کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
نشست کلابهاوسی نصر تهران با موضوع چالشهای رگولاتوری پلتفرمها برگزار شد. این نشست که با حضور برخی چهرههای صنفی و مدیران پلتفرمها و کسبوکارهای اینترنتی برگزار شده بود با بحث بر سر چالشهای سیاستگذاری این حوزه شروع شد و با اشاره به موارد و مصادیقی از برخوردهای غیرکارشناسی با پلتفرمها و جرمانگاری در آنها راهکارهایی را برای قانونسازی درست در این زمینه به گفتوگو گذاشت.
در بخشی از این نشست اشکان آرمندهی، مدیرعامل سایت دیوار از محکومیت اخیر خود به یک سال حبس به دلیل یک پرونده کیفری آنهم به جرم اشاعه فحشا اشاره کرد و گفت این پرونده مروبط به سال گذشته و یک آگهی بوده که عدهای روی سایت دیوار قرار داده بودند. اما قاضی دادسرا علاوه بر محکومیت آگهیدهندگان، سایت دیوار را هم مجرم شناخته و رای به محکومیت او داده است.
رضا قربانی، عضو هیئت مدیره نصر تهران
بحث امشب ما به طور خاص در مورد پلتفرمهاست. وزارت اقتصاد ترجیح میدهد به جای پلتفرم از اقتصاد هوشمند و اقتصاد دیجیتال استفاده کند. ولی اگر بروید سمت مدیریت فناوری، آنها از مفهوم «دانش بنیان» استفاده میکنند. اگر به سراغ مجلس و سیاسیون برویم، تعبیرشان اساسا فضای مجازی است. پژوهشگران از وب دو استفاده میکنند و برای این فضاها از مفهوم پلتفرم استفاده نمیکنند. قاعدتاً داریم در مورد پلتفرم صحبت میکنیم و این را هم میدانیم که سر ابعادش ممکن است توافق نظری وجود نداشته باشد. از سه نظر میشود به ماجرا نگاه کرد. بازیگران این عرصه، یعنی کسانی که دارند در این فضا نقش آفرینی میکنند، رگولاتورها و مردم. امشب تمرکزمان روی بازیگران این عرصه است و اینکه رگولاتوری آنها در حال حاضر چه چالشهایی دارد.
نیما نامداری، عضوهیئت مدیره نصر تهران
باید خود کسب و کارها زمان بگذارند، بحث بکنند نمایندهای از حاکمیت بیاید و همه بنشینیم یک بار شرح وظایف و مسئولیتها مشخص شود. متاسفانه مسائل اغلب در یک دادسرای غیرتخصصی بررسی میشود. دادسرا اصلا تخصصی ندارد نسبت به سایتی مثل دیوار و اتفاقاتی که در دیوار میافتد. فکر کنم از دو منظر باید بحث کنیم، یکی درباره مسأله مشخص کردن چهارچوبهای قبلی، چهارچوبهایی که ما باید به عنوان پلتفرم ثبت آگهی رعایت کنیم و اینکه مسئولیتمان چیست و قدم بعدی شناساندن این بازو به حاکمیت و قضات است. بیشتر پروندهها باید در دادسرای جمعی بررسی شوند. من میتوانم درباره اقدامات و کارهایی که در این مدت انجام دادند توضیح بدهم خدمتتان و به نظرم باید کمک کنیم این مسیر شروع شود. ولی چیزی که الان شاهدش هستیم یک مسیر نادرست است که به ضرر پلتفرمها تمام خواهد شد.
اشکان آرمندهی، مدیرعامل سایت دیوار
مسئله رگولاتوری پلتفرمها مسئله مهمی است که برای مدیران سایتها و کسبوکارهای بزرگ تبدیل به یک چالش بزرگ شده است. برای نمونه ما یک سال است که درگیر یک پرونده در سایت دیوار هستیم و متاسفانه اخیرا قاضی در دادسرا حکم به مجرم بودن سایت دیوار و من به عنوان مدیرعامل آن داده است. آنهم به جرم اشاعه فحشا! درحالی که صرفا یک نفر یک آگهی را روی دیوار گذاشته و تخلف را او کرده اما قاضی در کنار آنها من را هم مجرم شناخته و حکم یک سال حبس صادر کرده است!
