کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
عمر تأمین مالی جمعی در ایران کمتر از یکدهه است و بازیگران این بازار هم به همان میزان محدودند. کارنکراد که از سال ۹۷ کار خود را آغاز کرده، تاکنون مسیر موفقی را طی کرده است. علی عمیدی، مدیرعامل این سامانه تأمین مالی و سرمایهگذاری، توانسته است با رویکرد تعاملی راه این جاده سخت را که موانع متعددی پیش روی خود دارد تا حدودی باز کند و معتقد است این بازار برای بهبود به ثبات اقتصادی کشور و بالا رفتن فرهنگ سرمایهگذاری مردم نیاز دارد.
کارنکراد چگونه شکل گرفت؟
قصه کارنکراد از سال ۹۳ شروع شد که ما پس از تجربه سرمایهگذاری که در یک شرکت خارجی داشتیم، درخواستهای زیادی را از دوستانمان دریافت میکردیم تا در کنار سرمایهگذاریهای شخصی خودمان، برای آنها هم سرمایهگذاری کنیم. علاوه بر آن با دیدن عملکرد استارتاپهای تأمین سرمایه خارجی و نتیجه کار آنها که ساده کردن سرمایهگذاری و از طرف دیگر پیدا کردن سرمایهگذار برای شرکتهای سرمایهپذیر بود، این ایده به نظرمان رسید که پلتفرم مشابهی را در ایران راهاندازی کنیم.
در آن سال ضمن اینکه در ایران شتابدهنده دیموند را راهاندازی کرده بودیم، به آقای ستاری، معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری دولت قبل، پیشنهاد کردیم که حاضریم کارهای سرمایهگذاری را انجام دهیم و شما هم کارهای رگولاتوری آن را پیگیری کنید. او از پیشنهاد ما استقبال کرد و بانی این کار شد. در جلسات و نشستهای مختلف پیشنهاد ما را پیگیری کرد و کمکم متوجه شدی گروههای مشابهی در وزارت ارتباطات و وزارت اقتصاد هم این بحث را دنبال میکنند.
نهایتا کمیتهای در وزارت کار تأسیس شد که دستورالعمل فعالیت تأمین مالی جمعی را بنویسد. ما هم از آنجا که بخش خصوصی هستیم و نمیتوانستیم معطل مجوز بمانیم، تصمیم گرفتیم به جای کراد فاندینگ، صرفا کار فاندینگ، یعنی پیدا کردن سرمایهگذار را پیش بگیریم.
پس از آن کار بروکری یا همان واسطهگری را شروع کردیم و تا امروز ۱۳۳ معامله موفق داشتهایم که میانگین این معاملات دو میلیارد تومان بوده است و به صورت کلی حدود ۲۶۶ میلیارد تومان از سمت کارنکراد تأمین مالی انجام شده است. تعداد افرادی که از ابتدا تا امروز با کارنکراد تعامل داشتند، ۴۷۰۰ نفر بوده است که ۱۴۸۷ نفر آنها برای قسمت تأمین مالی است.
ما در کارنکراد علاوه بر تأمین مالی، هم رویدادهای آموزشی برگزار میکنیم و هم کار مشاوره انجام میدهیم. از بین ۱۴۸۷ استارتاپی که با آنها کار کردیم و به اصطلاح دیلمیکینگ انجام دادیم، ۱۳۳ طرح موفق داشتهایم که تنها یکی از آنها کرادفاندینگ است و بقیه معاملات تأمین مالی جمعی نبوده است. البته اینکه میگویم ۱۳۳ طرح موفق بوده است، به این معنی نیست که بقیه طرحها ناموفق بودهاند، بلکه در فرایند قراردادی ما نبودهاند.
در حال حاضر با ۱۴۳۵ سرمایهگذار کار میکنیم که این سرمایهگذارها از شرکتهای حقوقی و افراد حقیقی هستند؛ اعضای اتاق بازرگانی، سرمایهگذاران حقیقی بورس، تأمین سرمایهها، سبدگردانها، شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی، شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، شتابدهندهها، صندوق پژوهش فناوری و… مجموعا افرادی هستند که با ما کار میکنند.
