کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
پاییز ۱۴۰۱ رسانههای معتبر جهان از هم سبقت میگرفتند که چهره وارن بافت بعدی را روی جلد نشریه ببرند. مجلههایی مثل فورچون، فوربس و بلومبرگ بیزینسویک. زمان زیادی لازم نبود که زمستان این سال فرا برسد و همان نشریهها، این بار برای روی جلد بردن یکی از متهمان بزرگ کلاهبرداری رمزارزی در جهان از هم سبقت بگیرند. باز هم نشریههایی مثل اکونومیست، بلومبرگ بیزینسویک و مانیویک میداندار بودند؛ دقیقاً در همان زمانی که فورچون ترجیح داده بود چهره رئیس فدرالرزرو را روی جلد ببرد! احتمالاً متوجه شدهاید که درباره سم بنکمنفرید حرف میزنیم: ساموئل بنجامین بنکمنفرید معروف به SBF مالک و بنیانگذار چهارمین (شاید هم زمانی سومین) صرافی بزرگ رمزارز جهان یعنی FTX. سقوط صرافی FTX و SBF خیلی سریع رخ داد؛ تا حدی که رکوردهای زیادی شکسته شد؛ مثلاًً رکورد پودر شدن ثروت یک میلیاردر در کمترین زمان ممکن. فعلاً این رکورد متعلق به سم بنکمنفرید است!
حالا و در ابتدای سال ۱۴۰۳ بعد از اینکه SBF هفت ماه زندانی بوده، دادگاه حکم داده ۲۵ سال به زندان برود؛ زمانی نهچندان دور او با موهای ژولیده فرفری و شلوارک مهمان مهمترین رویدادهای اقتصادی جهان بود. حالا قرار است مهمان زندانهای آمریکا باشد و مشغول آب خنک خوردن. چه شد که اینطور شد؟
سم بنکمنفرید با تمام کسانی که قبلاً به کلاهبرداری رمزارزی متهم شده بودند تفاوت داشت؛ کسانی مثل راس اولبریخت با وبسایت سیلکرود و دکتر روجا ایگناتوا (معروف به ملکه رمزارز) با وانکوین که قرار بود قاتل بیتکوین باشد. SBF یک کسبوکار واقعی راه انداخت؛ بچهپولداری که دیر به دنیای رمزارز پیوست، ولی خیلی سریع راه 10ساله را یکشبه طی کرد؛ صرافی FTX در کنار صرافیهای رمزارزی بایننس و کوینبیس یکی از سه صرافی مطرح رمزارز جهان بود. خیلیها برای رویدادها او را دعوت میکردند و نشریهها از کوچکترین رفتارهای کارآفرینانه او گزارش تهیه میکردند. ولی ناگهان ورق برگشت و با حیلهگریهای مؤسس بایننس یعنی «CZ» او گرفتار شد. هرچند که مؤسس بایننس هم این روزها وضع خوشی ندارد. چه شد که مهمانی صرافیهای رمزارز اینچنین سریع به پایان رسید؟ در یادداشت و گزارشهای مفصلتری باید به نقش رئيس جدید SEC یعنی گری گنسلر در تنظیمگری دنیای رمزارز بپردازیم، ولی فعلاً در این یادداشت از رگولاتور عبور میکنم و صرفاً از نگاه کسبوکار و کارآفرینی به ماجرای FTX و SBF نگاه میکنم.
بنکمن بار دیگر نشان داد که مرز بین کارآفرینی و تقلب بسیار باریک است؛ هرچند که او جزو پیشروهای دنیای رمزارز نبوده و به اعتراف خودش اتفاقاً دیر هم وارد این جهان شده، ولی نمیتوان جایگاه او را نادیده گرفت. SBF تا پیش از این که به تقلب متهم و محکوم شود «سلطان کریپتو» خوانده میشد و یک Poster Boy بود؛ این اصطلاح برای کسانی استفاده میشود که در پوسترها ظاهر میشوند و میتوانند در کمپینها برای ترغیب جوانان به سوی کارهای ارزشمند تأثیرگذار باشند. زمانی او چهلویکمین فرد ثروتمند در فهرست فورچون ۵۰۰ بود. ولی با هفت اتهام بازداشت شد؛ ازجمله پولشویی. در نهایت او در تمام هفت اتهام مجرم شناخته شد. آن هم کسی که پیش از اینکه گرفتار این اتهامات شود، در زمینه فعالیتهای بشردوستانه نقش مهمی داشت.