در محتوایی که ما منتشر کردهایم چیز مجرمانهای نبوده و اصولا محتوای مجرمانه محسوب نمیشود. ولی بعدا در زمینه ارتباطات خریدار و فروشنده یا خدمات گیرنده و خدماتدهنده که ما اصلا در آن دخالت نداریم اتفاقاتی افتاده و پرونده در دادسرای پلیس امنیت اخلاقی تشکیل شده است. صحبت از یک سال و نیم پیش است. اتفاقی که افتاده است، حالا در آن زمان رسیدگی شد و بعد از یک بازداشت ده دوازده ساعته در پلیس امنیت با یک وثیقه یک میلیارد و صد میلیون تومانی در آن زمان من توانستم بیرون بیایم ولی حالا قاضی حکم حبس صادر کرده است.
این درست شبیه رایی است که برای مدیرعامل سایت آپارات چندماه پیش صادر شد. البته شنیدهام که خوشبختانه رأی برائتی اخیرا برایشان صادر شده است و ما هم تلاش داریم مستنداتمان را به دادگاه تجدیدنظر اعلام کنیم. ولی بحث اصلی، اصلاح رویه است. صرفا بحث امروز نیست. این رویه اگر بخواهد ادامه پیدا کند امروز برای دیوار پیش آمده است، دیروز آپارات بوده است و بعد هم پلتفرمهای دیگر هستند…
نازنین دانشور، مدیرعامل تخفیفان
فکر میکنم پلتفرمی نباشد که چنین مسائلی برایش اتفاق نشده باشد. نوع بحث رگولاتوری پلتفرمهای صورت مساله یک مساله است. باید این را مشخص کرد که آیا پلتفرمها به واسطه محتوایی که در آنها وارد و منتشر میشود مسئول هستند یا نه.
برای نمونه در یک مورد که برای تخفیفان اتفاق افتاد موقعی که پرونده باز شد به ما گفتند این مدرک که یک نفر به ما ارائه کرده بود تقلبی است. ما به آنها گفتیم اوکی، اگر مدرک تقلبی است آیا ما راهی برای تشخیص آن داریم؟ خود قاضی هم تشخیص نمیداد و با استعلامات از مراجع گردشگری بود که میگفتند این مدرک جعلی است. اما من به عنوان پلتفرم، زیرساخت لازم برای گرفتن این تأییدیهها را نیاز دارم که بتوانم در نهایت از خودم دفاع بکنم. یا در نمونهای دیگر دادستانی تهران به عکسی که در یک آگهی گذاشته شده است به تصویر دستی که در آگهی بوده ایراد گرفت که این دست، دست یک خانوم است روی سر یک آقا. فقط یک دست آنجا مشخص بود. حالا ما وکیل استخدام کنیم که ثابت کنیم این دست دست خانوم است یا آقا! البته کار به آنجا نکشید قاضی رای برائت صادر کرد ولی دادستانی دوباره اعتراض کرد و پرونده را برگرداند. در کل یک پرونده عجیب و غریبی بود که با جریمه نقدی پروندهاش بسته شد.
نکتهای که وجود دارد بارها در صحبتها گفته شده است این است که در قوه قضاییه یک مرکزی که به آن ارجاع داده شود، تخصصی برخورد بکند و یا حداقل مسائل را بشناسد و به قول اشکان آرمندهی ما یک مسئله تکراری را هزار بار تکرار نکنیم تبدیل به یک ضرورت شده است. وگرنه خود من هم با این که بگوییم ما مسئولیتی قبول نمیکنیم موافق نیستم.
محمد خلج، مدیرعامل اسنپ
ما هم کم و بیش چنین نمونههایی را داشتهایم. اخیرا هم باز با حکمی از دیوان عدالت اداری در بحث تاکسیهای اینترنتی مواجه شدیم. اما نتیجه این تجربه این بود که با توافقی که با وزارت کشور و وزارت صمت اتفاق افتاد دستورالعملی نوشته و براساس آن وجاهت قانونی شرکتهای پلتفرمی تاکسیهای اینترنتی به رسمیت شناخته شد. این خودش اتفاق بزرگی است چون تا قبل از آن دفاتر ما در شهرستانها تخریب میشد و عدهای راحت مشکلاتی برای کسب و کار ما ایجاد میکردند.
باید امیدوار بود رگولاتوری پلتفرمها در مسیری پیش برود که برخوردهای سلیقهای زودتر تمام شود و ما در موارد مختلف تکلیف خود را روشن بدانیم و مشخص باشد که چطور باید از حقوق کسبوکار و کاربران خود دفاع کنیم.