پروسه مجوزدهی به کرادفاندیگ چگونه طی شد؟
برای گرفتن مجوز از سال ۹۶ سلسله جلساتی با بخش دولتی داشتیم. ما در جلسات به عنوان نماینده بخش خصوصی و فعال در حوزه مشارکت (Equity Base) حاضر بودیم و به همراه شرکتهای دیگری هم که به عنوان نمایندگان سایر مدلهای تأمین مالی جمعی در آن جلسات شرکت میکردند، نظر خود را میدادیم و بخش دولتی هم سویههای حکومتی و سیاستگذاری آن را بررسی میکرد. با رفتوبرگشتهای بسیار بالاخره دستورالعمل تأمین مالی جمعی صادر شد.
کارنکراد همیشه این بازی را یک بازی استارتاپی دیده است. یعنی دستورالعملهایی را که خروجی جلسات بود به عنوان نقشه راه میدیدیم که باید آن را یک گام به جلو ببریم و این نقشه راه را بهبود ببخشیم، ولی اگر موضوعی به صورت جدی به کار ما لطمه وارد میکرد، پای آن میایستادیم و هزینه آن را هم میپرداختیم. غیر از این موارد حاد، همهچیز به نظر ما با گفتوگو و نشان دادن نتایج کار حلشدنی بود، الان هم چنین است.
مثلا در آن روزها سقف طرحها دو میلیاردی بود و بعد از مدتی به نظر ما این قیمت پایین بود. بعد از اینکه چند طرح را با سقف دو میلیارد تومان تأمین مالی کردیم، درخواست دادیم این سقف را بالاتر ببردند و به ۱۰ میلیارد برسانند که اتفاق افتاد. باز هم میخواهیم یک قدم جدیدتر برداریم و دوباره درخواست دهیم این سقف جذب سرمایه را افزایش دهند.
استانداردهای شما برای پذیرش طرحهای شرکتهای سرمایهپذیر جهت کرادفاندینگ چیست؟
مهمترین دغدغه ما برای پذیرش شرکتها در تأمین مالی جمعی این است که مطمئن شویم یک شرکت میتواند سرمایه را برگرداند. دانش فنی شرکت باید برای خودش باشد، توانایی تولید و فروش داشته باشد، ظرفیت تولید شرکت بالا باشد که بتواند خیال ما و سرمایهگذار را راحت کند، هزینهکردهای شرکت مشخص باشد، زمانبندی واقعبینانه داشته باشد و معیارهای دیگری که باز هم به همان دغدغه اصلی ما یعنی توانایی برگرداندن پول برمیگردد.
ما با شرکتهایی که تا به حال محصولی نفروخته باشند و شرکتهایی که در مرحله تحقیق و توسعه باشند، کار نمیکنیم. فعلا تا به اینجا، فضای کرادفاندینگ را فضای تأمین سرمایه در گردش میبینیم. کرادفاندینگ بر پایه مدل مشارکت مدلهای مختلفی دارد؛ مدل مشارکت در درآمد و مدل مشارکت در شرکت. وقتی میگوییم مشارکت در درآمد یعنی شرکت باید فروش داشته باشد و اگر فروش نداشته باشد، عملا طبق سیاستهای داخلی کارنکراد نمیتوانیم با سرمایهگذاران از مشارکت در فروش حرف بزنیم.
چقدر طول میکشد این طرحها را بررسی کنید؟
اگر طرحی به ما رجوع کند و همه فایلهای آنها آماده باشد، در کمتر از دو هفته بررسیهایش را به سرانجام میرسانیم.
بزرگترین ضعفی که شرکتها دارند و باعث میشود طرحهای آنها برای تأمین مالی جمعی رد شود، چیست؟
برای هر شرکت بهنوعی متفاوت است، اما اغلب شرکتها به دلیل اینکه حدس میزنیم احتمالا نتوانند به پول سرمایهگذار خود متعهد باشند و مبلغ را برگردانند، رد میشوند. عدم شناخت شرکتها از تأمین مالی جمعی هم از دیگر ضعفهای آنهاست.
سرمایهگذارها معمولا توقع چه درصدی از درآمد شرکت را دارند؟
در تأمین مالی جمعی سرمایهگذارانی که در سود و زیان شرکت سهیم هستند، ۳۰ تا ۴۰ درصد از درآمد را طلب میکنند.
سرمایهگذاریها معمولا چند ساله است؟
در کرادفاندینگ به دلیل اینکه سرمایه در گردش و زیر یک سال است، معمولا شش یا نه ماهه انجام میشود اما در نوع سهامی که درازمدت است، معمولا بالای سه سال است.
