کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
«بهناز آریا»، رئیس کمیسیون افتای نصر تهران و مدیرعامل گروه شرکتهای کهکشان از چالشهای سازمان نظام صنفی رایانهای میگوید؛ چالشهایی که این سازمان از فرایند انتخابات تا فعالیتهای صنفی خود با آن روبهروست.
یکی از نقاط قابل تأملی که آریا در این گفتوگو مطرح میکند، تأثیرپذیری یک نهاد صنفی اقتصادی از شرایط سیاسی کشور است. به گفته او وقتی مسائل سیاسی از جنس مواردی چون «صیانت» و «فیلترینگ» مطرح میشوند، ناگزیر بر اوضاع یک نهاد صنفی اقتصادی چون سازمان نظام صنفی رایانهای نیز تأثیرگذار خواهند بود.
همچنین او دولتی شدن یک نهاد صنفی را نادرست میخواند، اما از سویی دیگر تعامل با دولت را نیز لازمهای برای بقای نصر و به طور کلی نهادهای غیردولتی میداند.
در این گفتوگو همچنین به موضوع انتخابات در سازمان نظام صنفی رایانهای پرداخته شده است.
حدوداً از دوره دوم نظام صنفی رایانهای درگیر کارهای صنفی بودهاید و اکنون نیز در آستانه انتخابات دور هفتم هستیم. به نظر شما در ادوار گذشته چه خلأهایی وجود داشته که باید در دور هفتم آنها را برطرف کرد؟
من این افتخار را داشتم که در کنار هیئتمدیرههای مختلفی کار صنفی انجام دهم و در این دوران چالشهای متفاوتی را شاهد بودم. در این مدت تلاش کردیم تا صدای بخش خصوصی باشیم و بهعنوان نماینده این بخش فعالیت کنیم؛ بزرگترین چالش برای ما همیشه وضعیت سیاسی و اقتصادی جامعه بود که بهشدت در رفتارها و کنشهای سازمان نظام صنفی تأثیرگذار بوده است. ما بهعنوان یک مجموعه مردمنهاد که باید درآمد داشته باشد و بتواند بنگاههای اقتصادی خود را سرپا نگه دارد و در عین حال هم بتواند خدمات خوبی ارائه دهد، همیشه از اوضاع جامعه تأثیر پذیرفتهایم و تلاش کردهایم مدافع منافع صنفی در شرایط مختلف و پرچالش اقتصادی باشیم.
چرا یک نهاد صنفی که بخش اقتصادی آن بسیار پررنگ است، باید از شرایط سیاسی و اتفاقات روزانه آن تأثیرپذیر باشد؟
اتفاقاً به نظر من در تمامی این سالها همه رؤسای سازمان نصر تلاش کردهاند تا نشان دهند سازمان نظام صنفی رایانهای اصلاً جنبه سیاسی نداشته و علاقهای هم به فعالیت در این حوزه ندارد و تمرکز آن روی بهبود و توسعه کسبوکارهای خودش است؛ اما برخی مسائل سیاسی اجتنابناپذیرند. برای مثال وقتی که ما درگیر مسائلی چون صیانت یا فیلترینگ یا تحریم میشویم، چنین مواردی ناخودآگاه کسبوکارها را به خود درگیر میکنند. با بروز مواردی همچون نوسان نرخ ارز که وابسته به اوضاع سیاسی است، بیشک فعالیت اقتصادی شرکتها تأثیر میپذیرد. این درگیر شدن کسبوکارها و تأثیرپذیری باعث میشود که امیدشان در رفع این مسائل یا کاهش آسیبها از طریق مذاکره سازمان نظام صنفی با حاکمیت باشد.
ریاست کل سازمان نظام صنفی از طریق حکم رئیسجمهور انتخاب میشود. به نظر شما دولت تا چه اندازه میتواند در مسائل سازمان نظام صنفی رایانهای دخالت کند؟
همانطور که گفتید رئیس سازمان با حکم مستقیم رئیسجمهور مشخص میشود و در طول سالیان گذشته مداخله دولت در امور سازمان افزایش پیدا کرده است. اما تلاشها این بوده که خلوص خصوصی بودن و مردمنهادی سازمان را حفظ کنیم و نشان دادهایم که سازمان نماینده بخش خصوصی است و هدف بزرگ آن اجرای کار اقتصادی باکیفیت است؛ اما درگیریهایی که از بیرون سازمان ما را به خود مشغول کرده، ما را به فعالیتهایی مجبور میکند که الزاماً علاقهمندی ما در سازمان نیست.
