کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
در حاشیه پنجمین همایش بینالمللی تحول دیجیتال که ۱۵ و ۱۶ شهریورماه در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد، با سخنرانان و کارشناسان پنلهای تخصصی این رویداد، در خصوص برخی مباحث مطرحشده در همایش صحبت کردیم. از جمله این موارد سیاستگذاری و رگولاتوری کسبوکارها، وضعیت منابع انسانی اقتصاد دیجیتال و صنایع مستعد کشور برای سرمایهگذاری نوآورانه صحبت کردیم تا بتوانیم چشمانداز دقیقتری از آینده اقتصاد دیجیتال کشور داشته باشیم.
سیاستگذار و رگولاتور چه تاثیری بر تحول اقتصاد دیجیتال کشور میگذارند؟
مهدی محمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به سرمایهگذاریهایی که از بعد از تصویب کوتاهمدت برجام روی اپراتورهای 4G صورت گرفت اشاره میکند و در خصوص اهمیت روابط بینالملل در کسبوکارهای دیجیتال میگوید: «چشمانداز امروز ما در رابطه با 5G روشن نیست. توسعه زیرساختی اقتصاد دیجیتال کشور در قدم اول به آزادی روابط کسبوکار احتیاج دارد. چرا که توسعه بدون سرمایهگذار خارجی، دسترسی به فناوری و هزینه بالای سرمایهگذاری ممکن نیست. برای مثال تعداد منابع جهانی که 5G را ارائه میکنند کم است و همانها هم وارد فضای تحریم نمیشوند.»
محمدی در خصوص تاثیر فناوریهایی مثل هوش مصنوعی و اینترنت اشیا که به گسترش انقلاب نسل چهارم صنعتی کمک میکنند هم میگوید: «پهنای باندی که 5G بههمراه خود میآورد بسیار گسترده است. این فناوری یک پنجره فرصت برای یکدهه پیش روی ماست. ۱۵ درصد اقتصاد جهانی تقریبا تا سال ۲۰۳۰ سهم اقتصاد جهانیِ هوش مصنوعی میشود و اگر این پنجره فرصت را جدی نگیریم بعد از یک دهه بهشدت عقب میمانیم.»
مجید نیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران معتقد است دنیا دارد به سمت حوزههایی مثل حملونقل هوشمند اتومبیلهای خودران و یا کاربرد هوش مصنوعی در سیستم آموزشی و سلامت میرود و در همین رابطه سیاستگذاری در حوزه هوش مصنوعی را بسیار ضروری میداند: «ما از لحاظ دانش نظری خصوصا در بحث هوش مصنوعی و استفاده از این دانش در صنایع وضعیت خوبی داریم اما اصلیترین تحول مورد نیاز ما نگاه جدی حاکمیت و بخش رگولاتوری به توسعه زیرساختهای دیجیتال کشور است.»
ایمان رئیسی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اما به چالشهای مالی استارتاپها اشاره میکند و سیاستگذاری مالی را نشانه میگیرد و عقیده دارد که این مسئله سنگاندازی بزرگی پیش روی فعالیت استارتاپها محسوب میشود. او میگوید: «مشخصا در خصوص استارتاپها که بخش بزرگی از اقتصاد نوآوری کشور هستند، چالش بودجه و تامین سرمایه داریم. نیاز امروز استارتاپها امکان فاندینگ بیشتر از سوی سرمایهگذارها است. شرکتها تامین مالی میشوند اما بهسختی و با سرعت بسیار پایین و این پاشنه آشیل فعالیت آنهاست. ارزیابی که از این شرکتها صورت میگیرد سختگیرانه است و نمیتوانند در بازارهای رقابتی موفقیت خود را اثبات کنند.»
بحران کمبود نیروی انسانی نزدیک است
عماد قائنی، مدیرعامل شرکت مشاوره مدیریت ایلیا مهاجرت نیروهای نخبه را بزرگترین چالش پیش روی اقتصاد دیجیتال میداند که به گفته او بهزودی گریبانگیر صاحبان کسبوکار میشود: «مهمترین علت مهاجرت مسائل اقتصادیست. برای مثال فردی که در ایران ۲۰ میلیون تومان حقوق میگیرد با همان میزان کار و تخصص در کشور دیگری میتواند ۶ تا ۱۰ برابر درآمد داشته باشد. عدم وجود امنیت روانی هم در کنار مسائل اقتصادی، مهاجرت را برای متخصصان به بهترین گزینه تبدیل میکند. امنیت شغلی و روانی برای بسیاری از نیروهای متخصص وجود ندارد و باتوجه به هرم سنی جوانی که داریم، باید خیلی زود تغییر رویه دهیم. این روزها به هر آدم تکنیال یا متخصصی که بر میخوریم یا دارد میرود و یا به فکر رفتن است.
محمد ابویی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هم وضعیت منابع انسانی را بحرانی توصیف میکند و میگوید: «دانشگاهها نیروهای خوبی پرورش میدهند اما در سازمانها به این صورت نیست، یعنی نیرو میگیرند اما بعد از یک مدت دانش خود را نو نمیکنند. البته این در همه صنعتها برابر نیست و مثلا صنایع بانکداری الکترونیکی خیلی خوب پیش میروند و نیروهای خود را هم بهروز نگه میدارند اما صنایع عمده ما مثل پتروشیمی و فولاد که اصطلاحا صنایع نسل ۲ فناوری هستند، ضعیف عمل میکنند.
کدام صنایع پتانسیل خوبی برای حضور کسبوکارهای نوآور دارند؟
ایمان رئیسی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است صنایعی که سطح دسترسی وسیعی به مشتریان خود دارند، یعنی مدل بیزینسی آنها B۲C است شرایط بهتری دارند. رئیسی میگوید: «بعضی از صنایعی که محصولات خود را به کارخانهها یا سازمانهای خاص میفروشند مثل صنایع خودروسازی و زیرمجموعه پتروشیمیها شاید به راحتی نتوانند یک مارکت بزرگ را بگیرند ولی صنایعی که مستقیما با مشتری نهایی در ارتباط هستند موفقترند.»
عماد قائنی هم همین نظر را دارد و صنایع نسل ۳ فناوری را مستعد رشد میداند: «بعضی صنعتها مثل صنایع مالی، فینتکها، بانکداری و بیمه زمینه رشد بیشتری دارند.»
در پنجمین همایش بینالمللی تحول دیجیتال که هفته گذشته بهصورت آنلاین برگزار شد و مهمانانی از کشورهای آمریکا، استرالیا، فرانسه، سوئیس داشت، مباحث مهمی برای بررسی وضعیت اقتصاد دیجیتال و فرصتهای پیش روی کسبوکارهای کشور مطرح شد.