کارنگ رسانه اقتصاد نوآوری است. رسانهای که نسخه چاپی آن هر هفته شنبهها منتشر میشود و وبسایت و شبکههای اجتماعیاش هر ساعت، اخبار و تحولات این بخش از اقتصاد را پوشش میدهند. در کارنگ ما تلاش داریم کسبوکارهای نوآور ایرانی، استارتاپها، شرکتهای دانشبنیان و دیگر کسبوکارها کوچک و بزرگی که در بخشهای مختلف اقتصاد نوآوری در حال ارائه محصول و خدمت هستند را مورد بررسی قرار دهیم و از آینده صنعت، تولید، خدمات و دیگر بخشهای اقتصاد بگوییم. کارنگ رسانهای متعلق به بخش خصوصی ایران است.
مفهوم IR 4«انقلاب صنعتی چهارم» (Industrial Revolution 4th) به شکل گسترده در مجمع جهانی اقتصاد (WEF) در داووس و در خلال موضوع «رهبری تجاری» مورد بحث قرار گرفته است. برخی مقالهها در این زمینه به این پرداختهاند که چگونه IR 4 «آینده آموزش، جنسیت و کار را شکل میدهد» و نیازمند «سرعت دادن به بازآموزی مهارتی نیروی کار» است.
عبارت انقلاب صنعتی چهارم ریشه در بررسیهای اخیر درباره تکامل فناوری دارد که در آن اولین انقلاب صنعتی از مهار نیروی آب و بخار به سمت شکلهای سازمانیافته و کارآمدتر تولید رفت. به طور معمول «انقلاب صنعتی اول» را با موتورهای بخار در معدن کورنوال و نقش قدرت بخار در افزایش عظیم تولید معرفی میکنند که قدرت بخار نقطه پیوند «پرههای زغالسنگ، آهن و پنبه» است. خاستگاه اصطلاح «انقلاب صنعتی» را میتوان تا سخنرانیهای آرنولد توینبی در سال 1884 دنبال کرد. بیان توینبی از انقلاب صنعتی بر این پایه بنا گذاشته شده که «گسترش قدرت و تولید مکانیکی تنها در پیوند با فرهنگ سیاسی که پذیرای تغییر بود به انقلاب تبدیل شد» که شامل تغییرات در ترتیبات مالی و همچنین سایر پیشرفتهای اجتماعی بود.
پاسخهای آموزشی به دو انقلاب صنعتی نخست
پس از انقلاب صنعتی اول دیدگاهی پایهگذاری شد که گونه جدیدی از برنامه درسی با گزینههای متنوع از مدارج تحصیلی و برنامههای آموزش عمومی جدید برای مطالعه گسترده با برگزیدن دروس مختلف انتخابی را دنبال میکرد. این شیوه نوین آموزشی که چارلز دبلیو الیوت، رئیس دانشگاه هاروارد از آن به عنوان «آموزش جدید» یاد کرده، دگرگونی بنیادین در آموزش کلاسیک ایجاد کرد و با پذیرش گسترده این الگو، دانشگاهها در ایالات متحده و جهان دگرگون شد و دهها دانشگاه تحقیقاتی برای پژوهشهای تحصیلات تکمیلی در ایالات متحده پدید آمد. انقلاب صنعتی دوم به دوره 1860 تا 1900 توجه دارد که با فناوریهای تولیدی جدید مبتنی بر الکتریسیته همراه است که برخی آن را «اقتصاد جدید» نامیدهاند.
توسعه آموزش و دسترسی به انواع مؤسسات آموزش عالی در ایالات متحده و اروپا موجی از اکتشافات ایجاد کرد که رشد ناشی از فناوریهای جدید قدرتمند را سرعت بخشیده و پایدار ساخت. در دوره دوم انقلاب صنعتی نخست در آمریکا تعداد زیادی مؤسسات آموزشی نوآورانه با بودجه دولتی و خصوصی پایهگذاری شد؛ بر پایه قانون موریل که در سال 1862در میانه جنگ داخلی آمریکا و در آغاز انقلاب صنعتی دوم به تصویب رسید، تلاش شد فرصتها و امکانات آموزشی «در دسترس همه به ویژه فرزندان زحمتکشان» باشد تا جریان ثابتی از مهندسان و افراد آموزشدیده را پدید بیاورد که برای مشارکت در «مشاغل کاربردی» مانند کشاورزی و امور فنی تربیت شدهاند.