مصطفی امیری، مدیرعامل زرینپال
من یک توضیح کلی بدهم که چرا الان درباره چالشهای رگولاتوری صحبت میکنیم و این موضوع مهم شده است. در کل دنیا نسبت به این موضوع حساسیت ایجاد شده است چون وضعیت خاصی توسط پلتفرمها ایجاد شده است. خریدار و فروشنده به عنوان دو طرف معامله دارند بر روی یک پلتفرمی کار میکنند و هیچ سهم و نقشی در مبادله ندارد. ولی به هرحال دارد پلتفرم دارد روی این معامله نظارت میکند. این مسئولیت را قبلاً دولتها بر عهده داشتند و حالا قدرتها و حاکمیتها در کل دنیا حس میکنند جایگاهشان متزلزل شده است. در واقع طبیعی است که چالش وجود داشته باشد اما چیزی که ما را از کل دنیا متمایز میکند نوع برخورد و مواجهه با این موضوع است. اگر کشورهای دیگر را ببینید، کشورهایی مثل چین و اتحادیه اروپا آمدهاند نوع برخوردشان متفاوت از ماست.
آنها نظامهایی را پیشبینی کردهاند که اگر نظارت معقولی داشته باشید و از ابزارهای معقولی استفاده بکنید بتوانید محتوای مجرمانه را تشخیص بدهید، همین کافی است و نیازی به این نیست که کل محتوا را چک کنید. یعنی کافی است شما یک نظارت معقولانه داشته باشید و بعد اگر از محتوای مجرمانه آگاه شدید آن را برطرف کنید.
قرار بود با قوانین پنج گانهای که وزارت ارتباطات به همین منظور تنظیم کرده بود در ایران هم این ماجرا را حل کنیم. به نظرم اگر آن قوانین تثبیت میشد ساختار معقولی بود که هم پلتفرمهای راضی بودند هم مردم و هم حاکمیت. ولی متاسفانه لوایحی که به درد مردم و اکوسیستم میخورد تصویب نمیشود و در مقابل آن طرحهایی مثل طرح صیانت تصویب میشوند که توسط افرادی نوشته شده است که هیچ نقشی در اکوسیستم نداشتهاند و هرقدر هم به آن اعتراض میشود هیچ توجهی نمیکنند. موضوع دیگر هم موضوع رقابت است. در دنیا برای پلتفرمها بحث رقابت خیلی مهم است. چراکه به واسطه همین رقابت است که کاربران آنها خیلی زیاد میشود. بقیه دنیا خیلی دقیق و واضح این بحث را تضمین کردهاند اما برای نمونه شورای عالی فضای مجازی مقرراتی را تصویب کرده است که ما هرچقدر میگوییم در تضاد با مفهوم رقابت پلتفرمی است درک نمیکنند. در صورتی که ما نهادی چون شورای رقابت را داریم که حتی نظرش را هم در این رابطه کسی نپرسیده!
میخواهم بگویم در هربخشی که نگاه میکنید یا تنظیمگری وجود ندارد یا کاملا نوع نگاهش اشتباه است یا منفی. یکی دیگر از چالشهای ما تعدد مجموعههای تنظیمگر است. ما شاهد برخورد دو دنیای متفاوت سنتی و مجازی هستیم. برای هر کالا و هرخدمتی که در فضای مجازی خرید و فروش میشود حداقل دو تا تنظیمگر وجود دارد که باعث سردرگمی پلتفرمها شدهاند که از کدام یک از این تنظیمگرها باید تبعیت کنند. این باز هم برمیگردد به اینکه ما یک تنظیمگری مشخصی نداریم.
بحث دیگر هم بحث عدم آگاهی از قوانین است. الان شما ماده ده مصوبه شورای عالی فضای مجازی را ببینید که با صراحت بیان میکند که پیامرسانها هیچ مسئولیتی در مقابل محتوایی که منتشر میکنند ندارند. حتی در مواردی قانون جرایم رایانهای چنین مواردی را بیان کرده است اما تصمیمگیرندگان از قوانین آگاهی ندارند.
یک مشکل دیگر هم آموزشهای مرتبط با حقوق پلتفرمهاست. من خودم حقوق خواندهام در دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد هیچ آموزشی درباره حقوق پلتفرمهای نمیدهند.همچنین باید اشاره کنم علاوه بر طرح صیانت طرح الزام به انتشار دادهها همین روزهای اخیر در مجلس پیگیری میشود که این طرح به صراحت اعلام میکند تمامی کسبوکارها از جمله کسبوکارهای پلتفرمی باید دادههایشان را در اختیار دولت قرار بدهند. این طرحی است که اگر انفاق بیفتد کلا کسبکارهای فضای مجازی را زمین میزند و به نظرم این هم نیازمند یک حرکت صنفی است و ما باید به آن توجه کنیم.