اگر صنف با دولت همسویی نداشته باشد، دچار بنبست در ادامه فعالیت خود نخواهد شد؟ مانند این اتفاق را در اتاق بازرگانی مشاهده میکنیم؛ درحالی که رئیس اتاق را رئیسجمهور انتخاب نمیکند اما رئیس سازمان از طریق رئیسجمهور مشخص میشود.
قطعاً همینطور است. تمامی تلاش ما در سازمان بهعنوان بخش خصوصی این بوده که با دولت به یک زبان مشترک برسیم و بتوانیم تعاملات بهتری داشته باشیم. همیشه اشاره شده که بخش خصوصی بازوی اجرایی دولت است و این امر محقق نخواهد شد جز اینکه بخش خصوصی و دولت زبان یکدیگر را بفهمند و به یک درک مشترک برسند. در نتیجه آنچه ما در بخش خصوصی تلاش میکنیم تا به آن برسیم، مطالبهگری برای چیزی است که لازم داریم و در طی سالها این زبان مشترک بیشتر از قبل شکل گرفته است و در بسیاری از موارد توانستهایم با دولت بر سر یک میز نشسته و مذاکره کنیم و در نهایت به این موضوع برسیم که چیزی که بخش خصوصی میگوید از نگاه تخصصی کارشناسانه است و از آنسو ملاحظات دولت نیز برای ما باید قابل درک باشد؛ اما اگر این تعامل اتفاق نیفتد، از اساس وجود ما بیمعنی خواهد بود.
شش ماه از دوره ششم سازمان نظام صنفی در دولت قبلی بود و باقی آن در دولت جدید و حتی رئیس سازمان را دولت قبلی تعیین کرده است. با توجه به این تغییرات آیا سازمان توانسته رابطه خوبی با دولت داشته باشد؟
در بخشهای مختلف، تعامل با دولت با شدتهای متفاوتی اتفاق افتاده و در برخی قسمتها این تعامل موفقیت بیشتری داشته است. البته این موضوع بستگی به جنس افراد در سازمان هم دارد؛ معمولاً اگر در هیئتمدیره، متخصصانی از یک بخش را بیشتر داشته باشیم، تعاملات با دولت در آن بخش بهخصوص، بیشتر خواهد بود. برای مثال اگر در دورهای متخصصانی از بخش نرمافزار بیشتر در هیئتمدیره حضور داشته باشند، تعامل در این بخش بهتر خواهد بود؛ اما در این دوره ما در بخش فینتک و بانکداری نوین تعاملات بیشتری داشتهایم که دلیل آن وجود متخصصانی در این زمینه در هیئتمدیره بوده است. ما در دورههای قبل مسائلی مانند فینتک و مراکز داده را به این شکل در نظر نمیگرفتیم و شاید زمان آن هم نرسیده بود. البته اتفاقات امنیتی که در کشور افتاد، مسئله امنیت را هم به یکی از موضوعات اصلی تغییر داد که توجه به آن اجتنابناپذیر بوده است. در مواردی مانند بحث آموزش و نیروی انسانی که بخش مهمی از صنف هستند، تعاملات خیلی کمرنگی با دولت نسبت به دورههای قبلتر داشتیم. اکنون چالشهای بسیار بزرگی در حوزه نیروی انسانی وجود دارد و صنف به هیچوجه نتوانسته در این قسمتها نقش درستی ایفا کند و با ایجاد کمیسیون موضوعی امید است در دوره بعد تعاملات بهتر شود.
چرا افرادی که در صنف حضور دارند به صورت کلی فعالیت خود را برای صنف عرضه نمیکنند و سعی دارند بیشتر از جانب بخش خودشان ظاهر شوند؟
نمیتوان از متخصصان یک حوزه در صنف انتظار داشت که به صورت کلی ظاهر شوند و موضوع تخصص آنها این رفتار را توجیه میکند؛ زیرا اساساً آنها اشرافی به سایر بخشها ندارند تا بتوانند به صورت کلیتری فعالیت کنند. در اینجا نقش هیئتمدیرهای که از همه بخشها تشکیل شده از اهمیت بسیاری برخوردار است. دید جامع و کلنگر و اتصالدهنده تمامی این بخشها به یکدیگر را معمولاً باید در سطح هیئتمدیره نظام صنفی انتظار داشته باشیم که نماینده فعالان هر بخش را باید در خود داشته باشد.
