کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
فیسبوک ۴ فوریه ۲۰ساله میشود. درست به همان اندازه که در ۲۰ سال پیش همچون یک نوجوان بیپروا و جسور بود، امروز اما تمام نقدها و بحثهای دنیا را به خود جذب کرده است. در ۳۱ ژانویه مارک زاکربرگ، مؤسس این شبکه اجتماعی، توسط سناتورهای آمریکایی به دلیل انتشار مطالب مضر مورد نقد شدید قرار گرفت. اما روز بعد زاکربرگ از دستاوردهای جدید و درخشان متا، شرکت مادر فیسبوک که اکنون ۱.۲ تریلیون دلار ارزش دارد، رونمایی کرد. با اینکه شبکههای اجتماعی هم از سمت منتقدان و هم از سمت طرفداران خود در معرض انتقاد هستند، به تغییرات و دگرگونیهای آنها کمتر توجه شده است.
جادوی باطلشده شبکههای اجتماعی
در آن زمان ترکیب تعاملات شخصی با ارتباطات جمعی، جادوی شبکههای اجتماعی محسوب میشد. اما دو اتفاق عجیب در حال رخ دادن است. پست و استوریهای دوستان و آشنایان جای خود را به ریلزها و ویدئوهای غریبهها دادند و شبکههای اجتماعی را به تلویزیونی با برنامههای متعدد و مختلف تبدیل کردند. از طرف دیگر پست و عکسهای عمومی به کلوزفرندز و گروههای خاص و بسته محدود شدهاند. به گفته زاکربرگ این میدان شهر دیجیتالی در حال بازسازی است.
از این تغییرات نباید رد شد؛ زیرا رسانههای اجتماعی نحوه تجربه مردم از اینترنت را رقم میزنند. فیسبوک بهتنهایی بیش از سه میلیارد کاربر دارد. تقریباً نیمی از زمانی که کاربران با موبایل و کامپیوتر کار میکنند، به شبکههای اجتماعی اختصاص مییابد که این تقریباً معادل یکچهارم زمان بیداری است. مدتزمانی که کاربران در این رسانه صرف میکنند نسبت به سال ۲۰۲۰، ۴۰ درصد افزایش یافته است. رسانههای اجتماعی علاوه بر سرگرمکننده بودن، محل بحث و منجنیقی برای کمپینهای سیاسی هستند. چنانچه در سال ۲۰۲۴ که نیمی از جهان به پای صندوقهای رأی میروند، سیاستمداران از سراسر جهان، از دونالد ترامپ گرفته تا نارندرا مودی به صورت آنلاین فعال خواهند بود.
رسانههای اجتماعی نهچندان اجتماعی
ویژگی بارز رسانههای اجتماعی جدید این است که دیگر چندان اجتماعی نیستند. با الهام از تیکتاک و با استفاده از هوش مصنوعی، سایر رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک سیلی از پستها و کلیپهایی را به مخاطب ارائه میدهند که بر اساس رفتار و ارتباطاتش برای او انتخاب شدهاند. از دیگر تغییرات این شبکهها این است که میزان پست گذاشتن کاربران کمتر شده است. میزان آمریکاییهایی که از به اشتراک گذاشتن زندگی خود در رسانههای اجتماعی لذت میبرند، از سال ۲۰۲۰ کاهش یافته و از ۴۰ درصد به ۲۸ درصد رسیده است.
در واقع چراغهای این میدان شهر دیجیتالی خاموش شده است. رسانههای اجتماعی همیشه شفافیت لازم را نداشتهاند؛ اما تیکتاک همچنان یک جعبه سیاه برای محققان محسوب میشود. شبکه اجتماعی ایکس، با اینکه برخی کدهای خود را منتشر کرده، دسترسی به دادههای مرتبط با اینکه چه کسی توییتها را میبیند را محدودتر و سختتر کرده است. گروههای پیام خصوصی هم اغلب به طور کامل رمزگذاری شدهاند.