علی محمدی
من دو سال تجربه رگولاتوری در شرکت و یک سال هم دارم پایاننامه خودم را در بحث رگولاتوری پلتفرمهای ایران و اروپا مینویسم. بر اساس این تجربهها چند نکته به نظرم رسید که دوست داشتم با شما به اشتراک بگذارم. اولین نکته این است که در جلسات مختلفی که با نهادهای مختلف برگزار کردیم عدم وجود دانش موضوع مهمی است که به چشم میآید.
مشخص است در این حوزه نه دیدگاهی دارند و نه دانش و آگاهی. میخواهم چند نکته را به عنوان مثال عرض کنم. برای این که یک نفر را از نظر کیفری مسئول بدانیم در حقوق یک عنصر مادی باید در میان باشد،. یک کاری انجام شده باشد یا ترک فعلی صورت گرفته باشد. یعنی آگاهی وجود داشته باشد. در تصمیماتی که در کشور ما گرفته میشود هیچ کدام به این نکته توجهی نمیکنند که این آگاهی باید وجود داشته باشد. در بیشتر موارد نه آگاهی و نه قابلیت آگاهی برای پلتفرمهای وجود نداشته است و با توجه به حجم اتفاقات روزانه آنها و با توجه به تعداد کاربران رسیدن به آگاهی که بشود یک پلتفرم را از نظر کیفری مسئول دانست عملا ناممکن است. ولی باز هم از نظر کیفری آنها را مسئول میدانیم!
دومین نکته در بحث رگولاتوری پلتفرمهای یک چالش خیلی بزرگتر و این است که ما رویکرد نداریم. منظورم از رویکرد چیست؟ دو رویکرد در بحث رگولاتوری پلتفرمهای وجود دارد. یکی ریسک بیس اپروچ است و دیگری رول بیس اپروچ است. برای نمونه اروپا ریسک بیس اپروچ را انتخاب کرده است. یعنی رگولاتوری در موضوعاتی وارد میشود و قانونگذاری میکند که ریسکی وجود دارد. ما متوجه این موضوع نیستیم و فقط میخواهیم وارد موضوع شویم و در نتیجه به مشکل میخوریم. نکته دیگر این است که قضات و تصمیم گیرندگان ما هنوز تفاوت بین مسئولیت ادیتورال و مسئولیت هاست را متوجه نشدهاند. ما یک مسئولیت ادیتورال داریم و یک مسئولیت ویرایشگر.
در دیجیتال سرویس زمانی باید پلتفرم را مسئول بدانیم که شروعکننده محتوا باشد، آگاهی داشته باشد، مخاطب را انتخاب کرده باشد و محتوا را ویرایشی انتخاب کرده باشد. ولی هیچ کدام از اینها در اتفاقاتی که برای ما میافتد وجود من دارد ولی قاضی باز هم آنها را مسئول شناخته است.
رضا جمیلی، سردبیر کارنگ
این روزها درخصوص نحوه برخورد با پلتفرمها شاهد رفتارها و اتفاقاتی هستیم که آدمی میماند که چه کسانی و با چه ذهنیت و قصدی دارند این کارها را میکنند. در ده سال گذشته اتفاقات مختلفی برای کسبوکارهای پلتفرمی افتاد و تصمیم های نادرست زیادی درباره آنها گرفته شد. اما من فکر میکنم در مقایسه با رفتارهایی که اخیرا شروع و زیاد شده، آن روزها روزهای خوش استارتاپها بودهاند و باید منتظر روزهای تلخ تر و سیاهتری باشیم اگر یک جرکت صنفی منسجم نکنیم.
چیزی که نیاز داریم این است که درست مانند همهجای دنیا که اتفاقا سخت گیریهای زیادی هم به پلتفرمهای گرفته میشود نسخه دومی از قوانین با همفکری خود آنها تدوین شود و خوانش درستتری از این کسبوکارها در سمت رگولاتور انجام شود. وگرنه با خوانش و رویکرد فعلی کل اقتصاد نوآوری کشور دچار چالشهای جدی خواهد و برخوردهای از جنس چیزی که مدیرعامل دیوار در این جلسه مطرح کرد خیلی بیشتر میشود و این برای کلیت این فضا اصلا خوب نیست.