشتر حتی با سود کمتر یعنی حداقل درآمد برای زنان سوزندوز بلوچ و آشنایی دنیا با این هنر! دلم میخواهد روزی برسد که با دردسر بسیار کمتری محصولاتم را به خارج از کشور صادر کنم و بتوانم زنهای سوزندوز بسیار زیادی را از منافع این کسبوکار منتفع کنم.
ایا رقیبی برای خودتان میبینید؟
هر کسی که کارگاه سوزندوزی بلوچ دارد، در حقیقت در راستای ایده و آرزوی من حرکت میکند و به همین دلیل رقابتی با همکارانم ندارم. رقیب اصلی من فقط شرایط جامعه، فروش و صادرات است. من هیچ حمایتی ندارم. هیچ سازمان و ارگانی حامی این کسبوکار نیست. به دنبال حمایت مالی نیستم، ولی از نظر معرفی، گرفتن غرفه یا نمایشگاه و دلگرمی که اتفاقا برای سازمانها هزینه چندانی ندارد، به حمایت احتیاج دارم. ولی به جای حمایت کردن از من در همین اتفاقات ساده، همیشه مسیرم را با درخواست مجوز و ارزیابی و کاغذبازیهای بیهوده و قیمتهای بسیار بالا سد میکنند. گاهی به خودم میگویم اگر یک روز نباشم، روچ از بین میرود و تنها کاری که به نظرم مفید میآید این است که در میان همان سوزندوزان خبره بلوچ، مدیر پرورش دهم. خانمهای بااستعدادی که توان مدیریت یک کسبوکار را داشته باشند و خودشان چرخ روچ را بچرخانند یا حتی روزی برای خودشان کسبوکار مستقل سوزندوزی راه بیندازند.
تا به حال جذب سرمایه کردهاید یا برنامهای برای این کار دارید؟
خیر، من هرگز جذب سرمایه نداشتم. حتی هیچ حمایتی از من نشده در حد یک تبلیغ، یک غرفه یا یک بازدید. روچ با پول شخصی من و همسرم و درآمد خود کارگاه اداره شده است. چند باری برای جذب سرمایه یا گرفتن وام اقدام کردم اما قوانین عجیب باعث شد ناامید شوم. من بهسختی توانستم یک کارگاه در اطراف زاهدان اجاره و برای بیش از ۵۰ نفر شغل ایجاد کنم. با این توان مالی چگونه میتوانم در تهران شرکت ثبت کنم؟ یا وثیقه ملکی در رهن بانک قرار دهم یا سودهای بالای بازگشت وام را پرداخت کنم؟ فقط یک وام از مادرم و یک وام از همسرم گرفتهام.
سود خوبی برای سرمایهگذار خصوصی در مشارکت با روچ میبینید؟
با بررسی من از بازار، گالریها و شورومهای طراحی داخلی، اگر برند یا شخص سرمایهگذار محصولات ما را در این نوع محیطها عرضه کند، سود بسیار زیادی کسب خواهد کرد. اما متأسفانه هنوز ارزش و کارایی این هنر به طور شایسته کشف نشده، وگرنه هم استقبال مخاطب را دارد و هم میتواند بسیار سودآور باشد.