کارنگ، رسانه اقتصاد نوآوری ایران
رسانه اقتصاد نوآوری ایران

رئیس هیئت‌مدیره انجمن صنفی دفاتر سفر هوایی تهران: حاکمیت باید با ایران‌هراسی مبارزه کند

رضا امیرزاده/ صنعت گردشگری در دنیا به‌عنوان یکی از زودبازده‌ترین حوزه‌های اقتصادی مطرح است. این صنعت بیشترین کاهش نرخ رشد بیکاری را در دنیا دارد و می‌تواند با سرعت در یک کشور یا منطقه ایجاد شغل کند. با توسعه گردشگری در یک کشور شرایط رشد برای صنایع دیگر هم فراهم می‌شود. به همین دلیل بسیاری از کشورهای دنیا، این صنعت را یکی از اولویت‌های اقتصاد خود قرار داده‌اند و در برخی از آنها صنعت گردشگری حتی از صنایع بزرگی مانند خودروسازی پیشی گرفته است. همه این اتفاقات در حالی می‌افتد که در ایران صنعت گردشگری همچنان پس از یک رکود چهارساله نتوانسته خود را بازیابی کند و بهبود حالش به اما و اگرهای بسیاری از جنس سیاست‌های کلان کشور وابسته است.

در حال حاضر وضعیت صنعت گردشگری را چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید در سال جدید این صنعت توانسته از شوک اتفاقات سال گذشته بیرون بیاید؟

شرایط بد گردشگری فقط به شرایط نیمه دوم سال گذشته برنمی‌گردد. از آبان سال ۹۸ و اتفاقات آن سال این صنعت دچار مسائلی شد که با ماجرای هواپیمای اوکراینی و ترور سردار سلیمانی ادامه یافت و در نهایت وارد دوران کرونا شد. در مجموع سه، چهار سالی است که صنعت گردشگری شرایط سختی را پشت سر گذاشته است. بعد از نوروز ۱۴۰۱ به‌تدریج با توجه به کمرنگ شدن کووید-۱۹ و لغو محدودیت‌های بهداشتی روزنه‌هایی برای رونق گردشگری ورودی در کشور ایجاد شد و ما درخواست‌های خوبی برای فصل دوم گردشگری ورودی داشتیم.

ما در شرایطی هستیم که تبلیغات منفی علیه کشور ایران زیاد شده است. در سنوات گذشته هم این تبلیغات وجود داشت و مسائلی مانند ممنوعیت سفر به ایران را داشتیم که اخیراً کشورهای غربی به آن دامن زد‌ه‌اند و این موضوع باعث شده رکود خیلی شدیدی را شاهد باشیم؛ به‌نوعی ما فصل دوم سفرها در سال ۱۴۰۱ و فصل اول ۱۴۰۲ را از دست دادیم. اما برای فصل دوم امسال درخواست‌هایی از سوی گردشگران وجود دارد که امیدواریم شاهد رونق در این بخش باشیم.

این درخواست‌ها بیشتر از کدام کشورهاست؟

 به نوعی گردشگری ایران در حال تغییر است و به جای کشورهای غربی که سفری به ایران ندارند، روسیه، چین و کشورهای دیگر جایگزین گردشگران غربی می‌شوند.

آیا در حال حاضر در عمل جذب گردشگر از کشورهای چین و روسیه اتفاق افتاده است؟

روند ورود گردشگران روسی و چینی به ایران نشان می‌دهد که روی این موضوع کار می‌شود، اما به لحاظ آماری اینکه بگوییم در چند ماه آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، خیلی قابل پیش‌بینی نیست. هرچند نوع ارزآوری گردشگران و میزان درآمدی که می‌توانند برای کشور داشته باشند متفاوت است. قطعاً گردشگران اروپایی و آمریکایی می‌توانند از لحاظ هزینه‌کرد و درآمدی که برای صنعت گردشگری دارند مفیدتر باشند. اما با توجه به شرایطی که در آن قرار داریم، نباید بازارهای دیگر را نادیده بگیریم.

