کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
جریان نوآوری در کسبوکارها را باید از دو زاویه دید؛ یکی از زاویه کسبوکارهای کوچکی که از همان ابتدا با چهرهای نوآورانه پا به عرصه تجارت میگذارند و دیگری کسبوکارهای بزرگی که شاید روزی آنها هم همین چهره را داشتند و امروز به زحمت بتوان روح نوآوری را در آنها زنده نگه داشت. اگر این کسبوکارهای بزرگ بخواهند همچنان نوآور باشند، آیا قرار است نوآوری فقط در تغییر ادبیات و چهره آنها خود را نشان دهد؟
نوآوری در کسبوکارهای ایرانی چطور ظاهر شده و قرار است چه مخاطبانی داشته باشد؟ با گذر از پیچ درک نوآوری حالا نوبت به درک نوآوری در جریان فناوریهای مالی میرسد. اگر مفهوم نوآوری در فناوریهای مالی را در موتورهای جستوجو یا کتابها و پژوهشهای این حوزه پیدا کردید، نوبت به شناخت جریان فناوریهای نوآورانه بانکی خواهد رسید. حقیقت این است که جهان خلاقانه بانکی قرار نیست فقط خوشرنگ و لعاب باشد و جذابیتهای بصری برای کاربران خود ایجاد کند، بلکه قرار بر این است که سیستم نوآورانه در فناوری، راههای بهرهبرداری از امکانات بانکی را افزایش دهد و به توسعه آن کمک کند. این درست نقطه عطف یا حتی خط مرزی است که بانکداری نوین را از بانکداری سنتی تفکیک میکند.
حال اگر نگاهی به اپلیکیشنهای بانکی نصبشده روی گوشی موبایلمان بیندازیم، این سؤال پیش میآيد که کدام اپلیکیشن کارهای مالیمان را سادهتر و با بیشترین سرعت راه میاندازد؟ اصلا اپلیکیشنهایی که نصب کردهایم، چقدر به هم شبیه یا از هم متفاوتند؟ آیا پشتیبانی بانک، آنطور که ادعا کرده، خدمات برخط ارائه میدهد؟ اگرچه بانکها مدعی نوآوریانداما کماکان بیشتر «تکرار» است که در روند اجرایی بانکهابه چشم میآید.
مراکز نوآوری بانکی در ابهام
کوچ همزمان تبلیغات تلویزیونی بانکها به تبلیغات شهری و شعارهایی تقریبا یکپارچه یا حتی با ادبیاتی متفاوت، دلیلی کوچک بر این مدعاست که بانکها در جریان تبلیغاتی خود نیز خلاقانه عمل نمیکنند. این مثال شاید فاصله قابل توجهی با مفهوم نوآوری و فناوری داشته باشد، اما مشتی است نمونه خروار برای به پرسش کشیدن خلاقیت و نوآوری در بدنه بانکهای کشور. در شرایطی میتوان ادعای نوآوری را پذیرفت که برنامهریزیها بر اساس مُد نباشد. این در حالی است که حتی ورود بانکها به جریان بانکداری نوین و تلاش برای استفاده از فناوریهای نو هم تبدیل به یک کانال رقابتی شده است.
چندی پیش مهران محرمیان، معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی، در وبینار تخصصی «تأمین مالی نوآورانه برای پیشرفت فناورانه: نقش فینتکها، ابزارهای مالی و نهادها» گزارشی از عملکرد فعالان فناوریهای مالی ارائه داد. بر اساس این گزارش در حال حاضر ۲۶ مرکز نوآوری فناوریهای مالی در ایران وجود دارد و ۸۷ درصد از مؤسسات مالی و اعتباری ایران دارای مرکز نوآوری مالی هستند. این اعداد و ارقام خوشبینانه جریان فناوری را پویا و پیشرو توصیف میکند. اعتماد به آمار و ارقام رسمی در چنین شرایطی خیلی هم ساده نیست. در گزارش ارائهشده از سوی محرمیان هیچ اشارهای به اسمی یا واقعی بودن اعداد و ارقام نشده است.
مطالعه عملکرد همان ۸۷ درصد از مؤسسات مالی و اعتباری که دارای مراکز نوآوری مالی هستند، کار ممکنی نیست. در حقیقت هیچ داده قابل استناد و مدونی از لیست این مراکز در دسترس نیست. از همین رو این مراکز نوآوری را نهتنها به لحاظ فنی حتی به لحاظ شکلی هم نمیتوان مورد بررسی قرار داد. نبودن داده و اطلاعات شفاف از چگونگی پیشبرد نوآوری در بانکداری کشور خود یک خلأ قابل بررسی است. چگونه ممکن است یک بانک یا مؤسسه مالی و اعتباری، نوآوری را مورد توجه قرار دهد اما هیچ اطلاعاتی از آن منتشر نکند؟
آیا بانکها برای تحقق نوآوری، کاری کردهاند؟
این رویکرد البته به این معنی نیست که بانکهای خصوصی و دولتی هیچ تلاشی برای حرکت در جریان نوآوری نکردهاند. این رویکرد در حقیقت از آن جهت است که هرآنچه در حال شکلگیری است، کافی نیست و صرفا تعداد انگشتشماری از بانکها، نوآوری را به عنوان یک اصل و نه یک شاخص تبلیغاتی پذیرفتهاند. بررسی عملکرد بانکها بیانگر آن است که هرچند تلاش میکنند خود را در پیشبرد اهداف نوآورانه کوشا نشان دهند، اما تلاش آنها اغلب درونسازمانی نیست. در اغلب بانکهای کشور، فرهنگ سازمانی پذیرای نوآوری نیست و در اکثر موارد اگر هم به دنبال ارائه خدمات نوآورانه هستند، این خدمت را از کسبوکارهای فینتکی دریافت میکنند.