هیئتمدیره دوره ششم با اختلافات بسیاری شکل گرفت، اما نسبت به دورههای پیشین یک تفاوت داشت؛ آن هم این بود که مانند دورههای گذشته یک فهرست وجود نداشت که حتماً این افراد عضو هیئتمدیره باشند، بلکه دو فهرست از افرادی با طیفهای مختلف شکل گرفت که توانستند وارد بخشهای مختلفی هم بشوند. شما چقدر با این فضا موافق هستید؟
البته نظر من این نیست که دیدگاه سنتی ما باعث ایجاد یک تکفهرست شده است. همیشه در صنف، حزبهای مختلفی حضور داشتهاند و همیشه رقابت بین احزاب در صنف وجود داشته است. اعضای صنف ما بسیار آگاه و فرهیخته هستند و همگی میتوانند به خوبی افراد صنفی و تلاشگر را تشخیص داده و به آنها رأی دهند. اصلاً موافق تکفهرستی بودن نیستم و باید به نظرات همه اعضای صنف احترام گذاشته شود. اتفاقاً زمان انتخابات، بهترین زمان به چالش کشیدن کاندیداها برای محک زدن توانایی آنهاست. بعد از آن هم میتوانیم انتخاب را بر عهده اعضای آگاه صنف بگذاریم.
چندی پیش «امامی» یادداشتی به «کارنگ» داد در خصوص تعیین ریاست نصر قبل از انتخابات. به نظر شما چنین رویهای در صنف وجود دارد که پیش از انتخابات رئیس نصر مشخص شود؟
با توجه به اینکه حکم ریاست صنف را رئیسجمهور امضا میکند و روند کار عملاً به این صورت است که سه نفر برای این موضوع معرفی میشوند، باز هم تصمیم نهایی با رئیسجمهور است. طبیعتاً این سه نفر باید مناسب این سمت باشند تا بتوانند ریاست ۲۰ هزار نفر را به عهده بگیرند؛ برای این مسئولیت نیازمند اشخاص ویژهای هستیم که بسیار اهل تلاش و مطالبهگری باشند. معمولاً صحبتها قبل از انتخابات اینگونه اتفاق میافتد که در بین افراد کاندیدا و علاقهمند، کدامشان شامل ویژگیهای ریاست ۲۰ هزار نفر میشود. زیرا ریاست به معنای سکانداری صنف است؛ بنابراین صحبتهای قبل از انتخابات، متوجه ویژگیهای واجب برای ریاست در افراد کاندیداست و مابقی هم به هیئتمدیره سپرده میشود و بعد از آن هم به انتخاب افراد شورای مرکزی بستگی دارد. قبول دارم که در طی این سالها، صحبتها و لابیگریهایی برای ریاست از قبل انتخابات وجود داشته است؛ اما در انتخابات همه اصناف در سرتاسر دنیا این اتفاق میافتد. هرچه صنف آگاهتر و بالغتر باشد، روند انتخابات هم دموکراتیکتر پیش میرود.
در سالهای اخیر بحث «تهران و شهرستان» چقدر به صنف آسیب زده است؟
باید بگویم خیلی زیاد؛ همیشه این بحث وجود داشته که سایر استانها فکر کردهاند که تهران در مقابل آنها قرار گرفته و از سویی دیگر بسیاری دیگر از فعالیتها در پایتخت اتفاق میافتد. حتی حضور در جلسات و امکان مشارکتها بیشتر توسط افراد داخل تهران امکانپذیر است تا دوستانی که در سایر شهرها هستند. باز هم این موضوع به ضعف تعاملات درونصنفی بازمیگردد. بسیار روی این موضوع تأکید دارم که اخلاق تشکلی و رفتار صنفی باید رواج پیدا کند. وظیفه ما جانشینپروری و فرهنگسازی در سطح کشور است؛ با تعامل درست بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. بین تهران و سایر استانها تعامل کافی وجود ندارد. این را باید در نظر بگیریم که افراد از هر استانی وقتی در یک کمیسیون قرار میگیرند، فارغ از اینکه از کدام استان هستند، یک هدف مشترک را دنبال میکنند و به هیچ وجه از جانب بدنه صنف تهران با سایر استانها تقابلی وجود ندارد.