آیا برای مثال گردشگری سلامت نیز می‌تواند از کشورهای چین و روسیه مراجعه‌کنندگانی داشته باشد؟

باید دید نوع خدمات درمانی که در ایران ارائه می‌شود به چه شکل است. البته ما پزشکان حاذقی داریم اما معمولاً این گردشگران هزینه‌های درمانی‌شان توسط بیمه‌ها در کشور خودشان پوشش داده می‌شود، به همین دلیل احتمالاً کمتر با این قصد به ایران بیایند. هرچند وقتی توریست فرهنگی به کشور ما می‌آید، می‌توان روی حوزه سلامت هم کار کرد. اگرچه برای چین یک مقدار طولانی بودن زمان پرواز برای حوزه گردشگری سلامت مناسب نیست، اما هزینه‌های پایین درمان در کشور می‌تواند برای برخی افراد جذاب باشد.

در حال حاضر از کدام کشورها در حوزه گردشگری سلامت ورودی داریم؟

ما آمار خوبی از کشورهای همسایه مانند عراق و افغانستان در حوزه گردشگری سلامت داریم. در مورد کشور آذربایجان هم این قضیه وجود داشته است.

درباره چند ماه گذشته آیا آماری از گردشگران این حوزه وجود دارد؟

ترجیح می‌دهم خیلی روی درصد و آمار و ارقام صحبت نکنیم. چون ما آماری که در زمینه گردشگری ارائه می‌دهیم، افرادی هستند که وارد کشور می‌شوند و طبق قوانین و شاخص‌های بین‌المللی نمی‌توانیم آنها را به‌عنوان گردشگر در نظر بگیریم. اما برخی اوقات در آمار و اعدادی که ارائه می‌دهند، این افراد هم به‌عنوان گردشگر در نظر گرفته می‌شوند که صحیح نیست. تا زمانی که حساب‌های اقماری در گردشگری و آمار توریست‌های واقعی‌مان مشخص نشود، ارائه آمار در این حوزه کار بیهوده‌ای است.

منظورتان از افرادی که وارد کشور می‌شوند و نمی‌توان آنها را گردشگر در نظر گرفت، چیست؟‌

برای مثال افراد زیادی از مرزنشین‌های کشورهای همسایه در مناطق مرزی‌ ما با توجه به مابه‌التفاوت نرخ ارز و ریال، وارد ایران می‌شوند و خریدهای روزمره‌شان را اینجا انجام می‌دهند و به خانه‌شان برمی‌گردند. این اتفاق نه‌تنها برای کشور ما سودی ندارد، بلکه می‌تواند ضرر و زیان هم داشته باشد. این افراد گاهی حتی یک شب هم در ایران اقامت نمی‌کنند که بگوییم برای صنعت گردشگری درآمدی دارند؛ چند ساعت می‌آیند، کارشان را انجام می‌دهند و می‌روند. اما بعضی اوقات ما اینها را هم جزو آمار گردشگری‌مان به حساب می‌آوریم.

برای کدام بخش از صنعت گردشگری شانس بیشتری قائل هستید که رونق گیرد؟ 

در زمینه تورهای ورودی به کشور باید توجه داشت که ارزان بودن یک کشور صرفاً نمی‌تواند عامل جذب توریست باشد. وقتی در جهان درباره ایران این تبلیغات منفی صورت می‌گیرد، بدیهی است با کاهش ورود گردشگر مواجه شویم. واقعیت این است که باید روی بحث تبلیغات و مبارزه با ایران‌هراسی در سطح جهان کار شود که این هم یک بحث حاکمیتی است و جزو وظایف دولت است. اگر این اتفاق بیفتد، بخش گردشگری ورودی قابل قیاس با سایر قسمت‌ها نیست. بخش گردشگری خروجی ما در حال حاضر با توجه به قیمت دلار شرایط خوبی ندارد. مسافرت خارجی برای قشر متوسط و حتی متوسط رو به بالای ما تبدیل به یک رؤیا شده و فقط بخش متمول جامعه می‌تواند از آن استفاده کند. در بخش گردشگری داخلی هم شاید شاهد اتفاقات بهتری باشیم.