به نظر شما کارنکراد بازیگر چندم بازار است؟
در مورد تأمین مالی شرکتهای واسط برای استارتاپها آمار دقیقی نداریم، اما فکر میکنیم بخش عمدهای از بازار دست ماست، چراکه هیچ پلتفرم مشابهی تاکنون ۲۶۶ میلیارد تومان تأمین مالی نداشته است و عدد شرکتهای دیگر خیلی پایینتر است، مثلا زیر ۵۰ میلیارد تومان. اما مهم کیفیت سرویسدهی است و بیشتر تلاش ما این است که سرویسدهی خوبی داشته باشیم.
حجم رجوع به کارنکراد خیلی زیاد است و گاهی صف انتظار ما به یک ماه هم میرسد. با اینکه هر روز نیروهایمان در حال بررسی طرحها هستند، گاهی این ترافیک خیلی سنگین است.
برای سرعت بخشیدن به بررسی طرحها قصد دارید تیم خود را گسترش دهید؟
حجم سرمایهگذاری در کشور بسیار محدود است و مدل درآمدی ما هم کارمزدی است که از تأمین مالی انجامشده به دست میآوریم. و بین هزینهها و درآمدها باید تعادلی وجود داشته باشد. در شرایط کنونی تا سرمایهگذارها و سرمایهگذاریها زیاد نشوند، ما هم برنامهای برای توسعه منابع انسانی شرکت نخواهیم داشت.
وضعیت سرمایهگذارها را چگونه ارزیابی میکنید؟
سرمایهگذارها تحتتأثیر شرایط اقتصادی کشور کم شدهاند. سرمایهگذاری بلندمدت سه تا پنجساله در شرایط امروز اقتصاد که خیلی سریع بالا و پایین میشود، بسیار دشوار است. در نتیجه میبینیم قسمتهای دولتی و حاکمیتی بسیار فعال هستند اما بخش خصوصی بازار سعی میکند نقدینگی خود را نگه دارد. به همین دلیل است که ما فکر میکنیم هرچه در کرادفاندیگ به سمت نقدشوندگی سریعتر برویم، بهتر است.
در بحث رگولاتوری با چه چالشهایی مواجه هستید؟
کارنکراد با اکثر بازیگران اکوسیستم کار کرده است. ۱۴۳۵ طرحی که انجام شده است، تقریبا شامل همه بازیگران میشود و همیشه هم سعی کردهایم به عنوان بروکر یا واسط این سرمایهگذاریها، زبان شرکتها و سرمایهگذاران باشیم و دغدغه آنها را بفهمیم. عموما رویکرد ما اینطور نبوده که خیلی سروصدا و جنجال کنیم، چراکه میدانیم هرکدام از بخشهای تصمیمگیرنده دغدغههایی دارند که اگر ما هم در آن جایگاه بنشینیم، میبینیم دغدغه آنها منطقی است.
مثلا در بورس میگویند ما تاکنون با شرکتهای بزرگی مانند پتروشیمی سروکار داشتهایم که صورتحسابهای آنها کاملا مشخص است و با این حال مشکلاتی به وجود میآید، حالا چگونه به استارتاپهایی که اطلاعات مالی آنها مانند آن شرکتها ریشهدار نیست اعتماد کنیم و پول مردم را دست آنها بسپاریم؟ حرفی که بورس میزند غیرمنطقی نیست، دغدغه آنها حفظ سرمایه مردم است و به همین دلیل سختگیری میکنند.
از طرف دیگر پشت چهره خشن بورس، پیشنهادهایی هم وجود دارد. مثلا پیش آمده که به صورت غیررسمی به ما و شرکتهای دیگر که درخواستهایی دادهایم گفتهاند که شما اول چند نمونه موفق بیاورید که خیال ما راحت شود، آنوقت ما هم کمکم میتوانیم فضا را باز کنیم.
به صورت کلی روحیه بورس روحیه مثبتی است. بعضیها فکر میکنند با مخالفت محض و نشان دادن نقاط منفی بورس، میتوانند کار را جلو ببرند و یک نوع پز هم برایشان محسوب میشود، اما بهنظر من بورس دقیقا میداند چه خبر است و قدم به قدم مسیر را هموار میکند. در حال حاضر مجموعه ما بحث و گیر جدی با بورس ندارد و تصور ما این است که فضا برای استارتاپها کمکم باز میشود.
