کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
از سالهای اول شکلگیری اکوسیستم کارآفرینی تعداد زنانی که در این حوزه کار میکردند به عنوان کارآفرین و حتی به عنوان کوفاندر نه به عنوان فاندرِ اصلی خیلی کم بود. شاید به تعداد انگشتان دست خانمهایی را داشتیم که خودشان برای جذب سرمایه و راهاندازی کسبوکار تمایل داشتند. سئوالهایی پیش میآمد که چرا تعداد تا این حد کم است و باید چه کاری انجام دهیم که افزایش پیدا کند.
بیشتر نگاه و رویکردمان این بود که اگر بخواهیم جامعه خلاقی داشته باشیم، همانطور که تنوع مختلفی را برای کارها، نگاهها و رشتههای مختلف داریم باید تنوع جنسیتی هم وجود داشته باشد و روی همین اصل خیلی سعی کردیم که به باورپذیری مسئله توسط سایرین کمک کنیم. دوستان درست گفتند که قرار نیست همه ما کارآفرین یا حتی کارمند باشیم.
این هم جزو نکاتی هست که فکر میکنم برایمان مهم است، اگر دقت کنید همیشه در صحبتها نقش و اثر اجتماعی مطرح میشود که این نقش و اثر اجتماعی میتواند لزوما در قالب فعالیت اقتصادی نباشد و این یک باورپذیری به خانمها میدهد تا بتوانند فعالیت جدیشان را در حوزههای مختلف داشته باشند.
طی سالهای اخیر چیزی که میبینیم این است که تعدادِ خانمهای فعال در حوزه کارآفرینی بیشتر شده و از طرف دیگر مدیرانِ اصلی زن که در حوزههای مختلف وجود دارند تعدادشان افزایش پیدا کرده است یعنی خانمهای سیلول را بیشتر میبینیم. به نظرم تخصصگرایی در خانمها رشد بیشتری کرده، اما همچنان چالشی خیلی جدی در این زمینه وجود دارد.
در خیلی از سازمانهای بزرگِ ما هنوز تعداد خانمهایی که کار جدی میکنند و در ردههای معاونین هستند کم است و شاید کیفیت لازم را هم همکاران ما و همجنسان ما در سازمانهای بزرگ دارند، اما متأسفانه این همچنان یک باور است که آنها نمیتوانند مسئولیت بگیرند.
یک مقدار هم البته فکر میکنم بحث پیشینهای و خانوادگی است. وقتی من در یک خانواده و در جامعه و فرهنگی بزرگ شدهام که تفاوتی بین زن و مرد قائل نبودهاند این تسری پیدا میکند و جلوتر میرود. اینکه وقتی من به سازمانی میروم و مدیرعامل میشوم منظورم من به عنوان جنسیت مرد است، اتفاقی که میافتد این است که این نگاه را در سازمانم نیز تسری خواهم داد.
اما این روند فعلا دیده نمیشود و طول میکشد تا جا بیفتد و تعداد زیادی خانم باید این وسط قلع و قمع شوند، خودشان را ثابت کنند تا بالاخره ثابت شود که این امکان وجود دارد که روی ما هم سرمایهگذاری انجام شود. نمونهها و آمارهای جهانی هم در این موضوع حرفهایی میزند، چند وقت پیش آماری منتشر شده بود که تعداد زیادی از خانمها وقتی ازدواج میکنند ترک کار میکنند و تعدادی هم پس از بچه اول این کار را میکنند.
چیزی که طی 10 سال اخیر مشاهده کردهام باعث خوشحالیست زیرا حضور زنان در کسبوکارهای آنلاین افزایش پیدا کرده، کیفیت حضور تخصصی زنان در کسب.کارها به شدت افزایش پیدا کرده است. اما هنوز شکافهای زیادی وجود دارد.