کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
تحریم برای ذوبآهن نعمت بزرگی بود! با وجود مشکلات بسیار این شرکت، تحریم دستکم کشور را از واردات ریل آهن از هند بینیاز کرد و ایران ظرف زمانی اندک از یک واردکننده ریل به صادرکننده این محصول بدل شد.
این صحبتها تبلیغاتی نیست و اتفاقی است واقعی که خوشبختانه افتاده.
ظرفیتی بوده خالی و مستأصلمانده و پیوسته ملک طلق خارجیها و در ایران هم که همیشه مرغ همسایه غاز است. امتناع خارجیها از فروش ریل به ایران اما ذوبآهن را روی دنده لج انداخت و این لجبازی، بعد از دو دهه تولید ریل داخلی را سبب شد. فارغ از جنبه مالی قضیه ریل تولید داخل، جنبه مهم خودکفایی ذوبآهن در کاری است که در قلب تحریمها صورت داده است.
این ظرفیت در شرکت ذوبآهن سالها وجود داشته، اما بیمصرف افتاده بود. کشور که تحریم شد، با تمام ضربهها و آسیبهایی که اقتصاد و صنایع مختلف خوردند اما فرصتی پیش آمد برای کسب سود از بازار داخلی ریل آهن.
شرکت هم در خود این توانایی را دیده که ریل آهن را بسازد. تیمی تشکیل داده، محققانش را خوانده و بعد از بیرون کشیدن پژوهشها از بایگانی و فهم شیوه تولید، به نمونه اولیه دست پیدا کرده است. تا رسیدن به یک جایگاه مستحکم در این صنعت راه زیادی است اما جسارت ذوبآهن تا همینجای کار قابل احترام است.
غولی که تکان خورد
ذوبآهن در حالی این ظرفیت را در خود ایجاد کرده که سالانه با حدود 9 درصد سهم صنعت، چیزی نزدیک به 5/2 میلیون تن فولاد خام تولید میکند. این شرکت حالا بخشی از محصول نهایی خود را که در بازارهای جهانی بسیار پرطرفدار است، توانسته در یک حلقه بالاتر از ارزش افزوده تولید و درآمد بیشتری کسب کند.
تأمین نیاز داخل هم جای خود دارد و نکته مهم انگیزه سازمانی این حرکت بجاست که از یک ایده خوب نشئت گرفته و روی تغییر تمرکز داشته است. حالا ذوبآهن فقط در سال اول کار روی تولید ریل توانسته با رسیدن به سقف تولید، تیراژش را در این بخش به 400 هزار تن برساند.
شاید بتوان بدون ذوقزدگی و اغراق این دستاورد را نتیجه یک نوآوری سازمانی آنهم در یک برند دولتی به حساب آورد. شرکتی که از تلنبار نیروهای اضافی یا مشکلات اقتصاد دولتی و حواشی بسیار پیرامون اقتصاد و تحریم و… رنج میبرد، یکی از چند کارگاه بزرگ جهان در زمینه تولید ریل و ریل سوزن شده است.
جهش نوآورانه در سه گام
اما ذوبآهن برای دستیابی به ریل راهآهن چه مراحلی را طی کرد؟
گام اول؛ گوگردزدایی: این نخستین اقدامی بود که برای تولید ریل استاندارد اجرا شد. اهمیت این اقدام در کاهش میزان گازهای هیدروژن و اکسیژن در فولاد است تا محصول نهایی استقامت و کیفیت لازم را داشته باشد.
گام دوم؛ عملیات گاززدایی یا VD: این گام مهم به فولاد تولیدشده در ذوبآهن کیفیت بالاتری میبخشد. چگونه؟ از طریق کاهش میزان هیدروژن موجود در فولاد. عملیات گاززدایی روند جالبی دارد و از یک نوآوری علمی ناشی میشود.
در این روش حین عملیات ایجاد خلأ، گاز آرگون از طریق نازل کف پاتیل فولاد به ذوب دمیده میشود تا هیدروژن از فولاد خارج شود و محصولی پاکیزه و مقاوم تولید شود.
گام سوم؛ احداث خط نورد ریل: از آنجا که ذوبآهن بخشی از تکنولوژی خط نورد ریل را از آلمان وارد کرده، این خط دوکاره است و امکان تولید محصولات پرطرفدارتر از ریل را دارد. از این رو میتواند حتی در صورت نبود تقاضای خارجی یا داخلی کافی، خط را به سمت تولید تیرآهن بالپهن هدایت کند.
هزینه و سود یک تغییر مسیر
هزینهای که برای پروژه تولید خط آهن انجام شده، 257 میلیارد تومان است. رقم بالایی به نظر میرسد. اما اگر بگوییم درآمدزایی از این طرح سه هزار میلیارد تومان بوده است و ذوبآهن با این کار توانسته 1500 میلیارد تومان صرفهجویی ریلی داشته باشد، آنوقت مشخص میشود که این پروژه ارزش زمان و هزینهای که صرف انجامش شده، داشته است.
به عبارتی تا همینجای کار ذوبآهن مزد جسارتش برای رفتن به سوی نوآوری سازمانی را گرفته.
نکته دیگری نیز این میان هست که ارزش توجه دارد. اینکه چرا تا پیش از این ریلی در داخل تولید نشده عجیب نیست،
اما اینکه در این زمان کوتاه کارخانهای دولتی مثل ذوبآهن موفق شده با یک تغییر سبک، ریل تولید کند، کار جالبی است که به سه عامل در آن دخیل بودهاند: حمایتهای دولتی، تضمین تقاضای داخلی و محدودیت در واردات خارجی.
تحریم البته هیچوقت جای خوشحالی ندارد، اما تکان خوردن و تحریک شدن صنعت در بدترین شرایط اقتصادی اتفاق خوشایندی است. این کار اگر از طرف یک شرکت دولتی قدیمی تثبیتشده باشد، ارزشمندتر هم میشود .
این نشان میدهد بحثهایی که برخی اقتصاددانان نظیر دنی رادریک درباره نقش دولتها در مسیر نوآوری و صنعتی شدن میزنند، واقعیت دارد و برای جدا شدن کشور از وضعیت فعلی، باید به دنبال تجربه راههای متفاوتی رفت تا صنعت توسعه یابد.
ذوبآهن در حال حاضر نهتنها نیاز بازار داخلی را تأمین میکند، بلکه به فاصله کوتاهی توانسته مشتریانی در خارج از ایران بیابد. آن هم با سطحی از استاندارد که هم در داخل مقبولیت دارد و هم مورد پسند برخی خریداران خارجی است.
این گام اول یک سیاست نوآوری درست و یک اقدام نوآورانه شرکتی در بهترین زمان ممکن است. اقدامی که راهآهن را به کردستان عراق رسانده است.