بودجه اینفلوئنسر مارکتینگ را کجا خرج کنیم؟

چه طرفدار اینفلوئنسر مارکتینگ باشید و چه دست و دلتان برای صرف چنین هزینه‌ای بلرزد، نمی‌توانید اثربخشی این تبلیغات را در جذب مخاطبان اینستاگرامی انکار کنید. حتی اگر معتقد باشید که در کمتر حوزه‌ای می‌توان یک اینفلوئنسر یا بلاگر توانمند ایرانی پیدا کرد یا احساس کنید این نوع تبلیغات بودجه مارکتینگ‌تان را می‌بلعد، نمی‌توانید تأثیر این فعالیت‌های تبلیغاتی در جذب لید و افزایش آگاهی از برند را انکار کنید.

آنچه مسلم است، این است که اگر درست و با رعایت چند نکته ظریف انجام شود، شما را به بسیاری از اهداف مارکتینگی‌تان در فضای اینستاگرام می‌رساند.

به پرسونای برندتان نزدیک است؟
نه قرار است سفیر برند شما باشد و نه الزاماً مصرف‌کننده محصولتان است! اما وقتی قرار است در صفحه‌اش از شما صحبت کند، بدون تردید باید چهره‌ای نزدیک به برند شما داشته باشد. اگر نوشیدنی تولیدی شما را پیش از این مصرف نکرده اما در یخچالش یک نوشیدنی شبیه به آن پیدا می‌شود، می‌توانید روی کمکش حساب کنید.

اگر یک غذای آماده مدرن را تولید می‌کنید و با یک شخصیت ریسک‌پذیر مدرن و البته پرمشغله طرف هستید، می‌توانید او را در لیست بلاگرهای این دوره از تبلیغات‌تان بگنجانید.

محتوای صفحه‌اش با چارچوب‌هایتان تناسب دارد؟
باورهای اخلاقی، نوع نگاه به جهان و مردمانش، شیوه زندگی یا الگوی تفکر این فرد چقدر با برند شما تناسب دارد؟ برای تبلیغ یک محصول گیاهی، سراغ کسی رفته‌اید که در پست‌هایی در قبال دریافت هزینه تبلیغات، گوشت گوسفند را به سیخ می‌کشیده؟ یا برای تبلیغ کلاس‌های یوگا بلاگری را انتخاب کرده‌اید که روی فرش ابریشم و کنار مبل‌های طلایی‌اش پست‌ها را ضبط کرده؟

یادتان نرود که آنچه از سبک زندگی و عادات روزمره در صفحه‌اش دیده می‌شوند، باید با پرسونای برند شما همخوانی داشته باشد.

با مفهوم تبلیغات‌تان همخوان است؟
محتوایی که یک بلاگر یا اینفلوئنسر قصد تولید کردنش را دارد، تا چه اندازه با پیام کمپین شما و مفهوم مورد نظرتان همخوان است؟ فرض کنید قرار است یک پیتزای آماده را به مخاطب معرفی کنید! بدون تردید انتخاب یک کمپر که زیر نور ماه چادرش را علم کرده و پیتزا را گاز می‌زند، نمی‌تواند شما را به اهداف‌تان برساند.

پیامی که یک اینفلوئنسر قصد انتشارش را دارد، باید از هر جهت با اهداف کمپین شما هم‌راستا باشد.