با توجه به این موضوع، باور حرکت بانکها بر مدار نوآوری مدام سختتر میشود. یکی از مباحثی که در میزگردهای حوزه فناوری بانکی همواره مورد توجه قرار گرفته، نداشتن نیروی انسانی کارآمد در حوزه فناوریهای نوآورانه بانکی است. هر چند این گزاره نیز چندان قابل اعتماد نیست. کسبوکارهای بخش خصوصی که خدمات حوزه فناوریهای نوآورانه بانکی را ارائه میدهند، نیروی انسانی خود را از بستر موجود جذب کردهاند. رویکرد بانکداری کشور از آنجا دچار عدم سنخیت با نوآوری شده که باور نوآوری نیازمند شکست چارچوبهای گذشته است. این موضوع البته در جریان صنعت بانکی انعطاف بسیار بیشتری نسبت به صنعت بیمه دارد. هر چند این انعطافناپذیری تا همین اندازه نیز منجر به سکون بانکداری نوآورانه شده است.
مدیریت دولتی نوآوری
برنامهریزی به منظور ورود نوآوری به جریان اجرایی بانکداری، گاهی هم از مسیرهای دولتی عبور میکند. اما سؤال این است که آیا ورود نهادهای رسمی به مدیریت سیستم نوآوری بر پایه خلاقیت و کسب دستاوردهای بلندمدت است یا این موضوع هم فقط رویکردی تبلیغاتی است؟ صندوق نوآوری و شکوفایی از آن دست نهادهایی است که برنامههای حمایتی و شعارهای قابل توجهی درباره نوآوری در کسبوکارها ارائه داده است. اردیبهشتماه امسال علی وحدت، رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی، همکاری این صندوق با بانکها را راهی برای توسعه نوآوری در جریان بانکی عنوان کرده بود. او گفته بود: «به جای اینکه تعداد زیادی پرونده منفرد برای اعطای تسهیلات داشته باشیم، تفاهمنامههایی با چند شرکت امضا کردیم و در این مجموعهها اعتبار پولی برای خرید محصولات شرکت دانشبنیان در نظر گرفتیم؛ این شیوه کمک میکند تا نقدینگی در همان حوزه مرتبط با دانشبنیان صرف شود.»
نوآوری نیازمند حمایت مالی است، اما نبود این حمایت دلیل قابل اتکایی بر اصرار به نگاه سنتی در اجرای برنامههای توسعه نیست. نزدیک به دو ماه قبل وحدت با اشاره به تبصره ۱۶ برنامه بودجه سال جاری، اعلام کرد که دولت هزار میلیارد تومان برای تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان به صندوق نوآوری بودجه اختصاص داده است. بر این اساس اولین جایی که گشایش اتفاق بیفتد، صندوق نوآوری و شکوفایی خواهد بود. با وجود این طرح، بانکها حتی اگر توانایی تأمین منابع مالی پیشبرد اهداف نوآورانه را نداشته باشند، با وجود تخصیص چنین ارقامی امکان پیگیری این موضوع را دارند.
وزن نوآوری بر دوش بخش خصوصی
فعالیت کسبوکارهای بخش خصوصی در راستای اجرای برنامههای فناورانه و نوآورانه بانکها قابل دفاعترین جریانی است که تا امروز میتوان درباره آن اظهارنظر کرد. اگر این کسبوکارها که تعدادشان هم کم نیست نبودند، جریان بانکداری کشور به سمت عملکردی کاملا سنتی سوق پیدا میکرد. کافی است نگاهی به تغییر و تحولاتی که اخیرا در مسیر بانکداری شکل گرفته داشته باشید تا این حضور پررنگ را احساس کنید. بزرگترین پروژه کُر بنکینگ (Core Banking) کشور و همچنین ادغام بانکهای نظامی با بانک سپه، توسط همین کسبوکارها مدیریت و اجرا شد. البته این جریان در حالی قابلیت اجرایی شدن پیدا کرد که مدیران این بانکهای دولتی تغییر و تحول در دنیای بانکداری را پذیرفتند.
هر چند موارد انگشتشماری از بانکها گامهایی را در حوزه نوآوری برداشتهاند اما این گامهای کوتاه خیلی هم چارهساز نیست و همچنان نبود لیستی از چگونگی اجرای نوآوری در مسیر بانکداری، نبود این عنصر مهم در جریان اجرایی بانکها را بیشتر نمایان میکند. نمیتوان لیست محصولات نوآورانه بانکها را پذیرفت و از پیشرفتشان با تکیه بر نوآوری دلخوش شد، آن هم در شرایطی که حضور در شعب فیزیکی بانکها گاهی شبیه ورود به دنیایی در چندین دهه قبل است. عملکرد نوآورانه زمانی برای مشتریان مطلوب خواهد بود که خدمات را دگرگونه و بر اساس نیاز و مطالبات امروز جامعه ارائه دهد.