فکر میکنید دلیل و ریشه این اتفاقات از کجا شکل میگیرد؟
نبود تعامل لازم باعث میشود حرف یکدیگر را نفهمیم. این تفکر نادرست هم وجود دارد که اگر از اعضای هیئتمدیره نباشیم، نمیتوانیم کاری پیش ببریم. درحالی که فعالیت من بهعنوان کسی که عضو هیئتمدیره نبوده، حتی بیشتر از یک عضو هیئتمدیره بوده است. صنف به مشارکت بدنه صنف نیازمند است. عضویت در شورای مرکزی یا هیئتمدیره اصلاً ملاکی برای تأثیرگذاری و فعالیت نیست. این تصور اشتباه جلوی مشارکت بدنه صنف را گرفته است.
چرا تصمیم به شرکت در انتخابات هیئتمدیره گرفتید؟
اکنون فعالیتهای من در سطحی قرار گرفته که اگر در هیئتمدیره باشم میتوانم عملکرد بهتری داشته باشم. اکنون کارهای فراوانی آغاز شده که حضور من در هیئتمدیره کمک میکند این کارها با سرعت بیشتری انجام شوند. اما حتی اگر من در هیئتمدیره هم نباشم این به معنای کنارهگیری من از انجام فعالیتهایم نیست. به غیر از اینها گفته میشود که تهران با توجه به اعداد بیشتری که در کسبوکارهایش قابل مشاهده است، باید سهم بیشتری داشته باشد. موافقم که بیشتر فعالیتها در تهران است و باید به تهران این میدان داده شود و بتوان از تجربیاتش بهره برد اما تهران و سایر استانها با بهاشتراکگذاری تجربیاتشان باید به رشد کل صنعت کمک کنند. در نهایت آنچیزی که همگی باید برای آن تلاش کنیم، رشد صنعت است، چه در تهران و چه در استانها؛ زیرا در فناوری اطلاعات جغرافیا تأثیرگذار نیست و صنعت فناوری اطلاعات به اندازه جایگاهی که میتواند داشته باشد رشد نکرده است.
فکر نمیکنید بدنه سنتی میخواهد کوچک بماند؟
به نظر من اینطور نیست. علاقه بدنه سنتی این است که ثروتآفرینی با رشد اقتصادی صنعت فناوری اطلاعات اتفاق بیفتد.
چقدر انتخابات هیئتمدیره نظام صنفی رایانهای را دموکراتیک میدانید؟
شاید در برخی از بخشها انتخابات سازمان دموکراتیک به نظر نیاید و جناحبندیها و لیستبندیها بسیار جدی به نظر برسد، اما به اعتقاد من، رأی نهایی را بدنه صنف میدهد، زیرا کسی نمیتواند رأی کسی را به زور از او بگیرد. صنف آنقدر دموکراتیک است که بهترین انتخابات را انجام دهد.
هر نتیجهای که از صندوق بیرون بیاید را میپذیرید؟
اگر انتخابات سالم برگزار شود، باید به نظر اعضای صنف احترام گذاشت و آنچه صنف انتخاب میکند را پذیرفت.
استانداردهای یک انتخاب سالم از نظر شما چیست؟
استانداردهای انتخاب سالم در آییننامه ما مشخص شده است. انتخابات باید در یک بستر امن و شرایط سالم و برابر برای همه کاندیداها و دور از از رأیهای وکالتی و با نظارت کامل بر سلامت آن اتفاق بیفتد. هر شخصی باید رأی خود را آگاهانه و با اختیار خود در صندوق بیندازد.
آیا موافق برگزاری انتخابات به صورت دوره گذشته (مجازی) هستید یا فکر میکنید باید به صورت حضوری برگزار شود؟
در آییننامه فعلی انتخابات، بحث آنلاین وجود ندارد و در دوره گذشته شرایط کرونا آن را ایجاب کرد و عملاً باید مجمع به شرایط برگزاری آنلاین رأی دهد. برای من حضوری و آنلاین بودن تفاوتی ندارد و اگر انتخابات آنلاین امن باشد و در صحت کامل اتفاق بیفتد، هیچ مشکلی با برگزاری آنلاین ندارم. اما اگر دغدغهای برای سلامت انتخابات در صورت آنلاین بودن وجود داشته باشد، بهتر است انتخابات به صورت حضوری باشد. اگرچه بهعنوان فعال در یک صنف پیشرو در فناوری معتقد هستم باید از روشهای فناوری جدید استفاده کنیم. باید تلاش کنیم با اصلاح آییننامه و رفتن به سوی بسترهای انتخابات مطمئن، این کار را به صورت آنلاین انجام داده و نشان دهیم که در این حوزه نیز پیشرو هستیم.