اما اگر بخواهیم کلانتر به موضوع نگاه بکنیم، باید این واقعیت را بپذیریم که یک سیستم اقتصادی ضعیف داریم. اقتصاد ما برای سرمایهگذاریهای ریسکپذیر آماده نیست و مردم هم فرهنگ سرمایهگذاری ندارند. به همین دلیل گیر میکنیم. صندوق پژوهش فناوری ما که یک نهاد دولتی است و طبق همه مصوبات موجود منافع شخصی محدودی دارد، چرا باید علاقهای به سرمایهگذاری که عموما پردردسر است داشته باشد، در حالی که میتواند وام بدهد و همان درآمد را کسب کند؟
سیستم طوری طراحی شده است که وامدهی سود بیشتری دارد و از طرفی دردسرهای آن بسیار کمتر است. طبیعی است که به جای اینکه ریسک کنند و شرکتهایی را که ممکن است سرمایهشان را به خطر بیندازند تغذیه کنند، وام میدهند که خیالشان راحت باشد. آیا این بد است؟ اگر از دید شرکتهای نوپا نگاه کنید بله و اگر از دید شرکتهای دانشبنیان بزرگ نگاه کنید نه؛ چراکه مدل تأمین مالی استارتاپها وام نیست، ولی شرکتهای بزرگ بهخوبی از تسهیلات وام استفاده میکنند.
به همین خاطر است که شرکتهای دانشبنیان بزرگ ما اوضاع خوبی دارند ولی در حوزه سرمایهگذاری عملکرد جذابی از صندوقهای پژوهش و فناوری دیده نمیشود. برای اصلاح این عملکرد باید سیستم سرمایهگذاری این مجموعهها در نهادهای بالادستی بازطراحی شود.
همچنین سرمایهگذار خصوصی ما با کدام چشمانداز باید سرمایهگذاری کند، زمانی که اقتصاد کشور وضعیت باثباتی را برای پنج سال آینده او تعیین نکرده است؟ به همین خاطر ترجیح میدهد سرمایهگذاری کوتاهمدت انجام دهد که بتواند پول خود را نقد کند.
چشمانداز شما برای کارنکراد چیست؟
از سال ۹۷ که تأسیس شدیم، تلاش ما این بود در این اکوسیستم ابتدا برای خودمان جایی باز کنیم و از طرف دیگر سرمایهگذاران و سرمایهپذیرها به ما اعتماد کنند. تا قبل از سال ۱۴۰۰ سرمایهگذاریهای کمتر از ۳۰۰ یا ۴۰۰ میلیون را نمیپذیرفتیم و اگر کسی برای مثال قصد ۵۰ میلیون سرمایهگذاری داشت، نمیتوانستیم قبول کنیم اما رفتهرفته داریم ابزارهای خود را بیشتر میکنیم که بتوانیم به تمامی شرکتها و افراد خدمات درخور آنها را ارائه دهیم.
بزرگترین برنامه آینده ما در حوزه تأمین مالی جمعی یک برنامه تلوزیونی به نام «کارویا»ست که صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری تهیهکنندگی آن را بر عهده دارد. این برنامه که قرار است بهزودی روی آنتن صداوسیما برود، قدم بزرگی در حوزه تأمین مالی جمعی محسوب میشود.
شرکتهای مختلفی که از فیلتر حسابرسی سازمان بورس و نظارت مستقیم کارنکراد عبور میکنند، در این برنامه طرح خود را جهت تأمین مالی جمعی به پنج داور حاضر ارائه میدهند و در صورت تأیید سه نفر از داوران، برنده میشوند و مردم میتوانند روی آن شرکتها سرمایهگذاری کنند. ۱۰۰ شرکت دانشبنیان از صنایع متنوع کشور در این برنامه حضور دارند که قرار است ۲۴ شرکت به عنوان برنده معرفی شوند.
تمامی طرحها برای سرمایهگذاری سقف یک ساله دارند که برخی از آنها شش یا نه ماهه هستند. نکته مهم این است که صندوق شکوفایی و نوآوری ریاست جمهوری اصل پول سرمایهگذاران را تضمین کرده است و از این بابت نگرانی برای کسانی که میخواهند سرمایهگذاری کنند، وجود ندارد.
در این برنامه کارنکراد قصد تأمین مالی برای ۲۰ شرکت دانشبنیان را خواهد داشت که این حجم سرمایهگذاری حدود ۵۰ میلیارد تومان است. همچنین سود پیشبینیشده برای این شرکتها به صورت میانگین معادل ۵۰ تا ۶۰ درصد به صورت سالیانه است. این برنامه قرار است بهزودی روی آنتن برود و پیشبینی ما این است که آینده حوزه تأمین مالی جمعی را متحول میکند.