کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
«فینووا» برای کسانی که اخبار حوزه اقتصاد نوآوری را دنبال میکنند، نامی آشناست. حدود هفت سال است که کار خود را شروع کرده و به قول آرین افشار، مدیر 33 ساله مرکز نوآفرینی فینووا، این مجموعه در اصل زنجیره ارزش نوآوری و سرمایهگذاری شرکت ارتباط فردا و بانک آینده در حوزه استارتاپی است.
طی این سالها تیمهای بسیاری از ظرفیت فضای کار اشتراکی، شتابدهی یا سرمایهگذاری این مجموعه استفاده کردهاند که برخی موفق بودهاند و بعضی دیگر نیز به خاطرهها پیوستهاند. اینکه فینووا این سالها چه کارهایی انجام داده و برای آینده خود چه برنامههایی دارد و… پرسشهایی هستند به آنها پاسخ داده شده است.
فینووا جزو اولینها در حوزه فضای کار اشتراکی و مرکز نوآوری است؛ درست است؟ دقیقا از چه زمانی آغاز به کار کردید؟
بله، فینووا از اوایل سال 93 فعالیت خود را شروع کرد. در ابتدا هم فضای کار اشتراکی داشتیم و این اولین فضای کار اشتراکی بود که در ایران راهاندازی میشد.
آن زمان دفتر ما در بانک آینده بود. از اواخر سال 96 مرکز شتابدهی را راه انداختیم و پروسه جذب تیمها شروع شد. از اواسط سال 97 هم واحد سرمایهگذاریمان آغاز به کار کرد. در واقع فینووا چهار واحد اصلی دارد که شامل فضای کار اشتراکی، مرکز شتابدهی، سرمایهگذاری خطرپذیر و آزمایشگاه فینتک میشود.
از تیمهایی که از امکانات فینووا استفاده کردهاند، کدامیک را امروز میشناسیم؟
تا امروز بیش از صد تیم از فضای کار اشتراکی فینووا استفاده کرده و رفتهاند. از تیمهای شاخصی که زمانی در فینووا مستقر بودند میتوانم به باهمتا، پیپینگ، نوبیتکس، جابینجا، کاموا، پاکت، تپسی و… اشاره کنم. در واحد شتابدهندهمان هم 17 تیم را پیششتابدهی و شش، هفت تیم را شتابدهی کردهایم که از میان آنها میتوان از باگدشت، ریفایر – که امروز با اسم یلو ادوایز در ایرانسل فعالیت میکند – نام برد. ما در راندهای Early Stage و سری A سرمایهگذاری کنیم.
میزان این سرمایهگذاریها هم از یکونیم میلیارد تومان شروع میشود و در نهایت میتواند تا 15 میلیارد تومان نیز افزایش یابد. تمرکز این سرمایهگذاریها نیز حوزه فینتک است و سعی داریم در اکوسیستم بانکی، بهخصوص در «ارتباط فردا» و بانک «آینده» زنجیره ارزش را تکمیل کنیم. بهعلاوه روی کسبوکارهایی سرمایهگذاری میکنیم که بدانیم مقیاسپذیر هستند و در بازار میتوانند کار جدی انجام بدهند.
امروز اصل کاری که فینووا انجام میدهد، سرمایهگذاری در حوزه مالی است که بیشتر انرژیمان را صرف آن میکنیم و به عنوان سرمایهگذار فینتک هم شناخته میشویم. بهتبع آن فضای کار اشتراکی و شتابدهی ما کمرنگ شده است. از تیمهایی که روی آنها سرمایهگذاری کردهایم که البته بعضی از آنها در حوزه فینتک نیستند، میتوانم از لندو، تیمچه، پینکت و وندار و مدام اسم ببرم.
در حوزه امنیت اطلاعات در تیمهای شتابدهیمان باگدشت، سایبورگ و نگین پردازش را داشتیم. البته تیمهای دیگری هم بوهاند که با شکست روبهرو شدند. مثل مهکارت که در حوزه پرداخت گردشگران خارجی فعالیت میکرد و ما روی آن سرمایهگذاری کردیم ولی به خاطر شیوع کرونا نتوانست به فعالیت خود ادامه بدهد. بامارو و هدهد را نیز داشتیم که امروز دیگر فعال نیستند. در مجموع بیشتر از 60 درصد شرکتهای پرتفوی ما فعالند.
آماری از میزان سرمایهگذاری که تا امروز انجام گرفته، دارید؟
در مجموع بیش از 20 میلیارد تومان سرمایهگذاری کردهایم.
سقف مشخصی برای رقم سرمایهگذاریهایتان در سال در نظر گرفتهاید؟
ما یک بودجه مصوب سالیانه داریم که بین 20 تا 40 میلیارد تومان است، ولی اگر فرصتهای سرمایهگذاری جدی بعد از صرف این بودجه وجود داشته باشد، خودمان را محدود نمیکنیم. فینووا یکی از مؤسسها و سرمایهگذارهای صندوق سرمایهگذاری سرو نیز هست که بزرگترین صندوق بورسی کشور است. در واقع این میزانی که برای سرمایهگذاری در سال در نظر گرفتهایم از مجراهای متفاوتی انجام میشود.
