کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

با یک صنعت ۴۰ میلیون دلاری می‌خواهیم به مصاف غول‌های ده‌‌ها میلیاردی برویم؟

هوش مصنوعی در سال گذشته ناگهان تبدیل به ابر-روند دنیا شده و چت‌جی‌پی‌تی و دیگر ابزارهای تولید متن و محتوا با قدرت تمام از سد آزمون تورینگ گذشتند و تبدیل شدند به بخشی ثابت از زندگی روزمره تعداد زیادی از آدم‌ها. تدوین سند ملی هوش مصنوعی جمهوری اسلامی ایران و تشکیل سازمان ملی هوش مصنوعی، دو خبری است که ظاهراً نشان از عزم و توجه سیاستگزاران برای عقب نماندن از این روند و قافله دارد.

در سند ملی هوش مصنوعی، اگر از تعارف‌ها و عبارات کلیشه‌ای و شعاری بگذریم، شاخص‌هایی عددی در نظر گرفته شده، که به طور کلی رویکرد مثبتی است و تا حدی امکان برنامه‌ریزی و سنجش را فراهم می‌کند. ولی وقتی به سراغ شاخص‌ها می‌رویم، باز می‌بینیم که انگار همان نگاه شعاری و تلاش برای جلب نظر رؤسای بالادستی خودشان را در شاخص‌های عددی وارد کرده‌اند. هر جا رتبه‌ای هست، ما می‌خواهیم در دنیا جزو شاگرد اول‌ها باشیم؟ چرا؟ لابد چون بزرگترهایمان اینطور دوست دارند، و زشت است اگر کم بیاوریم و به رتبه‌ای کمتر از هم‌ترازی با ابرقدرت‌های جهان قانع باشیم. ولی آیا این شاگرد اولی با توان و بنیه باقیمانده در بدنه اقتصاد و دانشگاه و صنعت ما تناسبی دارد؟ میان خودباوری و توهم تفاوت ظریفی هست: اولی بر پایه شناخت واقع‌گرایانه از توان فعلی بنا می‌شود، دومی بر تعارف و خیال و آرزو و رجزخوانی.

مقایسه دو عدد در شاخص‌های منتشر شده جالب توجه است. براساس اعداد بند ۵ جدول شاخص‌ها، میزان فروش فعلی شرکت‌های دانش بنیان حوزه هوش مصنوعی در کشور حدود ۳۰۰ میلیارد تومان است و قرار است طی سه سال به ۲۰۰۰ میلیارد تومان برسد. یعنی با نرخ فعلی دلار، تقریبا از یک صنعت ۶ میلیون دلاری قرار است با رشدی بیش از ۶۰۰ درصد به صنعتی حدود ۴۰ میلیون دلاری برسیم. رشد قابل توجهی است، ولی در عین حال ظرفیت و توان اندک این صنعت ملی را نسبت به ابعاد شرکت‌های چند ملیتی فعال در دنیا نشان می‌دهد. ما به پشتوانه یک صنعت ۴۰ میلیون دلاری می‌خواهیم به مصاف غول‌های ده‌‌ها میلیاردی برویم. در سوی دیگر توان پردازشی شش اگزافلاپسی که قرار است ظرف همین سه سال در کشور برپا شود، احتمالا چند میلیارد دلار برای ذخایر ملی آب (یا نفت) خواهد خورد.

خط تیره‌های موجود در جدول شاخص‌ها هم حکایت جالبی است:

  • میزان سرمایه گذاری غیر دولتی و خارجی در هوش مصنوعی
  • نسبت فروش محصولات هوش مصنوعی ساخت ایران به تولید ناخالص داخلی
  • حجم صادرات محصولات فوق
  • تعداد و حجم پروژه‌های مشارکتی بین المللی
  • تعداد ثبت اختراع بین المللی

خالی ماندن این شاخص‌ها تصادفی نیست. وضعیت ایزوله‌ای که خودمان را در دنیا گرفتارش کرده‌ایم، جایی برای هیچ همکاری بین المللی باقی نگذاشته، و بدون همکاری بین المللی و سرمایه‌گذاری خارجی، پیشرفت یا حتی درجا زدن در حوزه فناوری اکیدا ناممکن است.

البته تکمیل این شاخص‌ها ظرف شش ماه به عهده سازمان جدید هوش مصنوعی گذاشته شده است که مستقیماً زیر نظر رئیس‌جمهور شکل خواهد گرفت و با هدایت شورای ملی راهبری هوش مصنوعی، فکری برای پر کردن این جاهای خالی خواهد کرد. بسا کلی جای خالی جدید هم در ساختار متورم فعلی دولت ایجاد و پر شود. به نظر من در شرایط فعلی کشور، تشکیل یک سازمان جدید برای تمرکز بر پیشرفت هوش مصنوعی مورد نیاز و مفید و موثر نیست و به موازی کاری با معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری و بسا وزارت علوم و وزارت ارتباطات خواهد انجامید و کلاف بوروکراسی ناکارآمد را پیچیده‌تر خواهد کرد. اگر موانع خود ساخته تحریم و انزوا را از پیش پای اقتصاد و صنعت و فناوری برداریم و امکان بازی در مقیاس جهانی را باز کنیم، بسا رشد بیش از این ارقام و اعداد اتفاق بیفتد، همانطور که در پلن مشابهی که کشور امارات برای خود ریخته، تبدیل شدن به مقصد تحقیقات و سرمایه‌گذاری‌های جهانی در هوش مصنوعی نقش کلیدی دارد. در غیر این صورت با پول‌پاشی و رانت‌سازی و متورم کردم بوروکراسی دولتی، صرفاً سرمایه‌های بیشتری به باد خواهد رفت.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/hy48
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.