چند دهه پس از انقلاب صنعتی دوم دانشگاههایی مانند استنفورد (1885) و شیکاگو (1890) با حمایتهای نیکوکارانه برگرفته از سودهای عظیم صنایع نوپایی همچون راهآهن و نفت تأسیس شدند. اقتصاددانان یادآوری میکنند که هرگاه در اقتصاد فناوریهای جدید معرفی میشوند، زمان تأخیر قابلتوجهی برای سازگاری کامل فناوری با سطحی وجود دارد که تأثیرات قابل اندازهگیری بر بهرهوری را ایجاد میکند. تغییرات عمیق در جامعه و آموزش که از دو انقلاب صنعتی اول به وجود آمد، چندین دهه را در بر گرفت و از معرفی اولیه فناوریهای شتابدهنده بخار و الکتریسیته عقب ماند.
پاسخهای آموزشی به انقلاب صنعتی سوم
انقلاب صنعتی سوم عموما به ظهور رایانهها و ارتباطات بر پایه وب در دهههای 1980 و 1990 نسبت داده میشود. در انقلاب صنعتی سوم گسترش دسترسی به آموزش عالی با افزایش بسیار زیاد تنوع در دانشگاهها و جهانی شدن پژوهشهای دانشگاهی که در سایه فناوریهای ارتباطی شتاب گرفته بود، اهمیت بیشتری یافت. افزایش پایبندی به آموزش عالی در مقیاس بزرگ در سراسر جهان منجر به افزایش نرخ مشارکت در آموزش عالی در هند، چین و همچنین ایالات متحده شده است. در ایالات متحده دسترسی به آموزش عالی از 4 درصد در سال 1900 به حدود 70 درصد در سال 2000 افزایش یافته است. یکی از بزرگترین امواج انقلاب صنعتی سوم حرکت به سمت آموزش برخط (آنلاین) بود که در سال 2012 در
«MOOC» (Massive Open Online Courses ) به اوج خود رسید. انقلاب آموزش عالی که توسط دورههای برخط به وجود آمده هنوز ادامه دارد. تدریس برخط و فناوری پیشرفته در دانشگاههای پژوهشی و دانشکدههای آزاد آنها را قادر میکند تا به شکلی کارآمدتر به دانشجویان با پیشینههای متنوع آموزش دهند و پردیسهای خود را به روی گروه گستردهتر اساتید و دانشجویان باز کنند.
پاسخ آموزش عالی به انقلاب صنعتی چهارم
انقلاب صنعتی چهارم را اغلب نتیجه یکپارچهسازی و ترکیب چندین «فناوری نمایی» مانند هوش مصنوعی، بیوتکنولوژیها و مواد نانو میدانند. آشناترین فناوری نمایی افزایش تصاعدی توان کامپیوتر و کاهش هزینه ذخیرهسازی است. سرعت پردازش ابررایانهها از 300 کوادریلیون عملیات تنها در دو دهه به 300 هزار رسیده است. هنگامی که این فناوریهای نمایی دیجیتالی با سایر فناوریهایی مانند بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوش مصنوعی که بهسرعت در حال گسترش هستند، ترکیب شوند، سرعت تغییر را ترکیب کرده و چند برابر میکند.
تأثیرات دقیق فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم بر جامعه و کره زمین هنوز ناشناخته است، اما این واقعیت که آنها تغییرات عمیق و سریعی را به همراه خواهند داشت، کاملا قطعی به نظر میرسد. تغییرات اساسی در برنامه درسی علم و فناوری لازم است تا به دانشجویان اجازه دهد ظرفیت خود را در زمینههای بهسرعت در حال ظهور ژنومیک، علوم داده، هوش مصنوعی، رباتیک و نانومواد توسعه دهند. آموزش عالی در عصر انقلاب صنعتی چهارم باید این ظرفیت را ایجاد کند که نهتنها یک مشکل فنی یا علمی را به اجزای تشکیلدهنده آن تجزیه و تحلیل کند، بلکه بر ارتباطات متقابل بین هر مسئله علمی در مقیاس جهانی و روابط متقابل فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیک و اقتصادی آن تأکید کند.
امروزه «یک ساختار فنی سیارهای واحد وجود دارد» که در آن بازارهایی در اندازه جهانی «صدها هزار تراکنش و تبادل اطلاعات با سرعت نور در یک میکروثانیه انجام میدهند». این شتاب موجب بروز نوسانات و هرجومرج در سامانههای مالی و سامانههای پیچیده و بههمپیوسته زیستبوم دریایی، حفاظت از جنگلها و آبوهوای جهان میشود. در تمام این ساختارها سرعت پاسخها و شبکه بزرگتر اتصالات بهراحتی میتواند به پاسخهای نمایی به درهمریختگی کوچک منجر شود؛ برنامه درسی دوره انقلاب صنعتی چهارم باید دانشجویان را برای تشخیص و مدیریت تعداد رو به افزایش ساختارهای دارای پاسخ نمایی و بههمپیوسته آموزش دهد.