با توجه به اینکه کسبوکارهای نوآور زیادی به شما مراجعه دارند، فضای این کسبوکارها را چطور ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر بخشی از فضای شتابدهندهها، فضاهای کار اشتراکی و حتی ظرفیتهای سرمایهگذاری بلااستفاده ماندهاند و عدهای معتقدند علتش کمبود تیمهای باکیفیت است.
بله، تیم زیاد است ولی تیم خوب کم است. در همه جای دنیا اوضاع به همین شکل است. اما این اتفاق در کشور ما دلایل دیگری هم دارد و آن مشکلات اقتصادی است که ریسکپذیری تیمهای استارتاپی را کاهش میدهد و در ادامه انگیزه کارآفرینی را هم. خیلی از تیمها نیز به خارج از کشور میروند.
خود من چندتا از این تیمها را میشناسم که یا قصد خروج از کشور دارند یا اصلا نمیخواهند از سرمایهگذار ایرانی پول بگیرند. علت آن هم جز بیثباتی اقتصادی، رگولاتوری پیچیده کشور است که باعث میشود این تیمها ترجیح بدهند در بازارهای خارجی کار کنند. متأسفانه تعداد تیمهای اینچنینی روزبهروز بیشتر هم میشود.
چرا بعضیها نمیخواهند از سرمایهگذار ایرانی پول بگیرند؟ مسئله همان رگولاتوری است؟
بله، از همان ابتدا هدفشان را بازار ایران قرار نمیدهند، چون هنوز در بسیاری از حوزهها کار کردن در ایران سخت است. اما چون در ایران هزینههای کار پایینتر است، در کشور میمانند. نکته دیگری در خصوص پرسش قبلی که به نظرم اهمیت بسیاری هم دارد، زیاد بودن تعداد مراکز نوآوری است.
در ایران چیزی حدود 150، 160 مرکز نوآوری و رشد و شتابدهنده داریم که البته بیشترشان در تهران مستقر هستند. در صورتی که در دنیا تعداد مراکز نوآوری با ظرفیتهای آن کشور نسبتی دارد و هماهنگ است. مثلا به اندازه 5 درصد تعداد استارتاپهای فعال، مراکز نوآوری و حمایتی ایجاد میکنند.
یک مسئله دیگر این است که بسیاری از شتابدهندهها و مراکز نوآوری ما، به جای آنکه به وظایف اصلی خود بپردازند، یا درگیر واسطهگری شدهاند یا صرفا میخواهند فضایشان را پر کنند و به همین دلیل هم بسیاری از تیمها به این مکانها مراجعه نمیکنند.
یکی از موضوعاتی که مطرح میشود، این است که اعضای اکوسیستم نوآوری باید رگولاتور را آموزش دهند. این میتواند به شکل مطالبه اجتماعی بیان شود تا قانون برایش گذاشته شود. حرفتان در مجموع درست است. در هر بخشی آدمها باید مطالبهگر باشند و سعی کنند به مطالبهشان برسند، ولی در این حوزه خیلی با این حرف موافق نیستم.
ذات کشور ما مجوزگراست و در مقابل یک کسبوکار نوآور داریم که میخواهد بهرعت از فرصتی که در بازار وجود دارد، ارزشی خلق کند و با تجاری کردن آن ارزش، کسب سود و منفعت کند. حالا اگر قرار باشد مراحل کسب مجوزهای فعالیتش چندین ماه یا حتی چندین سال به طول بینجامد، آن کسبوکار به هدفش نخواهد رسید و تمرکزش به جای اینکه معطوف به کارش باشد، صرف پیگیری این مجوزها خواهد شد.
من موافق مطالبهگری هستم ولی نمیتوانیم از جوان 24، 25 ساله توقع داشته باشیم که انرژیاش را به جای ایده خودش، صرف این موضوع کند. اینجا نهادهایی مثل اتاق بازرگانی و اصناف باید وارد شوند و نقش مطالبهگر داشته باشند.
با توجه به اینکه حوزه تخصصی فینووا فینتک است، چه بخشهایی را دارای ظرفیت برای حضور کسبوکارهای نوآورمیدانید؟
همه حوزههای فینتک جای کار فراوان دارند. حالا ممکن است حوزهای مثل پرداخت سخت باشد، چون بازیگران زیادی در آن حضور دارند، اما بخشهایی مثل لِندتِک، اینشورتک، رِگتِک و… هنوز جای کار زیادی دارند. تازه هرکدام از اینها چندین زیرمجموعه دارند. یک مثالش رابتک و موضوعاتی مثل تبدیل رهن به اجاره و موارد مشابه است. این حوزه بسیار بکر است و کاری در آن صورت نگرفته.