با اینکه SBF به هفت اتهام محکوم شد و امروز بهعنوان یک کلاهبردار شناخته میشود، اما همانطور که پیش از این گفته شد، با چهرههایی که پیش از این در دنیای کریپتو متهم و محکوم شدهاند تفاوت میکند. توضیح تخلفی که او انجام داده، اندکی پیچیده است، ولی اگر بخواهیم خیلی ساده آن را بیان کنیم تخلف او انتقال غیرقانونی داراییهای شرکت FTX به شرکت Alameda Research بوده است. شاید از نظر برخی این تخلفی جدی نباشد و همین امروز هم بسیاری از کسبوکارها چنین کارهایی را انجام بدهند؛ اما این کار، مصداق خیانت در امانت است.
آنچه امروز سم بنکمنفرید برای آن محکوم شده، ما را یاد پرونده فاضل خداداد میاندازد. او نخستین مجرم اقتصادی اعدامی پس از انقلاب اسلامی است. کاری که او انجام داد اختلاس نامیده میشود و به زبان بسیار ساده استفاده از منافع پولهای بانک است. به عبارتی او با سوءاستفاده از نقص سیستم بانکی در آن زمان، پولهای بانک را به چرخه اقتصادی وارد میکرد، منافع آن را برمیداشت و در زمان مناسب بدون اینکه سیستمهای نظارتی بانک متوجه شوند اصل پول را به بانک برمیگرداند. بنا بر اعتبار فاضل خداداد و برخی توصیهها بانک موافقت کرده بود او با بهرهگیری از نقص سیستم وصول چکهای بینبانکی آن زمان پیش از ارسال چک به شعبه صادرکننده، پول نقد دریافت کند. تا پیش از اتصال سیستم یکپارچه بانکی وصول چکهای بینبانکی به صورت دستی و با صرف زمان بین دو تا پنج روز انجام میشد. این روند به مدت 11 ماه و با گردشی معادل ۱۱۸ میلیارد تومان ادامه پیدا کرد تا اینکه در جریان وصول یک فقره چک بینبانکی در بانک ملی و در زمانی که فاضل در فرانسه به سر میبرد، سیستم بازرسی بانک متوجه این امتیازدهی ویژه به فاضل خداداد شد. بسیار مشابه اتفاقی که برای SBF رخ داد و نقش کاتالیزور را هم چنگ پنگ ژائو، مدیرعامل بایننس ایفا کرد. چنگ شاید در ابتدا تلاش داشت در یک رقابت کسبوکاری سم را اذیت کند، ولی آتشی که او روشن کرد، دامن خودش را هم گرفت. چنگ پنگ ژائو معروف به CZ شاید به اندازه SBF گرفتار چنگال قانون نشده، ولی او هم حال و روز خوشی ندارد.
کاری که SBF انجام داده را میتوان به قمار تعبیر کرد؛ شاید آنطور که وکلای او میگویند او قصد و نیت کلاهبردارانه نداشته و شاید هم اگر شانس با او همراه بود هنوز میتوانست بهعنوان کارآفرینی موفق روی جلد نشریههای جهان برود؛ ولی او شانس نیاورد و این قمار او هزینه سنگینی برای خودش و جامعه کریپتو ایجاد کرد. این شرطبندی او و قماری که انجام داد، باعث شد خیلیها ناامید شوند. کاری که او کرد پاس گل به رگولاتورهای سختگیری مانند گری گنسلر بود. گری برخلاف بسیاری از مدیران دولتی متخصص بلاکچین است؛ او در دانشگاه MIT بلاکچین درس میدهد و در SEC هم به بلاکچین افسار میزند. تسلط گری گنسلر به تکنولوژی باعث شده او نسبت به صحبتهای توخالی مانند «نباید با نوآوری مقابله کرد» واکسینه باشد. نمیتوان با شمشیر نوآوری گری گنسلر را ترساند و قمار برخی مانند SBF همان پاس گلی است که کسانی مانند گنسلر میخواهند.
حالا داستان SBF نشان داده که اگر دولتها بر بازارهای رمرارز کنترل نداشته باشند باید منتظر اتفاقات عجیب و غریب متعددی باشیم. این قمار در این روزها بدترین کار ممکن برای جامعه کریپتو بود. سم بنکمنفرید امروز محکوم شده و جرم او این است که هشت میلیارد دلار پول مشتریان FTX را دزدیده است! حالا انتشاراتی تأثیرگذاری مانند وایلی هم درباره شاهکار او کتاب منتشر میکند.
