کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
ما روی چیزهایی که نمیبینیم، سرمایهگذاری نمیکنیم و پدیدههای مهم و حیاتی تا لحظهای که از بین نرفتهاند، برای ما قابل رؤیت نیستند.
کسبوکارهای کوچک و بزرگ زنان در همه جای دنیا کمتر دیده میشوند. حتی وقتی مردم در مورد کلمه کارآفرین فکر میکنند، یک مرد در ذهنشان مجسم میشود.اما رویکردی که در بحرانها و پس از بحرانها کسبوکارها را زنده نگه میدارد و باعث بقا در شرایط سخت میشود، رویکردی زنانه است.
گیل زمیک، گزارشگری که در حوزه اقتصاد در شرایط بحران و جنگ مینویسد، میگوید: «من در ابتدا تصمیم داشتم یک داستان جذاب اقتصادی در شرایط بحران بنویسم و در ادامه دریافتم داستان جذاب و مهمی که هیچکس از آن سخن نمیگوید، زنان و کسبوکارشان است.»
داستان کسبوکار زنان باید با صدای بلند خوانده شود، چون در طول تاریخ این زنان بودند که بعد از جنگها و نسلکشیها باقی ماندند. آنان بازماندگانی بودند که چارهای نداشتند جز اینکه اقتصاد را در شرایط بسیار سخت بازسازی کنند تا وارد مسیر توسعه شود. عموما زنان دست به کسبوکارهایی میزنند که هزینه اولیه کمتری نیاز داشته باشد و اهداف مسیر پیشرفت خود را با قدمهای کوتاهتری تنظیم میکنند. این امر در شرایط بحران، مسئلهای حیاتی است که باعث بقای کسبوکار میشود.
پس چرا سرمایهگذاران در دوره بحران بیشتر روی کسبوکار زنان سرمایهگذاری نمیکنند؟ مهمترین عامل را میتوان در فرهنگ مردسالار و بیخبر بودن سرمایهگذاران از کسبوکار زنان جستوجو کرد. گیل زمیک تعریف میکند که برای تهیه گزارش زنان کارآفرین بوسنی از رئیس صندوق بینالمللی پول راهنمایی میخواسته و آقای رئیس بااطمینان میگوید در بوسنی حتی یک زن کارآفرین وجود ندارد.
فقط یک زن در خیابان کناری پنیر میفروشد. گیل وقتی آن زن را پیدا میکند، متوجه میشود او در حال توسعه کارخانه پنیرسازیاش است که سالهاست بخش زیادی از محصولات آن را صادر میکند.وقتی سرمایهگذاران کسبوکارهای زنان را نمیبینند، پس روی آنها سرمایهگذاری نمیکنند.
زنان دیگر نیز وقتی از مسیر و موفقیت همجنسان خود بیخبرند، اعتمادبهنفس کافی و الگوی مناسب برای شروع یا ادامه مسیر کسبوکار خود ندارند.بسیاری از کسبوکارهای زنان ایرانی هم در چنین وضعیتی به سر میبرند. مضاف بر اینها، کمبود سرمایه مسیر رشد کسبوکارها را با چالش مواجه میکند و حرکت در مسیر موفقیت را با کندی مواجه میسازد. اما با رفع تبعیضهای جنسیتی، این امید وجود دارد که کسبوکار زنان به قدر کافی دیده شود و در نتیجه گزینهای برای سرمایهگذاری باشد.