کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
جای خالی نوآوری در نمایشگاه حملونقل ریلی
در دنیای نوآورانه و هیبریدی امروزی انتظار میرود حتی صنایع سنگین هم آغوش بازی برای نوآوری داشته باشند؛ بهویژه صنعت ریلی که از اصلیترین زیرساختهای لجستیک محسوب میشود و نوآوری در صنعت لجستیک در گرو نوآوری در صنایع زیرساختی است، اما متأسفانه این دست شرکتها نه قدر نوآوری را میدانند و نه اهمیت آن را
یازدهمین نمایشگاه بینالمللی حملونقل و صنایع ریلی تهران امسال نیز در محل نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار شد. این نمایشگاه که از ۲۹ اردیبهشت تا یکم خرداد برگزار شد فقط هفت ماه با دوره قبلی فاصله داشت؛ با این حال بسیاری از شرکتکنندگان معتقد بودند که این دوره نسبت به دوره دهم بسیار بهتر بود و شرکتهای این صنعت حضور پررنگتر و برجستهتری داشتند، اما شواهد روایت دیگری داشتند.
با این حال این نمایشگاه چندین چالش چشمگیر داشت؛ اول، به دلیل همزمانی و هممکانی این نمایشگاه با نمایشگاه تجهیزات پزشکی میتوان گفت که تقریباً صنعت حملونقل ریلی در هیاهوی صنعت تجهیزات پزشکی گم شده بود. این موضوع بهقدری مشهود بود که بسیاری از بازدیدکنندگان گمان میکردند تاریخ یا مکان برگزاری نمایشگاه حملونقل ریلی را اشتباه متوجه شدهاند، زیرا تمام مسیرهای منتهی به نمایشگاه بینالمللی پر از بیلبوردها و تبلیغات تجهیزات پزشکی بود و تقریباً در تمام محوطه بهجز اطراف سالن نمایشگاه حملونقل ریلی نشانی از آن نبود.
حتی وقتی از غرفهداران میپرسیدید که نمایشگاه حملونقل ریلی کجا برگزار میشود، پاسخ دقیقی دریافت نمیکردید. گاهی نیز شنیده میشد که الان زمان برگزاری نمایشگاه تجهیزات پزشکی است و نمایشگاه حملونقل ریلی در این مکان و تاریخ برگزار نمیشود. با کلی پرسوجو میشد فهمید که نمایشگاه این صنعت مهم جمعا در سه سالن برگزار میشود. البته بهطور دقیقتر دو سالن و نیم. چون فقط بخشی از سالن ۱۰ توسط غرفهها پر شده بود و بقیه سالن خالی و تاریک بود. بهطور کلی تمام صنعت حملونقل ریلی به دو سالن و نیم در نمایشگاه بینالمللی تهران خلاصه شده بود.
از دشواری پیدا کردن سالنها و نبود اطلاعرسانی درباره سالنها و کمرنگ بودن و گم شدن آن در نمایشگاه تجهیزات پزشکی که بگذریم، میرسیم به کیفیت حضور شرکتهای حملونقل ریلی در یکی از معدودترین نمایشگاههای مرتبط با این صنعت. شرکتهای حاضر اغلب در حوزه تجهیزات و قطعات ریل و قطار بودند؛ به نحوی که تا چشم کار میکرد در سالنهای نمایشگاه قطعات فلزی کوچک و بزرگ دیده میشد. بخش کمتری از شرکتهای حاضر نیز مربوط به بازرگانی و ترخیص کالا بود؛ شرکتهایی که از دیرباز در این حوزه وجود داشتهاند و فعالیت میکردند. با جستوجوی بسیار میشد چند شرکت لجستیکی ریلی هم در این نمایشگاه پیدا کرد که اغلب آنها شرکتهای لجستیک سیالات بودند. به گفته برخی از حاضران، تعداد شرکتهای حملونقل ریلی بهقدری کم است که همه همدیگر را میشناسند.
به طور کلی با اینکه کیفیت حضور شرکتها نسبت به دوره قبل بهبود یافته بود، اما هنوز همان شرکتها و با همان سبک و سیاق قدیمی بودند. شاید ظاهر غرفهها نوآورانهتر شده بود، ولی این شرکتها همان شرکتها بودند؛ با همان طرز فکر، اسلوب و بدنه قدیمی. شرکتهایی که هنوز حتی اهمیت واحد روابط عمومی و ارتباطات را درک نکردهاند و نهایت شبکهسازی را در غرفههای پسین نمایشگاهی میبینند که حتی به اندازه کافی برای آن تبلیغ هم نشده است.
این شرکتها حتی دیده شدن و ارتباط با رسانه را حائز اهمیت نمیبینند و به شبکه کوچکی که در آن قرار دارند راضیاند. آنها حتی به شناختن کسبوکارهای سایر حوزه لجستیک هم تمایلی نشان نمیدهند و دیوار محکمی به دور دایره کوچک خود کشیدهاند. با این حال آنها از اینکه صدایشان به جایی نمیرسد و گوش شنوایی برای مشکلاتشان ندارند، گلایه دارند؛ از اینکه با وجود تلاشهایشان کسی آنها را نمیبیند و خیلی از آنها حتی اسمشان هم ناشناخته است.
در دنیای نوآورانه و هیبریدی امروزی انتظار میرود حتی صنایع سنگین هم آغوش بازی برای نوآوری داشته باشند؛ بهویژه صنعت ریلی که از اصلیترین زیرساختهای لجستیک محسوب میشود و نوآوری در صنعت لجستیک در گرو نوآوری در صنایع زیرساختی است، اما متأسفانه این دست شرکتها نه قدر نوآوری را میدانند و نه اهمیت آن را. نه از ارتباط خود با صنایع نرمتر و کوچکتر اطلاعی دارند و نه تلاشی برای شناختن آنها میکنند. جزیرهای شدن لجستیک و پارهپاره شدن این صنعت و تلاش نکردن برای اتصال تکههای این پازل پیامدهایی دارد که اگر زود آنها را درک نکنیم خیلی دیر نیست که لطماتی جدی متحمل شویم.
در پایان باید گفت که این صنعت زیرساختی و مهم که بنیاد بسیاری دیگر از صنایع جدید و نوظهور را تشکیل میدهد، باید به دو نکته بیش از گذشته نگاه ویژه داشته باشد؛ یکی نوآوری و دیگری اتصال به دیگر بخشهای صنعت لجستیک. انجمنی چون انجمن صنفی شرکتهای حملونقل ریلی و خدمات وابسته باید بداند که صرف گرد هم آوردن شرکتهای این حوزه دردی از دردهای آنها دوا نمیکند. همچنین، انجمنهای اینچنینی باید کسبوکارهایی را شناسایی کنند که به این شرکتها وابستهاند و باید برای شبکهسازی با آنها بکوشند. در دنیای نوآوری باید بدانیم که پازل ما بهطور روزافزون در حال بزرگ شدن است و هنر این است که نهتنها تکههای جدید پازلمان را شناسایی کنیم، بلکه باید خود را با تکههای جدید تطبیق دهیم و بدانیم چگونه با آنها جفت شویم و در نهایت نیاز خود و آنها را برطرف کنیم.