این که به گردشگران خارجی سیم‌کارتی با امکانات ویژه ارائه شود، تأثیرگذار خواهد بود؟

بی تأثیر نیست، اما موضوع کمی پیچیده است. برای مثال این سیم‌کارت‌ با چه معیاری و برای چه مدت‌زمانی قرار است کار کنند و نحوه دریافت آن قرار است چطور باشد؟ به طور کلی موضوع این‌قدر راحت نیست که در بدو ورود یک گردشگر به او یک سیم‌کارت بدهند. این مسائل باید مشخص شود. به طور کلی ما باید بدانیم که مطالبه گردشگران از ما چیست. تا زمانی که ما مطالبات گردشگران را از کشورمان مد نظر قرار ندهیم، نمی‌توانیم در زمینه توریسم موفقیتی داشته باشیم.

در حوزه گردشگری داخلی شرکت‌ها چطور می‌توانند توجه مردم را به سوی خود جلب کنند؟

ما یک مسافر و یک گردشگر داریم که مفاهیم متفاوتی هستند. باید ببینیم گردشگر با آن المان‌هایی که دارد چقدر می‌تواند برای جامعه میزبان مفید باشد و از سویی جامعه میزبان باید تلاش کند نیازهایی را که یک گردشگر دارد برطرف کند. این درک متقابل میان جامعه میزبان و گردشگر باید به وجود بیاید و زیرساخت‌های لازم ایجاد شود. اینجا بحث استفاده همه اقشار جامعه از سفر است. در ایام نوروز جایی مثل قشم را در نظر بگیرید که مردم همه در پارک‌ها و بلوارهای اصلی چادر زده‌اند؛ باید در نظر داشته باشید که مردم از روی اجبار این‌گونه سفر می‌کنند. وضعیت اقتصادی نامناسب مردم انگیزه‌ای برای سفر باقی نمی‌گذارد. ما زمانی می‌توانیم درباره بحث اقتصادی سفر صحبت کنیم که آن نیازهای اولیه را برای هموطنان‌مان مهیا کنیم که این هم از وظایف دولت و حاکمیت است.

اولویت دولت باید چه باشد تا بتواند به صنعت گردشگری کمک کند؟

اینجا بحث تسهیلات و تمهیداتی است که دولت می‌تواند برای فعالان این صنعت مانند معافیت مالیاتی، معافیت بیمه و تخفیف در حامل‌های انرژی و سوخت در نظر بگیرد تا صنعت گردشگری بتواند سر پا بایستد. بر اساس شرایطی که داریم دولت و مردم توقع دارند ورود گردشگر خارجی افزایش یابد، اما برای این کار باید هزینه‌هایی صورت گیرد. در حال حاضر شرکت در یک نمایشگاه گردشگری بیش از یک میلیارد تومان برای یک دفتر مسافرتی یا شرکت گردشگری هزینه دارد. اینها را شرکت‌ها دارند از جیب خود پرداخت می‌کنند، به این امید که گردشگر جذب کنند و اقتصاد کشور از آن منتفع شود. پس دولت هم باید در این زمینه به فعالان این حوزه کمک کند.

باید این درک برای ما باید به وجود بیاید که تنها راه برون‌رفت از شرایط فعلی اقتصادی کشور صنعت گردشگری است. اگر دست یک نفر را ببندیم و بگوییم شنا کن، نمی‌تواند این کار را انجام دهد. برای این اتفاق مهم باید تسهیلات و تمهیدات دولتی برای فعالان حوزه گردشگری در نظر گرفته شود و در این شرایط حمایت شوند، آن هم در شرایطی که در سه چهار سال گذشته بحران رکود و ورشکستگی و کرونا و بسته بودن ویزای توریستی کشور همه بوده است. مادامی که این اتفاق نیفتد و یکسری از رانت‌ها و انحصارهایی که در این صنعت وجود دارد، برداشته نشود، نمی‌توان منتظر اتفاق مثبتی بود. این رانت‌ها در واحدهای اقامتی وجود دارد. در بخش پروازی بیشتر وجود دارد. توزیع خدمات و توزیع استفاده از خدمات به‌صورت یکسان و یکنواخت نیست.

لینک کوتاه: https://karangweekly.ir/e0e8
نظر شما درباره موضوع

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.