پدر و مادر سم بنکمنفرید یعنی جو بنکمن و باربارا فرید هر دو استاد حقوق هستند و تلاش کردند و میکنند که فرزند ۳۲سالهشان را نجات دهند. هرچند به نظر میرسد رگولاتورهای آمریکایی بعد از ماجرای الیزابت هولمز حالا از طریق این پرونده هم به دنبال این هستند که نقطه پایانی بر فعالیتهای مشکوک در دنیای اقتصاد نوآوری بگذارند. در سالهای قبل به اسم نوآوری برخی کلاهبرداری کردند و قسر در رفتند، ولی الیزابت هولمز، خالق استارتاپ ترانوس به یک درس عبرت تبدیل شد و امروز نیز SBF. آنگونه که روزنامه نیویورکتایمز نوشته، این حکم نقطه پایانی بود بر پرونده کلاهبرداری که پایهاش ریسکپذیری و نوسانگیری بود که به دلیل نظارت ضعیف رگولاتورها بر دنیای رمزارزها رخ داده است. در نوامبر ۲۰۲۲ به دلیل قماری که SBF انجام داد در یک شب هشت میلیارد دلار از داراییهای مردم از بین رفت. حالا او به هفت اتهام محکوم شده؛ ازجمله انواع کلاهبرداری، تقلب و پولشویی. با اینکه SBF بعد از اعلام حکم هیچ واکنشی نشان نداده، اما پدر و مادر مغموم او گفتهاند که «قلب ما شکسته است و به جنگ برای حمایت از پسرمان ادامه میدهیم.» آنها گفتهاند او ۳۲ سال دارد و روشنایی روز را خواهد دید.
آنچه سم بنکمنفرید انجام داده، صرفاً به خاک و خون کشیدن یک صرافی رمزارز نبود. او رؤیاهای بسیاری را نابود کرد؛ تا جایی که یکی از مشتریان سابق این صرافی گفته است که حتی به فکر خودکشی افتاده. این مشتری میگوید: «SBF باید تا آخر عمر به زندگیهای زیادی فکر کند که با خودخواهی و سطحینگری نابود کرده. امیدوارم که اجرای عدالت، تفاوت بین زندگی و بازیهای ویدئویی را به او بیاموزد.»
یا یکی دیگر از کاربران سابق FTX که علیه او در دادگاه شهادت داده سونیل کاوری است که میگوید با سقوط این صرافی رمزارز دو میلیون دلار داراییاش را از دست داد. او در دادگاه گفت پولی که او قصد داشت برای خرید خانه و تحصیل فرزندانش هزینه کند حالا از بین رفته است. کاوری در دادگاه گفت: «دو سال است که در کابوس FTX زندگی میکنم.»
سم بنکمنفرید در دادگاه در حالی که پاهایش میلرزید، افکارش پریشان بود و از کارهایی که کرده بود به صورت نصف و نیمه عذرخواهی میکرد، گفت: «تصمیمهای بدی گرفتم. آنها تصمیمهای خودخواهانهای نبودند. نه! آنها تصمیمهای خودخواهانهای نبودند؛ آنها تصمیمهای بدی بودند که من گرفتم.»
سم در دادگاه گفت: «اکنون در پایان روز، احتمالاً عمر مفید من به پایان رسیده است.»
برخلاف رفتار یله و رهای SBF، وکلای او در دادگاه گفتند که اگر به او فرصت بیشتری داده میشد میتوانست مشکلات FTX را حلوفصل کند.
ساموئل هاپک، مدیرعامل شرکت نرمافزاری وینسنت، که شرکتش پس از ورشکستگی FTX نماینده 200 سرمایهگذار با میلیونها دلار ضرر بود، به بیبیسی گفت: «مجازات تعیینشده برای سم بنکمنفرید «منصفانه» بود.»
او گفت: «25 سال مدتی طولانی است و فکر میکنم این علامت معقولی برای این کسبوکارهاست تا متوجه شوند باید استانداردشان را بالا ببرند.»
در سالهای دانشجویی، بنکمن با فلسفهای آشنا شد که آن را سرلوحه زندگی خودش قرار داده بود: «هر فرد باید کاری را هدف قرار دهد که بیشترین میزان خوبی را برای بیشترین تعداد افراد فراهم آورد.» حالا امروز ما میتوانیم از خودمان بپرسیم که آیا او بیشترین میزان خوبی را برای بیشترین تعداد افراد فراهم کرده است؟
حالا دیگر نامی از FTX باقی نمیماند. حتی در ورزشگاه NBA میامی که قرار بود تا سال 2040 نامش FTX باشد؛ مگر در زمانهایی که قرار است بپرسند مرز بین کارآفرینی و کلاهبرداری کجاست؟