البته برخی از نتایج این امر خوشایند هستند و برخی نیز ناخوشایند. فعالان و پویشهای سیاسی میگویند باید بیشتر مراقب پیامهای خود باشند، زیرا به جذابیت بیشتری نیاز دارند و باید از ارسال پیامهای تحریکآمیز برای راضی کردن گروههای خصوصی خودداری کنند. از طرف دیگر بحثهای جنجالی و پرسروصدا را میتوان به حلقههای بستهتر و کوچکتر محدود کرد و مانع نشر گسترده آنها شد. در برنامههای پیامرسان و گروههای پیام، پستها به ترتیب ارسال نمایش داده میشوند و نه بر اساس میزان دیده شدن. این موضوع از هیجان و تحرکات میکاهد. همچنین گروههای بسته ممکن است برای سلامت روان نوجوانان بهتر باشند، زیرا زندگی خصوصی آنها برای همه نمایش داده نمیشود.
الگوریتمهای مبتنی بر رفتار در شبکههای اجتماعی، پستهایی را به آنها نمایش میدهند که از منابع مختلفی هستند که فراتر از جامعه اطراف آنها هستند. شبکههای اجتماعی همچنین میتوانند همچون «اتاقهای پژواک» برای ترویج محتوای موجود عمل کنند. با این حال، این دنیای جدید رسانههای اجتماعی مشکلات خاص خود را به همراه دارند. برنامههای پیامرسان که عمدتاً تعدیل نشدهاند، میتوانند برای گروههای کوچک مفید باشند، زیرا پلتفرمها نباید پیامهای مستقیم را کنترل کنند. اما گروههای ۲۰۰ هزار نفری تلگرام به جای محلی برای مکالمه به کانالهایی برای پخش اطلاعات نادرست تبدیل شدهاند.
با کوچ کردن مردم به سمت گروههای بسته از تأثیرگذاری پستهای عمومی به علت کمتر دیده شدن، کم میشود. گفتوگوها و بحثهای مفید دیگر در گروهها و پستهای عمومی دیده نمیشوند و به گروههای بسته منتقل شدهاند. کسانی که همچنان در گروههای عمومی فعالیت میکنند غالباً مرد، افراطی و خستهکننده هستند.
علاوه بر این، الگوریتمهای شبکههای باز، تحت تأثیر رفتار کاربر، به نظر میرسد که برای تبلیغ ویدئوهای هیجانانگیز و تحریکبرانگیز طراحی شدهاند. در گذشته، برای اینکه محتوا در فضای مجازی نشر پیدا کند مردم مجبور بودند فعالانه آن را به اشتراک بگذارند. اما در حال حاضر، تماشای صرف آن ویدئو بهعنوان یک تأیید برای نشر بیشتر عمل میکند، زیرا الگوریتم به محتوایی که بیشتر دیده شود، پاداش میدهد.
مسئله بعدی اخبار جعلی در این شبکههاست. بدتر و مهمتر از نشر اخبار جعلی، نبود اخبار واقعی است. بهرغم تمایل آقای زاکربرگ برای شبیهسازی فیسبوک به یک روزنامه شخصی، اخبار تنها سه درصد از محتوا را تشکیل میدهد. اشتراکگذاری اخبار در رسانههای اجتماعی از ۲۶ درصد در سال ۲۰۱۸ به ۱۹ درصد در میان بزرگسالان کاهش یافته است.
برخی افراد استدلال میکنند که نقص شبکههای اجتماعی را میتوان با مدیریت بهتر، کدنویسی هوشمندانه یا یک مدل تجاری متفاوت برطرف کرد. این موارد میتواند کمککننده باشد، اما مشکلات به وجود آمده توسط نسل جدید اپلیکیشنها نشان میدهد که معایب رسانههای اجتماعی نتیجه مبادلاتی است که در ارتباطات انسانی ایجاد شدهاند. وقتی پلتفرمها به سمت گروههای خصوصی برمیگردند، ناگزیر نظارت کمتری بر آنها وجود خواهد داشت. وقتی کاربران از سرگرمیهای بیضرر استقبال میکنند، اخبار کمتری میبینند. همانطور که شبکههای اجتماعی پژمرده میشوند، اپراتورها و کاربران پلتفرم باید زمان کمتری را به نبردهای قدیمی و بیشتر به دستوپنجه نرم کردن با نبردهای جدید اختصاص دهند.